هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌈موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 753) قسمت ۱
💐 دختری که انگشتر نامزدیاش گُم شده بود💐
🤲 یا صاحب الزّمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادرکنی🤲
🌿 دلیل بر اینکه آقا صاحب الزّمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در همه جای عالم و در همه اوقات شبانه روز تشریف دارند و هر کس به وجود مقدس شان متوسل شود جواب میدهند. یک هفته در ماشین جمکران راجع به عنایات و کرامات آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و از امدادهای غیبی آن بزرگوار برای زائران صحبتی داشتم که در گرفتاریها هر کجا به آن عزیز متوسل شوید از وجودشان بهره مند خواهید شد.
چند هفته بعد دختر خانمی که از محارم من است، به من گفتند: آنچه درباره آقا گفته اید صحیح است، چون من با توسل به ایشان به حاجتم رسیدم. سؤال کردم ممکن است قضیه را بیان کنید. چنین گفت: مدتی قبل با جوان متدینی ازدواج کردم در حالِ نامزدی هستیم، صبح جمعه گذشته نامزدم از من دعوت کرد که چون امشب میهمان دارند من هم آنجا باشم، قبول کردم و رفتم. شبِ میهمانی برقرار شد. حدود ساعت ۱۲ شب قرار شد مرا به منزلمان برسانند، به همین منظور تا درب منزل همراهیام کردند و برگشتند. من داخل منزل شدم، همه خواب بودند، وارد اطاقم شدم جهت استراحت و ناگهان متوجه شدم که انگشتری نامزدیام در دستم نیست. با توجه به اینکه سر سفرۀ شام در دستم بود. خیلی پریشان شدم از اینکه یکی انگشتری نامزدیام نیست و دیگر اینکه آیین بخت که اگر آسیبی به آنها برسد بسیار حرف و ناراحتی ایجاد میشود. غیر از مادیات آن، متحیر بودم که چه کنم. آیا پدر و مادرم را صدا بزنم، این وقتِ شب چه کنم یک لحظه به ذهنم آمد که شما گفتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گره گشا است. رفتم وضو گرفتم سجاده پهن کردم، ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📗 در حریم مسجد مقدس جمکران - کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
✍ مؤلف: سید محمد متین پور
📖 ناشر: مرکز تحقیقات یارانهای قائمیه اصفهان
📝 داستان هفتم - دختری که انگشتر نامزدی اش گُم شده بود - ص ۲۶
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#در_حریم_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامات_یار_در_جمکران
#سید_محمد_متین_پور
#مهدویت_انتظار
#داستانهایی_از_کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#انتشارات_مرکز_تحقیقات_یارانهای_قائمیه_اصفهان
#دختری_که_انگشتر_نامزدیاش_گم_شده_بود
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌈موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 753) قسمت ۲
💐 دختری که انگشتر نامزدیاش گُم شده بود💐
🤲 یا صاحب الزّمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادرکنی🤲
🌿 ... یک لحظه به ذهنم آمد که شما گفتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گره گشا است. رفتم وضو گرفتم سجاده پهن کردم، ایستادم به نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در حالی که اشکم سرازیر بود. بعد از نماز سر به سجده نهادم و آقا را به پریشانی عمه جانشان قسم دادم که مرا از این پریشانی نجات دهند اگر پدر و مادر و دیگران مطلع شوند اول ناراحتی هاست. پدر و مادری که با چه ناراحتیها مرا به این مرحلۀ زندگی رساندند مشکلات برایشان ایجاد خواهد شد. در همان لحظات در عالم خواب و بیداری، بزرگواری به من فرمود: بلند شو و برو به درِ منزل. با خود گفتم: این وقت شب حتماً خیالاتی شدهام و راه خودم را ادامه دادم. این مرتبه آقا را به آن گوشواره شکسته مادرشان قسم دادم و نالیدم و از آن عزیز نجات طلب کردم. باز آن مسئله هر چه بود، تکرار شد، و همان شخص با حالت ناراحتی به من فرمود مگر نگفتیم برو دم در.
این بار بلند شدم و رفتم. درب را باز کردم و وارد کوچه شدم. ترس و وحشت مرا فرا گرفته بود، سریع برگشتم و باز سر سجده و ناله گریهام را شروع کردم و این بار آقا را به عمه کوچکشان حضرت رقیه سلام الله علیها و پریشانی او در خرابه شام قسم دادم که برای بار سوم آن مسئله تکرار شد ولی آن شخص با عصبانیت فرمود: مگر نمی گوییم برو دمِ در. این بار با امیدواری و با آرامش کامل وارد کوچه شدم، ایستادم و اطراف را نگاه کردم، دیدم چند قدم آنطرف شیء ای میدرخشد جلو رفتم دیدم انگشتری خودم است. برداشتم و خیلی خوشحال شدم و مجدداً آمدم سر سجادهام به عنوان تشکر از وجود مقدسش انجام وظیفه کردم.
🍃 ما پی نبرده ایم تو را آن چنان که هست
🍃 کاری نکرده ایم به قدر توان که هست
🍃 کاری برای آمدن تو نکرده ایم
🍃 اما برای نذر قدوم تو جان که هست
#پایان
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📗 در حریم مسجد مقدس جمکران - کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
✍ مؤلف: سید محمد متین پور
📖 ناشر: مرکز تحقیقات یارانهای قائمیه اصفهان
📝 داستان هفتم - دختری که انگشتر نامزدی اش گُم شده بود - ص ۲۶ و ۲۷
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#در_حریم_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامات_یار_در_جمکران
#سید_محمد_متین_پور
#مهدویت_انتظار
#داستانهایی_از_کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#انتشارات_مرکز_تحقیقات_یارانهای_قائمیه_اصفهان
#دختری_که_انگشتر_نامزدیاش_گم_شده_بود