eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
164 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق عليه السلام فرمودند: « هيچ پيامبرى در آسمان‌ها و زمين نيست مگر اين كه مى‏‌خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زيارت امام حسين عليه السلام مشرف شوند، چنين است كه گروهى به كربلا فرود آيند و گروهى از آنجا عروج كنند.»✨ 💫🏴اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُمْ🏴💫 ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💔✺✦۞✦┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_898410970.mp3
زمان: حجم: 3.63M
حزب صد و دهم (۱۱ حشر الی ۱۴ صف) 👤 با صدای استاد پرهیزگار ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
صد و دهم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- ايمان بايد با عمل و صداقت همراه باشد وگرنه مستحقّ سرزنش و توبيخ است. 2- قبل از اين كه انتقاد كنيد، به بيان نقاط مثبت بپردازيد. شما كه ايمان داريد، چرا عمل نمى‌كنيد؟ 3- يكى از روش‌هاى تربيت، توبيخ بجا و به موقع است. 4- وفاى به عهد، واجب و خلف وعده، از گناهان كبيره است. 5- چه زشت است كه تمام هستى در حال تسبيح خداوند باشند، «سَبَّحَ لِلَّهِ» ولى انسان با سخنان بدون عمل، خداوند را به غضب آورد. 6- گفتار بدون عمل، خطرناك است. 7- اگر امروز كار شما با وعده‌ها و شعارهاى دروغين حل شود، اما نزد خداوند وضع خطرناكى خواهيد داشت. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حال من حال جوانیست که یک ماه تمام در پی کسب جواز حرمت پیر شده😔💔 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 مهدی جان ... صدا ڪردنت سخت نیست من سختش ڪردہ‌ام اَدْعوُكَ يا سَيدي بِلِسان قَدْ اَخْرَسَه ذَنْبُه می‌خوانمت ای آقای من به زبانی كه گناه لالش كرده ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 ☄️موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 631) قسمت 2 💐 *قول مردانه* 💐 🍃 ... بعد از کمی احوال پرسی گفت: - ببخشید اگر می‌شود یک جایی نگه دارید، من نمازم را بخوانم. راننده لب و لوچه اش را هم کشید و گفت: - حالا زود است، یکی دو ساعت دیگر داخل شهر برای ناهار و نماز نگه می‌دارم. امیر حسین کمی ناراحت شد و با اصرار گفت: - نه، دو ساعت دیگر خیلی دیر است، خواهش می‌کنم همین کنار نگه دارید تا نمازم را بخوانم. راننده با عصبانیت نگاهی به امیرحسین انداخت و گفت: - اَه، عجب گیری کردیم، برو بشین آقا، توی این بیابان مگر مجبوری؟ صبر داشته باش. امیرحسین ول کن نبود و با هر دردسری که بود توانست راننده را راضی کند تا چند دقیقه ای در کنار جاده توقف کند. مسافران بی خبر از ماجرا نگران شدند چون نمی دانستند که چه اتفاقی افتاده است. می‌گفتند: حتماً ماشین خراب شده که راننده در وسط بیابان، نگه داشته است، ولی تا ماشین ایستاد امیر حسین با خوشحالی پایین رفت با یک لیوان آب وضو گرفت، رو به همان سمتی که قبله نمایَش، نشان می‌داد، ایستاد و نمازش را خواند وقتی نمازش تمام شد، خاک‌های نشسته بر لباسش را تکاند و سوار اتوبوس شد. همین که راننده چشمش به امیر حسین افتاد با طعنه گفت: راحت شدی؟ امیرحسین در حالی که لبخند رضایتی بر لبانش نقش بسته بود گفت: - خدا خیرتان دهد. داشتم از تعجّب شاخ در می‌آوردم که چرا امیرحسین این قدر روی نماز اوّل وقت حساس است. وقتی روی صندلی نشست، گفتم: قبول باشد. - قبول حقّ. طاقت نیاوردم و خیلی زود پرسیدم: صبر می‌کردی موقع ناهار که نگه می‌داشت نمازت را هم می‌خواندی، چرا این همه عجله؟ ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: فریاد رس - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: حسن محمودی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان دوم: قول مردانه - صفحه ۲۶ الی ۲۸. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor