eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@Maddhionlinمداحی آنلاین - قصه عجیب مرتاض هندی - حجت الاسلام نظری.mp3
زمان: حجم: 3.13M
♨️ قصه عجیب مرتاض هندی 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
خوشبخت کسیست‌که عشقِ‌احمد دارد در قلب درخش نور محمـــد دارد هرکس بفرستد به محمد صلوات در آخـرتـش ثواب بـی حــد دارد ...اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِل فَرَجَهُم... 〰❁🍃❁🌺❁🍃❁〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ چہ شود فرصٺ ديدار بہ ما هم بدهند؟ فيض هم صحبٺے يار بہ ما هم بدهند؟ آن قَدر بر در ايـن خانہ گدا مےمانيم لقب نوڪرِ دربـار بہ ما هم بدهند ! صبحت بخیر همه‌ی هستی‌ام💚 ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 💎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور ☘️(داستان 635) قسمت 7 🌸 *سفر نجات بخش* 🌸 🌾 ... با چهره ای دوست داشتنی گفت: سلام آقای راننده. با لبخند و خوشحالی گفتم: سلامٌ علیکم! شما هم ماشینتان توی برف مانده؟ در حالی که به سمت من نگاه می‌کرد و روی برف‌ها ایستاده بود، گفت: «ماشین شما چرا خاموش شده؟ » «نمی دانم صاحب مرده چه مرگش شده، هرچی ور رفتم روشن نشد که نشد.» «خیر است ان شاء اللَّه، اجازه بدهید من هم یک نگاهی به موتور ماشین بیندازم، ان شاء اللَّه که درست می‌شود.» «نه بابا، درست بشو نیست، توی این سرما هم که نمی شود آچار به دست گرفت.» آن فرد به سمت جلوی ماشین رفت، کاپوت را بالا زد، چند لحظه ای بیشتر نگذشته بود که اشاره کرد استارت بزن. از مهربانی و دلسوزی اش خیلی خوشم آمده بود، آخرِ مهربانی بود، وقتی صحبت می‌کرد لبخند از چهره اش پاک نمی شد. به محض استارت زدن، ماشین روشن شد، باورم نمی شد، با خودم گفتم: الآن یک ریپ می‌زند و باز خاموش می‌شود. ولی وقتی دیدم که ماشین خوب گاز می‌خورد، یک هورایی در دلم کشیدم و با دست محکم زدم روی فرمان ماشین و از اعماق وجود خوشحال شدم. کاپوت را که پایین زد، آمد سمت من، از همان پایین رو به من کرد و گفت ان شاء اللَّه دیگر مشکلی پیدا نمی کنید اگر کاری ندارید من باید بروم. قیافه حقّ به جانب به خودم گرفتم و گفتم: «من الآن می‌روم جلوتر می‌مانم در برف ها، راه هم که بسته شده.» با لبخندی که قیافه اش را زیباتر می‌کرد جواب داد: «ماشین شما دیگر در راه نمی ماند.» آن قدر زیبا و مهربان صحبت می‌کرد که دلم نمی آمد از او جدا شوم. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: فریاد رس - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: حسن محمودی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان ششم: سفر نجات بخش - صفحه ۶۸ و ۶۹. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا