051.mp3
زمان:
حجم:
2.9M
#انس_با_قرآن_مجید
#ختم_قرآن_مجید
حزب پنجاه و یکم ( ۱۹ رعد الی ۹ ابراهیم)
👤 با صدای استاد پرهیزگار
#التماس_دعا_برای_ظهور
●➼┅═❧═┅┅───┄
#آیات_نور
#حزب پنجاه و یکم
پیامهای آیه فوق ⇧⇩:
1- شرط ورود به بهشت، صالح بودن است. «وَ مَنْ صَلَحَ»
2- خانواده بهشتى، خانوادهاى است كه بين اعضاى آن همبستگى و صميميّت در مسير حقّ باشد. «صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ»
3- توجّه به عواطف در اسلام يك اصل است. براى انسان زندگى در بهترين مكانها، ولى به دور از خانواده، صفايى ندارد. «يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ»
#استاد_قرائتی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
●➼┅═❧═┅┅───┄
@Maddahionlin4_5956137582394869906.mp3
زمان:
حجم:
2.88M
#سلامی_به_مولا❣
میدهم سوی امیرم یک سلام
صبح من آغاز شد با این کلام
السّلام ای ساکن کرب وبلا
من حرم خواهم همین و والسلام
#أَلسلام_عليك_يااباعبدالله
لحظه هاتون حسینی✋
✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
#یا_ابا_صالح_المهدی_عج
امام مهربانم
غفلت ما از غیبت شما
غم انگیز تر است ...❣
#شرمنده_ایم_مولا_جان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
#شیعیان_آستانه_تولد_امام_مهدی_عج
❧ وضعیت سیاسی شیعیان
انواع فشارهای سیاسی در این مقطع از زمان، در موارد زیر قابل پیگیری است:
← زندانیان و فراریان شیعه
←← ابوهاشم جعفری
از جمله زندانیان، ابوهاشم جعفری است. وی چنین میگوید: در نامهای از ناراحتیهای زندان به امام حسن عسکری (علیهالسّلام) شکایت کردم؛ امام در جواب به من نوشت: امروز ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💫🌹اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُمْ🌹💫
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 643) قسمت 4
🌷 یـاقـوت 🌷
🌱 ... وقتی از خواب بیدار شدم هیچ کس را در اطراف خودم ندیدم، بیابان بود و برهوت، باد خشک صورتم را اذیت میکرد. بلند شدم و با خودم گفتم شاید خواب میبینم. چشمانم را مالیدم، چند قدمی راه رفتم، مطمئن شده بودم که بیدارم و رفقا تنهایم گذاشته اند. شنیده بودم که در این بیابان، حیوانات درنده و مار و عقرب زیاد دیده شده، ترس در وجودم رخنه کرده بود. با خودم گفتم احتمالاً خیلی دور نشده اند اگر سریع بروم به کاروانشان میرسم. روغنها را بار شتر کردم و راه افتادم. مقداری راه رفتم، هیچ چیزی جز سراب دیده نمی شد، ترسم بیشتر شده بود. درمانده و مضطر شده بودم. شروع به استغاثه کردن با خلفاء و مشایخ نمودم و ایشان را شفیع قرار دادم. از جان خود دست شسته بودم، اشک چشمانم لحظه ای قطع نمی شد، روی خاکهای بیابان نشسته بودم و خلفا را صدا میزدم تا به داد من برسند. مدّتی گذشت و من همچنان آنها را وسیله نجاتم قرار میدادم و دائماً ناله و زاری میکردم امّا انگار هرچه بیشتر صدایشان میکردم کمتر جواب میگرفتم.
در دلم گفتم که مادرم میگفت «ما شیعیان، امام زنده ای داریم که یکی از القابش اباصالح است و به فریاد درماندگان میرسد و گمشدگان در راه را کمک میکند. »
تا این حرف مادرم به یادم افتاد با خداوند عهد بستم که من به امام زنده شیعیان استغاثه میکنم؛ اگر مرا نجات داد، به دین مادرم درمی آیم.
از روی زمین بلند شدم و بی اختیار راه افتادم و مدام یا اباصالح را زمزمه میکردم. لحظاتی نگذشته بود که ناگاه دیدم کسی که عمّامه سبز رنگی بر سرش بود و در چهره اش مهربانی و رأفت نمایان بود همراه من در حال راه رفتن است. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: امید آخر - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: حسن محمودی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان چهارم: یاقوت - صفحه ۴۱ الی ۴۳.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#امید_آخر
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#حسن_محمودی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#یاقوت