eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
164 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
TSG= Tebyab Sound GalleryGhahhar_roze3-ramazaan_F_123095.mp3
زمان: حجم: 716.7K
ماه رمضان ✨🌙✨ 🎙 با نوای مرحوم موسوی قهار 🌸✨بسم اللّه الرّحمن الرّحیم✨🌸 💠اَللّهُمَّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتَّنْبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ💠 ❇️ خدایا روزى کن مرا در آن روز هوش و خودآگاهى را و دور بدار در آن روز از نادانى و گمراهى و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزى که فرود آوردى در آن به بخشش خودت اى بخشنده ترین بخشندگان❇️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 خودت گفتی که وعده در بهار است بهار آمد دلم در انتظار است... بهار هر کسی عید است و نوروز بهار عاشقان دیدار یار است.... ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌈موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 645) قسمت ۱ 🌼 سعید چندانی 🌼 🌿 مادرجان بلند شو دیر می‌شود. اگر این بار هم دیر بروی، آقا جمال اخراجت می‌کند. بلند شو عزیزم! سعید با زحمت، خودش را از رختخواب جدا کرد و به طرف برادرش که کمی آن طرف تر خوابیده بود خم شد و او را بوسید مادرش نان و پنیر را در سفره گذاشت و گفت: «عزیزم! پاشو دست و صورتت را بشوی تا خواب از سرت بپرد.» سعید با بی حوصلگی بلند شد، خیلی دوست داشت بخوابد امّا مجبور بود به سرکار برود. آن هم در این سن کم. صبحانه خورده و نخورده دوید به سمت مغازه مکانیکی آقا جمال. سوز سرما که در حال دویدن بیشتر احساس می‌شد صورتش را اذیت می‌کرد. نوک بینی و گوش هایش سرخ شده بود. نفس زنان به مغازه رسید. دم در ایستاد دو دستش را به طرف دهانش برد و با گرمای نفسش دستانش را گرم کرد. نگاه خیره آقا جمال، تپش قلبش را بیشتر کرد. - سلام استاد. آقا جمال که حسابی عصبانی بود ابروهایش را درهم کشید و گفت: - سلام و.... سعید با ترس و دلهره گفت: «آقا جمال ببخشید خواب ماندم.» آقا جمال صدایش را بلندتر کرد و گفت: «خوابی نشانت بدهم که تا عمر داری فراموش نکنی.» اشک از چشمان سعید بی اختیار جاری شده بود. آقا جمال که با دیدن گریه سعید دلش به حالش سوخت و گفت: «حالا چرا آبغوره می‌گیری؟! برو مغازه را آب و جارو کن، بعد هم بیا این روغن سوخته‌ها را از تو چاله بیرون بیاور. دفعه آخرت هم باشد که دیر می‌آیی.» سعید در حالی که با دست‌های کوچکش اشک‌ها را از روی گونه هایش پاک می‌کرد خیلی آرام گفت: «چَشم» و با بی حالی سراغ کارها رفت. هنوز ناراحت بود، یاد روزهای خوشی که با پدرش بازی می‌کرد در دلش زنده شده بود. نزدیک چاله رسید، از شدّت ناراحتی قوطی‌هایی را که اطراف چاله ریخته بودند ندید و پایش به یکی از قوطی‌ها گیر کرد و در چاله پر از روغن افتاد. آقا جمال با صدای جیغ سعید، سریع خودش را به چاله رساند ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: امید آخر - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: حسن محمودی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان ششم: سعید چندانی - صفحه ۶۱ و ۶۲. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ سـربـازان خورشـیـد ✴️ ♦️ قسمت 161 ✳️ استکبارستیزی ✳️ ✳️ بخش سوم: الگوهای برتر ✳️ *️⃣ فصل اول: وظایف منتظران ❇️ شناخت و معرفت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف❇️ ...❇️ محبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف❇️ 🔰 اشاره 🔹 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیع شریفی خطاب به شیعیان می‌فرمایند: 🌟« وَ اجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إِلَیْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَی السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَیَّ وَ عَلَیْکُمْ؛»[۱] ✨« توجه خود را همراه با محبت و دوستی، به سوی ما قرار دهید و در مسیر دستورات روشن و قطعی دین حرکت کنید، که همانا من برای شما خیرخواهی می‌کنم و خداوند بر من و بر شما شاهد است.»❗ ➖ آنچه باعث می‌شود، ریشه‌های محبت در سرزمین دل‌ها محکم تر و میوه دلدادگی به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، روز به روز در وجود انسان پرثمرتر گردد، معرفت و شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ هرچه معرفت و شناخت بیشتر باشد، محبت به امام نیز بیشتر می‌شود.❗ 🔹 یکی از هم رزمان «شهید عبد الحسین مغفوری» درباره ایشان نقل می‌کند: 💫« در یکی از روزهای اعزام نیرو از پادگان امام حسین علیه السلام که هوا هم به شدت بارانی بود، دیدم حاج آقا مغفوری خم شد و پیشانی بندی را از میان گل و لای برداشت. روی پیشانی بند، عبارت «یامهدی» نوشته شده بود. گفتم: حاج آقا! از این پیشانی بندها زیاد داریم! خب غافل بودم و نمی دانستم. چنان نگاهی به من کرد که جا خوردم. گفت: «مغفوری زنده باشد و نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زیر پا و میان گل و لای افتاده باشد؟! » فوری رفت و پیشانی بند را شست و نزد خود نگه داشت.» [۲]❗ ➖شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باعث می‌شود، انسان بیشتر به وظایفش پای بند باشد. در این صورت، انسان می‌تواند ادعای محبت و عشق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته باشد؛ یعنی از مرحله لقلقه زبان عبور کند و وارد مرحله عمل شود و با عملش، کم کم با معشوق سنخیت پیدا کند.❗ 🔹 «شهید موسی محسنی» در وصیت نامه اش می‌نویسد: ... (ادامه دارد) ... 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️ 📚 سربازان خورشید - صفحه ۲۰۵ و ۲۰۶. مؤلف: امید درویشی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 📚[۱]: شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۸۶. 📚[۲]: حجت میر اشرفی، ستاره‌های سرخ، مجله امان، ش۲۴، ص۲۸. گروه🌷🌤️بـوی ظـهـور🌤️🌷 https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor