eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
تـمـام شهـــــر برای نظاره جمع شدند عذاب حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نگاه عام شده 😭💔 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دروازه ورودی شهر است و ازدحام بر پا شده دوباره هیاهوی انتقام این ازدحام و هلهله ها بی دلیل نیست یک کاروان سپیده رسیده به شهر شام ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جانم فدای نام شما يا صاحب‌الزمان قربان آن مقام شما يا صاحب‌ الزمان جان ميدهم‌بخاطر يک لحظه ديدنت دل عاشقِ سلامِ شما ياصاحب‌الزمان فرج مولا ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
✋ گفتم ڪه از فراغٺ عمریسٺ بے قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بے قرارم گفتم بہ جز شما من فریاد رس ندارم گفتا بہ غیر شیعہ من نیز ڪس ندارم ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
⇦عبدالله بن یقطر حمیرى عبدالله بن بَقطر (یقطر) از شهدای نهضت امام حسین (علیه‌السلام) در کوفه است. وی صحابی پیامبر و برادر رضاعی امام حسین (علیه‌السلام) بود. سه روز قبل از امام حسین (علیه‌السلام) به دنیا آمد. پدرش بقطر (یقطر) خادم پیامبر بود و همسرش میمونه در خانه امام علی (علیه‌السلام) بود و میمونه هر دو را شیر می‌داد. او از صحابیان شهید و ... ● الحسین فی طریقه الی الشهادة، ص ۴۸«پاورقی» ○ انصارالحسین، ص ۱۰۶. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 652) قسمت ۶ 💐 ظهور نزدیک است💐 ☘ ... کم کم احساس سبکی می‌کنی. گویا روح تو را در مایعی لطیف شست و شو داده اند. جنس تو عوض شده است و حیاتی دوباره می‌یابی. وجود تو هم نورانی شده و زلال و شفاف می‌شود. ظرفیت و گنجایش تو گسترش پیدا می‌کند. ناغافل حسّ مبهمی از ژرفای وجود تو بر دلت سایه می‌افکند. حال خوشی به تو دست می‌دهد. میان خواب و بیداری کسی تو را فرا می‌خواند. سخت دلت مشغول آن می‌شود. یک دفعه پرده از برابر دیدگانِ تو فرو می‌افتد. گوش و دل و عقل تو حیاتی دیگر می‌یابند. نور عجیبی در مسجد شروع به تابیدن می‌کند. بوی خوشی هم می‌شنوی که تا به حال این گونه به مشامت نرسیده است. جسم و جانت به طرف نور کشیده می‌شود. خوب که دقت می‌کنی چهار بزرگوار را می‌بینی که وارد مسجد شده اند: - امیرالمؤمنین، امام حسین، قمر بنی هاشم و امام زمان علیهم السلام. با دیدن آن‌ها دلشوره ای بسیار بزرگ، تو را به تلاطم درمی آورد. بیم و امید تو را فرا می‌گیرد. هم یقین داری و هم تردید. آمیزه ای از تلخ و شیرین تمام وجودت را فرا گرفته است. کام معنوی تو شیرین شده از دیدن این بزرگواران، و تلخ است از این که مبادا به تو عنایت و توجّه نکنند. دست و پایت را گم می‌کنی و نمی دانی که چه باید کرد.... ناگاه یکی از انوار پرتلألؤ و درخشان به سوی تو نظر می‌کند و لطف ایشان شامل حال تو می‌شود و به تو زندگانی دوباره می‌دهد. قلب تو دوباره شروع به تپیدن می‌کند، آن قدر زیبا و پرهیجان می‌زند که گویا مضراب خاصی برای خودش پیدا کرده است. صدایی زیبا تو را فرا می‌خواند. به طرف صاحب آن صدا رو می‌کنی. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: محمود ترحمی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان پنجم - ظهور نزدیک است - صفحه ۷۸ و ۷۹. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor