eitaa logo
داستانهای مهدوی
163 دنبال‌کننده
738 عکس
35 ویدیو
6 فایل
داستانها، ملاقات و معجزات حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) ارتباط با ادمین @sh_gerami گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 کانال «بوی ظهور رسانه ظهور» @booye_zohoor_resane_zohoor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 592) قسمت 1 💐 *به امید دیدار یار!*💐 🍃 یعقوب بن یوسیف غسّانی می‌گوید: سال ۲۸۱ هجری قمری در مصر بودم، مردی خراسانی که زبان عربی را خوب بلد نبود، نامه ای از امام علیه السلام همراه با سی دینار برایم آورد که در آن نامه، امام زمان علیه السلام امر فرموده بود که آن سال به حج مشرّف شوم. من نیز که سال‌ها آرزوی ملاقات ایشان را داشتم، به امید دیدن آن حضرت علیه السلام به قصد حج خارج شدم. ده سکّه از آن پول را - که امام علیه السلام فرستاده بود و شش سکّه آن به نام حضرت رضا علیه السلام ضرب شده بود - نگه داشتم، و نذر کردم که آن‌ها را در مسجد الحرام در مقام ابراهیم علیه السلام بیندازم. وقتی به مکّه رسیدیم، یکی از همراهان ما - که بیش تر سُنّی بودند - خانه حضرت خدیجه علیها السلام را که معروف به «دار الرضا علیه السلام» بود و در کوچه ای در بازار «اللیل» قرار داشت، برای ما کرایه کرد. پیرزنی گندم گون در آن خانه زندگی می‌کرد. وقتی فهمیدم که آن جا خانه امام رضا علیه السلام بوده است، از آن پیرزن پرسیدم: تو با اهل این خانه چه نسبتی داری؟ و چرا این جا را «دار الرضا علیه السلام» نامیده اند؟ پیرزن گفت: ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: داستانهایی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - برگرفته از کتاب بحار الانوار/ گردآورنده و مترجم حسن ارشاد؛ تحقیق تصحیح ویرایش واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران - ص ۱۹۶ و ۱۹۷. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 592) قسمت 2 💐 *به امید دیدار یار!*💐 🍃 ... وقتی فهمیدم که آن جا خانه امام رضا علیه السلام بوده است، از آن پیرزن پرسیدم: تو با اهل این خانه چه نسبتی داری؟ و چرا این جا را «دار الرضا علیه السلام» نامیده اند؟ پیرزن گفت: من از خدمتگزاران این خاندان هستم، و روزگاری امام رضا علیه السلام این جا بوده و مرا امام حسن عسکری علیه السلام در آن ساکن نموده است، زیرا من خادمه ایشان بوده ام. چون این مطلب را از او شنیدم، با او انس پیدا کردم، امّا موضوع را از همراهانم که سُنّی بودند، مخفی می‌کردم. طبق معمول، شب هنگام از طواف باز می‌گشتیم، همراه همسفرانم داخل خانه شده، و در را از پشت با سنگ بزرگی محکم می‌کردیم، و خود نیز پشت در، دور تا دور، می‌خوابیدیم. شبی اتّفاق عجیبی افتاد و این اتفاق چند شب پی در پی نیز تکرار شد. بدین ترتیب که شب هنگام، ابتدا نوری در فضای اتاق، مانند نور مشعل، ساطع می‌شد و در، بدون این که کسی از اهل خانه دخالت داشته باشد، خود به خود باز می‌شد، و مرد گندم گونی که اندامی متوسّط و ورزیده و نشان سجده بر پیشانی داشته و دو پیراهن بر تن و شلواری به پا داشت و چهره خود را با پارچه نازکی پوشانده بود و کفش و جورابی به پا نموده بود، وارد خانه می‌شد، و به اتاق بالایی که محلّ سکونت پیرزن بود، می‌رفت. و نوری هم که ساطع بود، همراه او از پله‌ها بالا می‌رفت؛ بدون این که چراغی دیده شود. پیرزن قبلاً به ما گفته بود که دختری در اتاق بالا زندگی می‌کند و به کسی اجازه نمی داد که به آن جا برود. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: داستانهایی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - برگرفته از کتاب بحار الانوار/ گردآورنده و مترجم حسن ارشاد؛ تحقیق تصحیح ویرایش واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران - ص ۱۹۷ و ۱۹۸. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 592) قسمت 3 💐 *به امید دیدار یار!*💐 🍃 ... پیرزن قبلاً به ما گفته بود که دختری در اتاق بالا زندگی می‌کند و به کسی اجازه نمی داد که به آن جا برود. همراهان من که سُنّی بودند، می‌گفتند: این‌ها شیعه و علوی هستند، و آن دختر صیغه این مرد است، و به گمان شان که این کار حرامی است؛ زیرا اهل سنّت صیغه را - بنا به نظر عُمَر - حرام می‌دانند! بعد از این که آن مرد خارج می‌شد، به طرف در می‌آمدیم و می‌دیدیم که سنگ به همان ترتیب پشت در قرار دارد، و هیچ حرکتی نکرده است! من نیز وقتی این رفت و آمد شبانه را دیدم، از غفلتی که داشتم، نسبت به اهل خانه احساس بدی پیدا کردم. به همین خاطر، نزد پیرزن رفتم تا درباره موضوع رفت و آمد آن مرد تحقیق کنم. به او گفتم: فلانی! من می‌خواهم درباره مطلبی خصوصی با تو صحبت کنم. هرگاه دیدی که در خانه تنها هستم فوراً نزد من بیا! پیرزن گفت: من نیز می‌خواهم رازی را با تو در میان بگذارم، امّا به خاطر کسانی که با تو هستند، امکان آن را نیافته ام. گفتم: چه می‌خواستی بگویی؟ گفت: با دوستان و شریکانت درگیر نشو و مدارا کن! زیرا آن‌ها دشمن تو هستند. گفتم: این موضوع را چه کسی می‌گوید؟ او با درشتی گفت: من می‌گویم! ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: داستانهایی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - برگرفته از کتاب بحار الانوار/ گردآورنده و مترجم حسن ارشاد؛ تحقیق تصحیح ویرایش واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران - ص ۱۹۸ و ۱۹۹. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 592) قسمت 4 💐 *به امید دیدار یار!*💐 🍃 ... گفتم: این موضوع را چه کسی می‌گوید؟ او با درشتی گفت: من می‌گویم! من هم دیگر در این مورد چیزی نگفتم که مبادا ناراحت شود، اما پرسیدم: کدام رفقایم را می‌گویی؟ - زیرا فکر می‌کردم منظور او همراهان سُنّی مذهبم هستند که با من به حجّ آمده اند -. او گفت: منظورم آنهایی هستند که هم وطنت بوده و با تو در یک خانه زندگی می‌کنند. آن گاه تازه به یاد آوردم که او چه کسانی را می‌گوید زمانی با گروهی که در یک خانه به سر می‌بردم و مذهب دیگری داشتند، بر سر مسایل اعتقادی بحث کردم. آن‌ها نیز از من نزد حاکم بدگویی کرده [و مرا به بد دینی متّهم ساختند] تا آن جا که مجبور شدم فرار کرده و پنهان شوم. به دلم الهام شده بود که آن مردی را که آن چند شب دیده بودیم امام زمان علیه السلام است. همچنین یقین داشتم که پیرزن از دوستداران اهل بیت علیهم السلام است. به همین خاطر، پرسیدم: تو را به خدا قسم! آیا امام زمان علیه السلام را به چشم دیده ای؟ گفت: نه، با چشمم ندیده ام. زیرا وقتی نرجس خاتون علیها السلام باردار بود من از نزد امام حسن عسکری علیه السلام مرخص شدم. ولی ایشان به من مژده دادند که در آخر عمر امام علیه السلام را زیارت خواهم نمود و فرمود: همان گونه که در خدمت من بوده ای، در خدمت او خواهی بود. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: داستانهایی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - برگرفته از کتاب بحار الانوار/ گردآورنده و مترجم حسن ارشاد؛ تحقیق تصحیح ویرایش واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران - ص ۱۹۸ الی ۲۰۰. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 592) قسمت 5 💐 *به امید دیدار یار!*💐 🍃 ... ولی ایشان به من مژده دادند که در آخر عمر امام علیه السلام را زیارت خواهم نمود و فرمود: همان گونه که در خدمت من بوده ای، در خدمت او خواهی بود. من - غسّانی - آن ده سکه ای را که شش تای آنها به نام مبارک امام رضا علیه السلام ضرب شده بود و قصد داشتم به مقام ابراهیم علیه السلام بیندازم، به او دادم و با خود گفتم: اگر آن را به یکی از سادات فاطمی بدهد بهتر از آن است که در مقام ابراهیم علیه السلام بیندازم و ثوابش نیز بیش تر خواهد بود. آن گاه به او گفتم: این‌ها را به یکی از سادات فقیر بده! و با خود نیت کردم که آن‌ها را به همان مرد ناشناس بدهد. او سکه‌ها را از من گرفت و به اتاق بالا رفت، و بعد از ساعتی بازگشت و گفت: او می‌گوید: «ما در این سکه‌ها حق نداریم، آن را همان جا که نیت کرده ای بینداز! ولی این سکه‌های رضوی را به ما بده و عوض آن را بگیر و آن‌ها را آن جایی که نیت کرده ای بینداز!. » من هم چنین کردم و با خود گفتم: این دستور همان مرد است. آن گاه رونوشت نامه ای را که امام علیه السلام برای «قاسم بن علا» آذربایجانی فرستاده بود، به او دادم و گفتم: این نسخه را به کسی که نامه‌های امام علیه السلام را دیده و می‌شناسد بده! او گفت: آن را به من بده! من می‌شناسم. وقتی نامه را دید، من فکر می‌کردم که می‌تواند به خوبی آن را بخواند. ولی او گفت: این جا نمی توانم آن را بخوانم. آن گاه آن را با خود به اتاق بالا برد. سپس بازگشت و گفت: درست است. نامه امام علیه السلام است و در آن فرموده است: ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: داستانهایی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - برگرفته از کتاب بحار الانوار/ گردآورنده و مترجم حسن ارشاد؛ تحقیق تصحیح ویرایش واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران - ص ۱۹۹ و ۲۰۰. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor