☘☘☘
☘☘
☘
#معرفی_کتاب
🔰 موضوع :
کرامات و معجزات حضرت مهدی🌹
(عجل اللّه تعالی فرجه الشریف)
📚 بازآفرینی کراماتی مستند از امام زمان (عج) در مسجد مقدس جمکران
─┅─═इई•°¤°•ईइ═─┅─
عنوان: آخرین پناه
داستانهایی از کرامات امام زمان (عج)
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدّس جمکران
#آخرین_پناه
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
─┅─═इई•°¤°•ईइ═─┅─
التماس دعا
#منتظران_ظهور 🌱
https://t.me/joinchat/Q6lXRTi8pcfzBSrZ
گروه در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🔰 مقدمه
📝 در جامعه اسلامی توسل به اهل بیت علیهم السلام جایگاهی خاص دارد و توسل به امام حی و حاضر، حضرت مهدی صاحب الزمان - عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف - که براساس روایات، اعمال ما هر هفته دو بار بر وجود مبارکشان عرضه میگردد، عقلاً و نقلاً، خاص الخاص و ویژه است.
📗 کتاب پیش روی شما الطاف و عنایات آن حضرت است که با إذن خداوند متعال، شامل حال ارادتمندان آستان مقدسشان در مسجد مقدّس جمکران شده است. مکانی که بیش از هزار سال است پناهگاه بزرگان دین و مؤمنین، در طول تاریخ بوده و محل عبادت و عرض ارادت به مولایمان حضرت صاحب الزمان علیه السلام میباشد.
امید است با بیان کرامات و عنایات ائمه علیهم السلام بتوانیم انجام وظیفه ای کرده باشیم و در این رابطه، نظرات عزیزان را بردیده منّت مینهیم.
✍ حسین احمدی مسؤول انتشارات مسجد مقدّس جمکران
🌴(داستان 648) قسمت ۱
🌼 فریادرس 🌼
🌿 این قبر غریب الغربا خسرو طوس است
🌿 این قبر مغیث الضعفا شمس شموس است
🌿 خاک درِ او مرجع ارواح و نفوس است
🌿 باید ز ره صدق بر این خاک درافتاد
🌿 با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
🌿 این روضه پرنور به جنّت زده پهلو
🌿 مغز ملک از عطر نسیمش شده خوش بو
🌿 بشنید نسیم سحری رایحه او
🌿 کز بوی بهشتیش چنین بی خبر افتاد
🌿 با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
🌿 اولاد علی شافع یوم عرصاتند
🌿 دارای مقامات رفیع الدرجاتند
🌿 در روز قیامت همه اسباب نجاتند
🌿 ای وای بر آن کس که به این دو ده درافتاد
🌿 با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
- یکی از خادمان است که شروع به خواندن این اشعار میکند و تو هم با بقیه جواب میدهی. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۵ الی ۸.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۲
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... - یکی از خادمان است که شروع به خواندن این اشعار میکند و تو هم با بقیه جواب میدهی. در حال خدمت در صحن و سرای حضرت امام رضاعلیه السلام هستی. افتخار تو این است که از خدمت گزاران به زوّار و مهمانان امام رؤوف باشی. سالها انتظار کشیدی تا چنین سعادتی نصیب تو بشود. پس خوشحال باش که نام تو را هم جزو خدمت گزاران این آستان قدس رضوی ثبت و درج کرده اند.
امروز هم طبق معمول به صحن مطهر آمده و مشغول خدمت میشوی. هرچند دیشب، درد کلافه ات کرده بود و نتوانستی به خوبی استراحت کنی.
وسطهای روز است که دیگر تحمل نمی کنی. به خانه آمده و با دفترچه بیمه به دندان پزشکی مراجعه میکنی. دکتر هم مشغول معاینه دندانت میشود که ناگهان چند چروک بزرگ بر پیشانی دکتر میافتد. دست از معاینه میکشد و رو به تو کرده و میگوید:
- این دندان تا ریشه پوسیده و باید کشیده شود!
- آقای دکتر! این که ناراحتی ندارد. آن را بکش و من و خودت را راحت کن.
- ناراحتیام از دندان پوسیده تو نیست، از چیز دیگر است.
- به خاطر چی است؟
- تو باید به یک دکتر متخصّص جرّاح مراجعه کنی.
- مگر شما نمی خواهید دندانم را بکشید؟
- چرا! من این دندان را میکشم و از درد نجاتت میدهم، ولی من یک چیز دیگری را هم توی دهانت میبینم.
چند لحظه بی حرکت میمانی. به تک تک جملههای دکتر میاندیشی و میگویی: ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۸ و ۹.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۳
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... - مگر شما نمی خواهید دندانم را بکشید؟
- چرا! من این دندان را میکشم و از درد نجاتت میدهم، ولی من یک چیز دیگری را هم توی دهانت میبینم.
چند لحظه بی حرکت میمانی. به تک تک جملههای دکتر میاندیشی و میگویی:
- چه دیده ای آقای دکتر؟ بگو دیگر!
- یک غدّه کوچکی هست که...
صحبت دکتر را قطع میکنی و کمی صدایت را بلند کرده و میگویی:
- غدّه ه ه ه...؟!
دکتر حرفش را میخورد و جویده جویده میگوید:
- چیز مهمّی نیست. نیاز به یک عمل جرّاحی کوچک دارد.
نفسِ عمیقی کشیده و آن را به آهستگی بیرون میدهی. به سقف اتاق خیره میشوی و در فکر فرو میروی.
دکتر کارش تمام شده، از مطبش بیرون میآیی و با هزار فکر و خیال به طرف منزل به راه میافتی.
بعد از چند روز هم چنان در صحن و سرای امام رضا علیه السلام مشغول خدمت میشوی. تا زمانی که مشغول کار هستی ساعات خوشی داری. در جمع گرم خانواده هم اوقات به خوبی میگذرد. امّا تا بی کار و تنها میشوی، به یاد غدّه داخل دهانت میافتی. ترس مانند خوره به جان تو میافتد. مدام به فکرش میافتی و مثل کابوسی فکر و ذهن تو را به خود مشغول میکند.
امروز بیشتر فکر و اندیشه ات به آن مشغول است. موقع خوردن ناهار، یکی از همکاران تو متوجّه میشود و میگوید:
- چرا غذا نمی خوری آقای خادم! ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۹ و ۱۰.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۴
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... امروز بیشتر فکر و اندیشه ات به آن مشغول است. موقع خوردن ناهار، یکی از همکاران تو متوجّه میشود و میگوید:
- چرا غذا نمی خوری آقای خادم!
- میخورم ولی الآن اشتها ندارم.
یکی از دوستان تو به شوخی میگوید:
- حتماً کشتی اش غرق شده!
دیگری هم با لبخند میگوید:
- نه بابا! از خانه بیرونش کرده اند!
هر کدام یک چیزی گویند و مزاح میکنند، امّا تو فقط به غدّه داخل دهانت میاندیشی. حالت خراب میشود و معده ات به هم میریزد.
سعی میکنی خودت را آرام و بی دغدغه نشان بدهی تا بتوانی غذایت را بخوری. گویا دهانت خشک شده است و به هم چسبیده. به زور دهانت را باز میکنی و چند قاشق غذا داخل آن خالی میکنی و بدون آن که بجوی آنها را قورت میدهی.
به چند دکتر متخصّص مراجعه میکنی. آنها هم بلا استثنا توصیه به عمل جراحی میکنند. تا دیر نشده است باید تن به بستری شدن در بیمارستان بدهی و تیغ تیز جراحی را در کنار زبان خود احساس کنی.
بالاخره با پای خودت به بیمارستان آمده و با پرکردن فرمهای مربوطه و تکمیل پرونده، روی تخت دراز میکشی. کم کم به خواب خوش چند ساعته ای فرو میروی. خوابی که موقّت است و در اختیار خودت نیست. تا زمانی که به هوش بیایی روی تخت رها شده ای.
بعد از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت، تو را مرخّص میکنند. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۹ و ۱۰.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۵
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... بعد از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت، تو را مرخّص میکنند. از این که خود را زنده میبینی خوشحالی، امّا یک اضطراب و نگرانی در خود احساس میکنی. برای سپری شدن روزهای آینده ای که در پیش داری لحظه شماری میکنی.
روز موعود فرا میرسد. برای آخرین بار به دکتر خودت مراجعه میکنی. او هم محل زخم و بخیهها را بازدید و بررسی کرده و میگوید:
- الحمد للَّه، جای عمل جراحی کاملاً خوب شده است.
تو هم زبانت را داخل دهانت به حرکت در میآوری. هر چه آن را به این طرف و آن طرف میچرخانی نمی توانی تشکر کنی. لام تا کام نمی توانی صحبت کنی. دستت را به طرف میز دراز کرده و یک خودکار برمی داری. روی تقویم رومیزی که پیش دکتر است مینویسی:
- متشکرم، امّا...
دکتر هم با ناراحتی به تو نگاه میکند. دستت را به علامت خداحافظی بالا میبری و از مطب دکتر بیرون میآیی. یک راست به طرف حرم ثامن الحجج علیه السلام میآیی. تا چشمت به گنبد طلایی حضرت میافتد، نفست میگیرد. انگار تمام هوای داخل ششهای تو ناپدید شده اند. نزدیک است به زمین بیفتی. دیوار را میچسبی و هق هق گریه میکنی. خودت را به در و دیوار میمالی و اشک میریزی. مغزت را یخ زده میبینی و گویا اصلاً کاری از تو ساخته نیست. با خودت میگویی:
- من لال شده ام؟ نه! باور نمی کنم! ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۱۰ و ۱۱.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۶
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... با خودت میگویی:
- من لال شده ام؟ نه! باور نمی کنم!
روزها و در پی آن، هفتهها میآیند و میروند. هرچه تقلاّ میکنی تا کلمه و جمله ای را تلفّظ کنی، موفّق نمی شوی. آخرین حرف دکترها این است:
- رگ گویایی و تکلّم شما در عمل جرّاحی صدمه دیده است و حالا کاملاً لال شده ای. گوش هایت به خوبی میشنوند و همه چیز را درک میکند، فقط نمی توانی با کسی صحبت کنی. تویی که یک عمر با همه خوش و بش داشته ای، حالا سلام هم نمی توانی بکنی. خواستی از دست غدّه داخل دهانت راحت بشوی که به همراه آن قوّه گویایی و تکلّم خودت را هم از دست دادی. دکتر میبایست فقط غدّه را از دهانت بیرون بکشد امّا انگار که رگ گویایی ات هم آسیب دیده است. بی خود نیست که میگویند: «شیره و شیردان را با هم بیرون میکشند! »
همه با تو صحبت میکنند. سؤال میکنند و پاسخ میخواهند.
گویا که فقط تو ممنوع الارتباط شده ای و دیواری نامرئی بین تو و دیگران کشیده شده است که مانع از این ارتباط میشود. جواب تو در مقابل صحبت و سؤال دیگران فقط یک لبخند تلخی است که بر لبان تو نقش میبندد. آهنگ زندگی هم برایت خستگی آور است. در رفتار تو دیگر آن احساس و لطافت گذشته وجود ندارد. تنها با حرکات دستان و خودکار و قلم است که میتوانی مقداری از مقصد و مقصود خودت را به دیگران منتقل کنی.
احساس غم و اندوه سراسر وجودت را میگیرد. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۱۱ و ۱۲.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۷
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... احساس غم و اندوه سراسر وجودت را میگیرد. بدون این که خودت متوجّه شوی در نوعی حسّ ناامیدی غوطه ور هستی. از معالجه دکترها نتیجه نگرفته ای و بعضی توصیه به رفتن پیش دعا نویسهای کنار خیابان میکنند. آنها که در هر گوشه از کوچه و خیابان مشهد خزیده اند و مدّعی هستند که...!
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
فکر کردن به گذشتهها باعث میشود که همه چیز را سرد ببینی. روزها و شبهای گرم تابستان را پشت سر میگذاری ولی احساس سردی و بی روحی میکنی. تمام شادیهای دنیا را از دست رفته میدانی. هرچه را که برای تو وحشتناک است به خاطر میآوری.
خوابت کم شده است. شبها در اتاق قدم میزنی و ساعات را با سکوتی بی روح، پشت سر میگذاری. سرت از خستگی تیر میکشد و چشم هایت از بی خوابی خارش میگیرد. مغزت آن قدر آشفته است که نمی گذارد خواب به چشمهای تو بیاید. کاسه صبرت لبریز شده است و دیگر تحمّل ماندن و بودن را نداری. روی تخت دراز میکشی و چشم هایت را به سقف تیره اتاق میدوزی. تصمیمت را میگیری و منتظر میمانی تا صبح شود و آن را با خانواده در میان بگذاری.
صبح که میشود با خودکار و کاغذی که آماده کرده ای شروع به نوشتن میکنی:
- دارم میروم.
- کجا؟
- تهران
- برای چه؟
- برای معالجه، دیگر این وضع را نمی توانم تحمل کنم.
- چرا؟
- از خدا خواستم یا شفایم دهد یا....
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۱۲ و ۱۳.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۸
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... صبح که میشود با خودکار و کاغذی که آماده کرده ای شروع به نوشتن میکنی:
- دارم میروم.
- کجا؟
- تهران
- برای چه؟
- برای معالجه، دیگر این وضع را نمی توانم تحمل کنم.
- چرا؟
- از خدا خواستم یا شفایم دهد یا....
آنها هم که عزم جزم تو را برای رفتن میبینند ممانعت نمی کنند و بلیت تهران را برایت تهیه میکنند و راهی تهران میشوی. در بین راه هم چنان تردید و دل نگرانی داری که آیا خوب میشوی یا نه؟!
در تهران به چند پزشک مراجعه میکنی. همه نظر پزشکان مشهد را تأیید میکنند و میگویند:
- لال شده ای و خوب نمی شوی!
امروز پیش دکتر علوی میروی. نگاهی با تأمّل به دهان و گلویت میاندازد. سپس نگاهش به چشمانت سُر میخورد و میگوید:
- من یک فریادرَس سراغ دارم.
با تعجّب سرت را تکان میدهی، با چشمانت میپرسی:
- فریادرس؟!
- بله، اگر درمانی و شفایی هم باشد به دست ایشان است.
- کجا هست؟
- مسجد مقدّس جمکران.
لحظاتی چشمانت به روی زمین خیره میشود. گردنت هم مایل به طرف شانه هایت شده و در فکر فرو میروی. با حالتی واگویه تکرار میکنی:
- فریادرس... جمکران... شفا و....
رو به دکتر علوی میکنی و با نوشتن میپرسی:
- کِی باید آنجا رفت؟ ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۱۳ و ۱۴.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۹
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... با حالتی واگویه تکرار میکنی:
- فریادرس... جمکران... شفا و....
رو به دکتر علوی میکنی و با نوشتن میپرسی:
- کِی باید آنجا رفت؟
- شبهای چهارشنبه
- چند بار؟
- قصد کن چهل شب چهارشنبه هر هفته پشت سر هم به آنجا بروی.
- حتماً شفا پیدا میکنم؟
- ان شاء اللَّه. ناامید نباش!
شب میشود و خواب به سراغ تو میآید. چشم امید به فردا میدوزی که افقی به رویِ تو باز گردد، افکار آرام بخشی به سراغ تو میآیند. از فکرهای منفی و جور واجوری که در ذهن تو وول میخوردند رها میشوی. به درون خواب راحتی میغلتی و آرام میگیری. آرامشی به تو دست میدهد که در این مدّت کمتر به آن دست پیدا کرده بودی. صبح از فامیل و نزدیکان خداحافظی کرده و راهی ترمینال میشوی. بلیت مشهد را خریده و پا روی رکاب اتوبوس میگذاری. در بین راه، افکار مختلفی به ذهن تو هجوم میآورند، گاهی وقتها این افکار مأیوس کننده، امید و نشاط تو را مچاله میکنند. دنبال راه فراری هستی تا از دست آنها خلاص شوی. در درون خودت احساس پرسشهایی میکنی. هر چند جواب آنها را هم میدانی:
- اگر دکتر موقع عمل بیشتر دقّت میکرد به این روز نمی افتادی!
- اگر پیش دکتر دیگر میرفتی شاید....
امّا به خودت نهیب میزنی و میگویی:
- تو نباید این طور فکر کنی.
- چرا؟
- چون «اگر» کار شیطان است و بس. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۱۴ و ۱۵.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۱۰
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... - اگر پیش دکتر دیگر میرفتی شاید....
امّا به خودت نهیب میزنی و میگویی:
- تو نباید این طور فکر کنی.
- چرا؟
- چون «اگر» کار شیطان است و بس.
باید تا میتوانی فکرت را به سمت و سوی مثبت سوق دهی. آنچه باید اتفاق بیفتد میافتد و کاری هم نمی شود کرد. چنانچه زیاد هم روی «اگر و مگر» فکر کنی دیوانه میشوی، دیوانه! پس همان بهتر که تسلیم رضای الهی باشی و لاغیر، چون تو وظیفه ات را که درمان بوده انجام داده ای.
به مشهد که میرسی ساک را برداشته و به منزلتان میروی. اهل و عیال هم هر کدام یک طوری تو را سؤال پیچ میکنند. تو هم از طبیب واقعی برایشان با نوشتن روی کاغذ تعریف میکنی و از فریادرسی که در جمکران است خبر میدهی. چند هفته ای در مشهد میمانی و مقدمات سفر هفتگی را فراهم میکنی.
آماده میشوی تا با جسم و جانت به قم و جمکران پرواز کنی. عزم تو برای چهل شب چهارشنبه جزم شده است. باید چهل هفته به قم و جمکران بروی و چهل شب به صاحب مسجد متوسل شوی تا اگر مصلحت الهی باشد پاسخت را بگیری.
از این هفته بلیت هواپیما تهیه کرده ای. ظهر سه شنبه به تهران میرسی و بعدازظهر هم عازم قم میشوی تا بتوانی شب چهارشنبه در مسجد مقدّس جمکران باشی.
به قم و جمکران میرسی. زائران عاشقی را میبینی که با سوز و گداز خاصی با خدا و اهل بیت علیهم السلام راز و نیاز میکنند. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۱۵ و ۱۶.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 648) قسمت ۱۱
🌼 فریادرس 🌼
🌿 ... به قم و جمکران میرسی. زائران عاشقی را میبینی که با سوز و گداز خاصی با خدا و اهل بیت علیهم السلام راز و نیاز میکنند. اشکهای آشتی بر پهنه صورت آنها میدود و به آستان مقدّسش میریزد. این اشکها با نفسهای گرم عرفانی و الهی بندگان خوب خدا مخلوط میشود و آهنگ زیبای ترنم باران را در پهنای دشت دل و جان تداعی میکند.
به داخل مسجد رفته و بعد از خواندن نماز تحیت و نماز امام زمان علیه السلام دستانت را برکنده زانو قلاب میکنی و به حال خوش نمازگزاران که هر کدام از جایی آمده اند غبطه میخوری. هر کسی مشکلی دارد، یکی مشکلش دوری از آقاست، یکی مریضی روحی دارد و یکی مریضی جسم. یکی را میبینی که نه میتواند راه برود و نه این که حرف بزند و با صندلی چرخدار جا به جا میشود. یکی هم آن قدر رنگش زرد و زار است که به زور نفس میکشد و پوست صورت و تنش به استخوان چسبیده و معلوم است که به مریضی لاعلاجی مبتلا شده است. گویا فقط امید به طبیب واقعی دارند، حق هم دارند.
هر بار که به زیارت میروی حال و هوای دیگری پیدا میکنی. وقتی هم که به مشهد بر میگردی چیز گران بهایی را در مسجد مقدّس جمکران جا مانده میبینی. گویا تمام وجود تو در جمکران جا میماند. موقع جدا شدن از مسجد مقدّس جمکران توان راه رفتن نداری. روح و جان تو در آن مکان میماند و سیر میکند. کالبد بی روحت به خانه برمی گردد. جسمی که بی روح باشد جز برای پوسیدن و مردار شدن حاصل دیگری ندارد!
هفتهها پشت سر هم میآیند و ماهها سپری میشوند. هر چه که به چهلمین هفته نزدیک تر میشوی انتظار و هیجان تو بیشتر میشود و مدام آرزوی رسیدن آخرین چهارشنبه موعود را داری.
الآن سی و هشتمین هفته است که راهی جمکران شده ای. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: محمود ترحمی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان اول - فریادرس - صفحه ۱۶ الی ۱۸.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آخرین_پناه
#بازآفرینی_کرامتهای_مستند_در_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#محمود_ترحمی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#فریادرس #فریاد_رس