eitaa logo
داستانهای مهدوی
161 دنبال‌کننده
735 عکس
35 ویدیو
6 فایل
داستانها، ملاقات و معجزات حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) ارتباط با ادمین @sh_gerami گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 کانال «بوی ظهور رسانه ظهور» @booye_zohoor_resane_zohoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌠(داستان 662) قسمت ۱ 🌼 « تا کی...؟ » 🌼 🌤 وقت سوّم 🌤 🌴 همه را کنار زده بودند. بر روی خاک نشسته، با لباسی بی گریبان و آستین کوتاه، مانند فرزند از دست داده! گریه و حزن و اندوه او را فرا گرفته بود و کاسه چشمانش پر از اشک... آقای من! غیبت تو، خواب را از من ربوده، استراحت را از دلم برده و مصیبت مرا به اندوه ابدی کشانده. به اشک چشم و ناله سینه خود که به خاطر مصیبت بر من وارد آمده، نظر نمی کنم؛ چرا که غیبت تو در پیش چشمم بزرگ تر و شدیدتر از آن هاست... گریه‌ها و ناله او رنگ دیگری دارد. گویا غصّه اش با دیگر غصه‌ها فرق می‌کند. آقای او کیست؟ مگر از او چه دیده که این چنین از دوری او ناله می‌کند؟ ناله‌هایی که هوش را از سر انسان می‌برد. با لباس عزا، بر روی ریگ‌های خشن؛ یعنی غیر از تو هیچ چیز را نمی خواهم. اگر تو نباشی، همه چشم ربایی‌های دنیا برایم بی رونق و بی رنگ می‌شود. تا کوی تو، سر به جای پا رود، جانا چه بنمودی به سر؟ در خواب هم، تصویر تو را می‌بینم. بی روی تو، غذا چون خون دل است. در عزای او کیست که بتواند بخورد و خنده بر لب آورد، لباس زیبا بپوشد و به یاد او چشمه اشک از چشمان جاری نکند؛ چشمه ای که اگر خشک نشود تا مرگ و در قبر نیز با یاد او می‌شورد و خاموشی ندارد! «سبوی دل بشکست و آب جاری شد... » او می‌گفت: اگر در روز آمدنش باشم، لحظه ای از خدمتگزاری او فروگذاری نمی کنم. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: تا کی ... ؟ - داستان اضطرار به حجت (علیه‌السلام) داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مصطفی رضایی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) 📝 وقت سوم - صفحه ۲۱ الی ۲۳. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ...؟ (عج) (عج)
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌠(داستان 662) قسمت ۲ 🌼 « تا کی...؟ » 🌼 🌤 وقت سوّم 🌤 🌴 ... او می‌گفت: اگر در روز آمدنش باشم، لحظه ای از خدمتگزاری او فروگذاری نمی کنم. خادم منزل چه کسی؟ همه لذت‌ها و زیبایی‌ها، برایش در با او بودن خلاصه می‌شود؛ در این که او لبخند رضایت بر صورت داشته باشد؛ در این که ببیند چگونه در ره دوست از جان و زندگی خود می‌گذرد، هر جا که او بگوید می‌رود، هر چه او دوست بدارد، دوست می‌دارد، هر چه او بخواهد انجام می‌دهد، خون او را خون خود، گوشت تن او را از بدن خود و ناراحتی و حزن او را غصّه خود می‌داند. مگر می‌شود او ناراحت باشد، ولی ارتباط قلب او با دوست، این غم را به قلب او نرساند؟ آخرین ستاره! دل غرق نیاز است هنوز... برای رسیدن به او، از راز و نیاز باز نمی ایستد؛ دستانش همیشه رو به آسمان، نام او را زمزمه می‌کند. می‌داند که کسی غیر از خدایش آتش دل او را نمی فهمد. کسی نمی فهمد این که می‌گوید: «گفته‌ام منتظرم تا برسی از سفرت/ بر لب جوی نشینم که بگیرم خبرت» یعنی چه؟ در این انتظار چه کشیده؟ هر روز در کنار جوی، با آب چه زمزمه می‌کند؟ هر سنگی که به آب می‌اندازد، موجی در دلش به راه می‌افتد؛ موجی که خاطره‌های یار را به او می‌رساند. باید جای او بود تا فهمید «تا کی...، تا کی... » گفتن‌های او به چه معناست، «کجا، کجا... » گفتن هایش برای چیست؟ زمان پیش او مفهوم دیگری دارد، گذر آن را به سختی احساس می‌کند. آری! اگر چشم به راه باشی، لحظه‌ها برایت به کندی و به سختی می‌گذرد، بی تابی به دست‌ها و چشم هایت حال و هوایی دیگر می‌دهد، قدم هایت یک مسیر را می‌رود و برمی‌گردد، چشمت زیاد به گذر لحظه هاست که چقدر تا وقت آمدنش مانده؟ هنوز هم باید صبر کرد؟ صبر تا کی؟ دستان را به هم فشردن تا کی؟ تا کی چشم به در ماندن... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: تا کی ... ؟ - داستان اضطرار به حجت (علیه‌السلام) داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مصطفی رضایی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) 📝 وقت سوم - صفحه ۲۳ الی ۲۵. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ...؟ (عج) (عج)
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌠(داستان 662) قسمت ۳ 🌼 « تا کی...؟ » 🌼 🌤 وقت سوّم 🌤 🌴 ... هنوز هم باید صبر کرد؟ صبر تا کی؟ دستان را به هم فشردن تا کی؟ تا کی چشم به در ماندن... چشم او خیره به راه است که شاید بشود یار او پرده گشاید به محفل برسد همه دل نگرانی‌ها و دل واپسی هایش در یک غم خلاصه می‌شود: غم ناتمام تنها ماندن. با خود «چرا فراق و غمت رو به افزونی است...؟ » می‌گوید. آیا با پلک زدنی، دیگر از ایام سخت خبری نیست؟ آیا با بیدار ماندن، آمدنش زودتر می‌شود؟ چند روز است که بدین حال به سر می‌برد؟ کار هر روز اوست؛ امروز برایمان آشکار شده... این چه دردی است که آرامی ندارد؟ چه حرارتی است که سردی ندارد...؟ مادر برای جگرگوشه اش بیش از سالی در گریه و تاب و تب نمی ماند؛ پس این چه مصیبتی است که هر روز بیشتر میهمان دل‌های آشنا می‌شود؟! می داند باید سراغ کدام دل رفت؟ کدام دل آماده دل دادن به اوست؟ نمی شود به همه دل داد و او هم یکی از آن‌ها باشد؟ نمی شود همه تصویرها را در دفتر دیده نگاشت و تصویر روی او هم در گوشه ای و نمی شود باران چشم‌ها با هر ابری به بغض برسد و با صدای ناآشنایی ببارد، آنگاه با اسم او هستی اش را سیل درد او ببرد... پس چه باید کرد تا مسافر این قافله شد؛ قافله ای در راه... 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: تا کی ... ؟ - داستان اضطرار به حجت (علیه‌السلام) داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مصطفی رضایی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) 📝 وقت سوم - صفحه ۲۵ الی ۲۷. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ...؟ (عج) (عج)