eitaa logo
داستانهای مهدوی
162 دنبال‌کننده
738 عکس
35 ویدیو
6 فایل
داستانها، ملاقات و معجزات حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) ارتباط با ادمین @sh_gerami گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 کانال «بوی ظهور رسانه ظهور» @booye_zohoor_resane_zohoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 660) قسمت ۴ 🌼 « تا کی...؟ » 🌼 🌤 وقت اول (۱) 🌤 🍃 ... فقط یک راه باقی است؛ باید یوسف را بکشیم یا او را در بیابانی رها کنیم تا علاقه پدر به او کمتر شود و به ما بیشتر توجه کند. برای پس از آن نیز فکری دارم؛ می‌توانیم پس از این که او را از پدر دور کردیم، همگی توبه کنیم و به کارهای شایسته روی بیاوریم. در بین صحبت‌های او، یکی از برادران با پریشان حالی، برخاست: من با کشتن یوسف مخالفم! شما اگر می‌خواهید او را از چشم پدر دور کنید، می‌توانید او را در چاهی بیاندازید. با این کار، هم او را از جلوی چشم پدر دور کرده اید و هم بعضی از کاروان‌هایی که از آنجا عبور می‌کنند، او را از چاه نجات خواهند داد. برادران همگی تصمیم گرفتند پیش پدر بروند و با راضی کردن او، یوسف را به همراه خودشان به چرا ببرند. سلام پدر! امروز داشتیم در این باره با هم صحبت می‌کردیم که چرا پدر، یوسف را به همراه ما نمی فرستد، در حالی که ما همیشه هوای او را داشته ایم و خیرخواه او بوده ایم. از تو می‌خواهیم او را فردا به همراه ما به صحرا بفرستی؛ هم به بازی کودکانه اش می‌رسد و هم می‌تواند از خوراکی‌هایی که آن جا هست بخورد. قول می‌دهیم چشم از او برنداریم. پسرانم! من تاب دوری او را ندارم. اگر شما او را از پیشم ببرید، اندوه همه وجودم را در بر می‌گیرد. می‌ترسم وقتی که شما حواستان به او نیست، گرگ او را بخورد. حرف‌های پدر، آن‌ها را قانع نکرد؛ مجبور شد با دستانی خسته، یوسف را به آن‌ها بسپارد. (۲) 🍃 برادران که از خانه بیرون رفتند، پدر بی تاب شد ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: تا کی ... ؟ - داستان اضطرار به حجت (علیه‌السلام) داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مصطفی رضایی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) 📝 وقت اول - صفحه ۱۰ الی ۱۲. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ...؟ (عج) (عج)
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 660) قسمت ۵ 🌼 « تا کی...؟ » 🌼 🌤 وقت اول (۲) 🌤 🍃 ... برادران که از خانه بیرون رفتند، پدر بی تاب شد و به سرعت به دنبال آنان دوید. خود را به آن‌ها رساند و یوسف را از ایشان گرفت، دست در گردن او انداخت و شروع به گریستن کرد! علاقه، شاید گاهی بر در منزل دِل بنشیند و پس از چندی رخت ببندد و برود؛ ولی محبت شدید، جان را مقیم منزل یار می‌کند. محبت شدید، انتظارِ یعقوبی می‌آورد؛ انتظاری که هر دَمش بی قراری است و هر قدمش لحظه شماری برای آمدن یوسف کنعان؛ یوسفی که مرهم زخم‌های بی درمان و ماهِ شب فراق اوست. انتظار، نای رفتن را از پدر گرفته. صدایی جز صدای یوسف در گوش او نمی نشیند، همه را به شکل او می‌بیند. چند روزی است برای یعقوب، خواب و خوراک بی معنی شده. پیری خیلی زود به میهمانی او آمده. اولین شام فراق، چه کرده با یعقوب که موهای سفید او شده چراغی در این تاریکی و سیاهی! گریه کنان به سوی پدر آمدند و گفتند: ای پدر! در صحرا لحظه ای یوسف را کنار وسایلمان رها کردیم، چون که برگشتیم، دیدیم گرگ او را خورده... شما راست نمی گویید. خداوند، گوشت یوسف را به گرگ‌ها حرام کرده. ... 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: تا کی ... ؟ - داستان اضطرار به حجت (علیه‌السلام) داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مصطفی رضایی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) 📝 وقت اول - صفحه ۱۲ الی ۱۴. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ...؟ (عج) (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 661) قسمت ۱ 🌼 « تا کی...؟ » 🌼 🌤 وقت دوّم 🌤 🌿 از دوست داران امیرالمؤمنین بود. خطایی از او سر زده بود. دزدی کرده بود؛ و باید سر انگشتانش قطع می‌شد. خون از پنجه راست او می‌چکد. دست راستش را با دست چپش گرفته و از محل قصاص می‌رود. خارجی ای آشوبگر، فرصت را مناسب می‌بیند تا او را از شیعه بودنش منصرف کند. با لحنی خاص و قیافه ای ترحّم آمیز جلو می‌آید و با نیش خند به او می‌گوید: دستت را کی بریده؟! پنجه‌ام را بُرید کسی که سرور جانشینان پیامبر، پیشوای نیک بختان در روز قیامت و ولی مؤمنین است. علی بن ابی طالب، امام هدایت کننده، اولین کسی که به بهشت می‌رود، بزرگی که همیشه باوفا بوده و هست! وای بر تو! دستت را می‌بُرد و اینچنین از او می‌گویی؟! چرا اینگونه از او نگویم، در حالی که محبت او با گوشت و خونم آمیخته شده؟! به خدا سوگند که نبرید دستم را جز به حقّی که خداوند قرار داده بود! عشق او، دردش، دست بریده اش و حرف‌های دیگران را از یادش بُرد. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: تا کی ... ؟ - داستان اضطرار به حجت (علیه‌السلام) داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مصطفی رضایی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) 📝 وقت دوم - صفحه ۱۵ الی ۱۶. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ...؟ (عج) (عج)
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 661) قسمت ۲ 🌼 « تا کی...؟ » 🌼 🌤 وقت دوّم 🌤 🌿 ... عشق او، دردش، دست بریده اش و حرف‌های دیگران را از یادش بُرد. کسی می‌گفت: من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه / ذره ای بودم و عشق تو مرا بالا برد... درد زخم چه آسان شد. عجیب است گویا پس از جانبازی در راه محبوب، عزم او، در بودن با یار در میدان دلسپردگی جزم تر شده! دیروز در قافله محبت، اگر جایی پایش می‌لغزید یا از همراهان جا می‌ماند، امروز با درد فراوان، از همه پیشی گرفته و صدای کاروانیان برای او اهمیتی ندارد. او فقط به ساربان و امیر دل می‌نگرد تا روی را از غبار راهش پرنور کند. محبت او، انگشت‌های اشاره دیگران و نافهمان را برای مسخره کردن او، نادیده گرفته؛ می‌داند که آن‌ها نمی دانند چه در سینه اوست و چشمانش چه را می‌بیند. 🍃در ره دوست ز عالم برهیدن نیکوست 🍃سینه خیزان به دَرِ او برسیدن نیکوست 🍃چشم را از همه انگشت و نظر پوشیدن 🍃سوی میقات، سراسر بدویدن نیکوست رسول و حبیب الهی همین را از ما خواست: «من برای پاداش رسالتم از شما چیزی جز محبت اهل بیتم نمی خواهم. » ایشان می‌دانند که عشق، دوستدار را روز به روز و لحظه به لحظه به محبوب نزدیک تر می‌سازد؛ ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: تا کی ... ؟ - داستان اضطرار به حجت (علیه‌السلام) داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مصطفی رضایی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) 📝 وقت دوم - صفحه ۱۶ الی ۱۸. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ...؟ (عج) (عج)
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 661) قسمت ۳ 🌼 « تا کی...؟ » 🌼 🌤 وقت دوّم 🌤 🌿 ... ایشان می‌دانند که عشق، دوستدار را روز به روز و لحظه به لحظه به محبوب نزدیک تر می‌سازد؛ هر جا می‌رود سخن از او، خوراک اوست و هر جا که می‌نشیند به یاد او نشسته. دوستدار مثل محبوب می‌پوشد، مثل او راه می‌رود، مثل او محبت می‌کند، مثل او فکر می‌کند و همانند او مسیر رفتن را انتخاب می‌کند. در یک کلام می‌شود: او. حال خوبی نداشت. مسیر را که طی می‌کرد، چشمان پیامبر، به او افتاد: چرا رنگت این گونه زرد شده، شاید مریض هستی؟ نه یا رسول الله! چند روزی است که با خود فکر می‌کنم اگر در آن دنیا با شما نباشم، چه کار کنم؟ مَنی که در این جا طاقت ندارم بدون شما بمانم و روزم بی دیدن روی شما به شام نمی‌رسد، چگونه در آخرت که بیشتر به با شما بودن نیازمندم... هر کسی که در این جا به دنبال ما بیاید و قدم هایش را با ما هماهنگ کند تا در پرتگاه و گردنه‌های سخت دنیا سقوط نکند، در آخرت نیز با ما خواهد بود... نمی شود در دنیا با عشق او تمام تار و پود ساخته و بافته شود، ولی در آخرت... چگونه می شود گفت که در آخرت با او نیستی، در حالی که اگر سنگی را دوست داشته باشی، با او به آخرت می‌آیی؟ هر کس با محبوبی که تپش‌های قلبش با یاد او می‌تپد و به یاد او آرامش می‌یابد می‌آید، محبوبی برای با او بودن و همه جا با او حرکت کردن و گام برداشتن. محبوبی که با حُسن یوسفی برای آمدنت لحظه شماری می‌کند، برای دیدنت قرن‌ها منتظر نشسته، لحظه ای از یاد تو و فکرت غافل نمی‌شود، اگر درد به تو روی آورد، برایت گریه می‌کند و... 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: تا کی ... ؟ - داستان اضطرار به حجت (علیه‌السلام) داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مصطفی رضایی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) 📝 وقت دوم - صفحه ۱۸ الی ۲۰. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ...؟ (عج) (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا