به یک چیزی دقت کردین؟!
اینکه اکثر ما آدمها معمولا با غمگین بودن و افسرده بودن و غصه خوردن و در سطح زندگی کردن و ناراحت بودن، خیلی راحتتر هستیم، تا شاد بودن، آرامش داشتن، مثبت نگاه کردن و عمیق زندگی کردن.!
شاید بگید عاملی برای شادی نمی بینیم یا دلیلی برای شاد بودن نداریم خوب غصه خوردن و انتخاب می کنیم.
البته که توی زندگی همیشه رنج و سختی هست ولی یه لذتهایی هم هست دیگه!
البته برخی با همین شرایط شادی و انتخاب می کنند.
به نظر میرسه جوابش این باشه:
اولا: باورمان نشده که پایههای زندگی ما روی نگاهِ لحظه به لحظۀ خدا استوار است، چشم بر هم زدنی از ما غافل نیست و به عبارتی غفلت از ماست و غصه خوردن ما به نوعی انکار خداست.
ثانیا: آخه تموم اون حالتهای اول به نوعی، سقوط محسوب میشن و سراشیبی و سقوط و حرکت در سراشیبی همیشه راحت و آسونه و نیاز به صرف هیچ انرژیی نداره.
اما حالتهای بعدی؛ از نوع صعود هستند و صعود همیشه سختتره و نیاز داره که انرژی زیادی رو براش صرف کنی.
دیدید وقتی میریم کوه صعود و بالا رفتن از کوه به قدری سخته که برخی از ادامه منصرف میشن ولی برگشت از کوه خیلی راحته اصلا نمی فهمی چطور بر میگردی.
از اونجایی که ما انسانها یه کوچولو😉 راحت طلبیم، از منویی که مقابل مون هست اولی رو انتخاب می کنیم.
ان شاالله ما مثل برخی از آدمها باشیم که با وجود همین شرایط شادی و انتخاب می کنند.
منوی زندگی تون پر از شادی.
✍مریم_رمضان قاسم
#شب_بخیر
https://eitaa.com/joinchat/3424976960C9cb4ae84e0