eitaa logo
(🌼بوی باران🌼)
91 دنبال‌کننده
238 عکس
159 ویدیو
41 فایل
مذهبی،عقاید(پرسش و پاسخ)،احکام،داستانک،خانواده،انگیزشی. ارتباط با خادم کانال: @M_Ramazanghasem
مشاهده در ایتا
دانلود
💠پرسش: اگر کسی توفیق زیارت اربعین نداشته باشد،و یا انگشترش را در دست راست نکند مؤمن نیست؟؟طبق حدیث👇👇👇 از امام عسکری علیه‌السلام روایت‌شده است: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ‏ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏»؛ «پنج چیز از علامات مؤمن است، ‏پنجاه‌ویک رکعت نماز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن، بلند خواندن بسم‌الله الرحمن الرحیم» (1) ✍️ پاسخ: مؤمن دارای نشانه‌های متعددی هست که حضرت در این روایت شریفه درصدد بیان بعضی از این نشانه‌ها بوده‌اند و نه همه آن‌ها. دو نکته: یک: اگر کسی موفق به زیارت اربعین شود از نشانه‌های مؤمن بودن است ولی فردی که عمل نکند از دایره ایمان خارج نیست. دو: انسان مختار است انگشتری را در دست راست یا دست چپ استفاده کند و روایاتی تصریح به مختار بودن انسان در این امر دارد.(2) در روایات انگشتری در دست راست کردن از نشانه‌های شیعیان امام علی علیه‌السلام، شمرده‌شده است و لذا در این روایت شریفه علامت مؤمن ذکرشده است. (3) ازآن‌جهت که این کارها، فرد را در زمره‌ی شیعیان و کسی که دغدغه‌ اجرای معارف اهل بیت دارد ،دارای ارزش و از نشانه های مؤمن است. پی‌نوشت: 1. كتاب المزار- مناسك المزار(للمفيد)، النص، ص: 53 2. وسایل الشیعه، ج 5، ص 79 3. همان، ص82 @ramazan_qasem313
یک سوال درباره غدیر: چرا باوجود این همه آیات وروایات در شأن آقا امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، صحابه به آن ها بی اعتنا می باشند و علی بن ابی طالب علیه السلام را رهاکردند وبه سراغ دیگران رفتند وآن ها رابه خلافت برگزیدند؟ جواب: اولا : وجود دو خط فکری درمیان صحابه : ۱- خط فکری اجتهاد درمقابل نص ( این خط فکری معتقد است که لازم نیست به تمام آنچه که پیامبر صلوات الله علیه به آن ،خبر ودستور داده ایمان آورد وتعبدا آن راقبول کنیم ، بلکه می توانیم درنصوص دینی مطابق با مصالحی که درک می کنیم اجتهاد کنیم ودر آن تصرف نماییم) . ۲- خط فکری دوم که مقابل خط فکری اول است معتقدند :( باید درمقابل مجموعه دستورات دین و شریعت تسلیم بوده وتعبد کامل داشته باشیم، که این خط فکری همان طریق ومنش اهل بیت عصمت وطهارت است . وهمان مدرسه اهل بیت سلام الله علیه است ). پس عامل اول این است که صحابه درمقابلِ نص( که پیامبر اقا امیرالمؤمنین علی علیه السلام را امام وولی بعدازخود معرفی کردند ازطرف خداوند متعال) اجتهاد کردند وگفتند فرقی نمی کند که علی خلیفه باشد یاابوبکر و... ما فقط یک رئیس ومسئول می خواهيم وفرقی نمی کند که باشد. اما اینها جهالت به خرج دادند و اجتهاد بی مورد کردند وابوبکر را به عنوان خلیفه انتخاب کردند ودرمقابل نص و حکم خدا ایستادند وگناه مرتکب شدند وامرامامت علی علیه السلام که امری الهی بودرا درکنار امر مردمی قراردادند . ثانیا : حقد و کینه ای که نسبت به آقاامیرالمومنین علی علیه السلام داشتند . آقاامیرالمومنین علی علیه السلام کسی بود که عده ای از پدران واجدادکافر وفاسقِ همین تازه مسلمان شده ها را درجنگ های که درکنار پیامبر اکرم صلوات الله علیه داشتند به قتل رساندند. به همین دلیل کینه عجیبی دردل آن ها نسبت به آقاامیرالمومنین علی علیه السلام بود. ازآقا امام رضا سلام الله علیه همین سؤال راپرسیدند آقا فرمودند : به این جهت که علی علیه السلام پدران ، اجداد، برادران ،عموها ونزدیکان کافر آن ها که دشمن خدا ورسول خدا بودند راکشتند ؛ لذا به این جهت کینه آقاامیرالمومنین علی علیه را در دل گرفتند ونمی خواستند که علی علیه السلام متولی امورشان شود؛ ولی از غیر علی علیه السلام کینه ای دردل نداشتند بنا بر این امامت امام علی علیه السلام راقبول نکردند وبا شخص دیگری بیعت کردند .( منظور سه خلیفه است ) ثالثا : امام علی علیه السلام مردِ عدالت است. آقاامیرالمومنین کسی بود که بدون جهاتِ الهی وتقوایی کسی را بردیگری مقدم نمی دارد ، اوکسی است که همه رابایک دید نگاه می کند ، ازاین جهت خلافتش خوشایند عده ای نبود بلکه آن عده مخالف امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌خواستند کسی خلیفه بشود که بین آن ها تبعیض برقرارکند و اینها بهره بیشتری ازبیت المال مسلمانان ببرند. ابن ابی الحدید می نویسد : مهم ترین سبب دراعراض ورویگردانی عرب از علی علیه السلام مسأله مالی بود؛ زیرا علی شخصی نبود که بی جهت کسی را برکس دیگری برتری دهد یاعرب رابی جهت برعجم تفضیل وبرتری بدهد ، همانگونه که پادشاهان چنین می کردند . اوکسی بود که هرگز اجازه نمی داد تاشخصی به جهاتی خاص به او متمایل گردد . رابعا : دشمنی بابنی هاشم . تاریخ گواهی می دهد که قريش عداوت و دشمنی خاصی بابنی هاشم داشت تاهنگامی که پیامبر در قید حیات بودن ازهیچ آزار واذیتی فروگذارنکردند . بعدازظهور اسلام ودعوت پیامبراکرم به دین جدید اسلام ، اینها مشاهده کردند که باخسارت عظیمی ازناحیه پیامبرودینش مواجه شدند، خصوصا بافهمیدن اینکه هدف اصلی دین اسلام قلع وقمع کردن بت پرستی واعتقادات آن ها است . آن ها (قریش)مشاهده کردند که روز ایشان درقلوب مردم نفوذ کرده ومردم به او و دین وآیینش جذب می شوند ،ودرمقابل جبهه عظیمی تشکیل شد که اینها نمی خواستند این مسائل راببینند. وکینه پیامبرو علی علیه السلام را به دل گرفتند و درجهت جبهه گیری درمقابل ایشون برآمدند وشدیدا باجانشین پیامبر که امام علی علیه السلام بودند مخالفت کردند ونهایتا جانشینی آقاامیرالمومنین علی علیه راقبول نکردند. @booyebaran313