eitaa logo
🇮🇷غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند🇮🇷
109 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
علی شفیعی در شهر کرمان به دنیا آمد. دوران ابتدائی و راهنمایی را با موفقیت پشت سرگذاشت . در این زمان پدر را بخاطر ابتلا به بیماری سرطان از دست داد و در کنار مادر رنجدیده خود به دست و پنجه نرم کردن با فقر ایستاد . درسال 1356که یازده سال داشت کم و بیش در فعالیتهای انقلابی علیه رژیم ستمشاهی پهلوی شرکت می کرد، پخش اعلامیه ، نوار و کتابهای امام(ره) درمسجد جامع را در سال بعد شروع کرد
در سال 1357 فعالیتهای خود را با ورود به بسیج مسجد گسترش داد . با شروع جنگ تحمیلی پا به جبهه گذاشت و درسال 1362 واردسپاه شد وعلاوه برحضور درعرصه جنگ در فعالیتهای سیاسی مذهبی ازجمله در گروه امر به معروف ونهی از منکر شهر کرمان هم شرکت داشت.
باحضور درجنگ با آن سن کم و بروز خصلتهای بارزی چون مدیریت، تدبیر، اخلاص و عاشق بودن و بسیاری از خصلتهای دیگر توانست خیلی زود یکی از فرماندهان جنگ و جبهه شود . در عملیات بدر- والفجر8 کربلای 4 شرکت فعال و نقش آفرین داشت.
مادر شهید شفیعی با اشاره به دیدارش با همسر امام(ره) به همراه سردار سلیمانی گفت: حاج قاسم اصلا به این دنیا نیست، خدا نگهدارش باشد.
پاک ذات درباره حضورش در پشت جبهه اظهار کرد: در ابتدای جنگ من و چند نفر از خانم ها در ستاد پشتیبانی جنگ در کرمان بودیم و بعد به پشت جبهه رفتیم و تا زمانی که علی به شهادت رسید، من هم بودم.
مادر شهید شفیعی در پاسخ به اینکه نظرش درباره کارهایی که انجام داده، عوض نشده؟ گفت: جنگ، جنگ است. الان هم اگر جنگ بشود ما نمی نشینیم و باید دلیر باشیم. بسیجی ها افراد شجاع و مخلصی بودند و زمانی که بیمارستان صحرایی داشتیم، خانم ها میرفتند خط.
پاک ذات درباره دغدغه ها و خواسته اش از مسوولان گفت: تاکید من بر حجاب و کار برای جوانان است و جوان ها هم نباید منتظر کارهای خاص باشند. باید غیرت داشته باشند، نجاری هم کار است.
وی که در دوران دفاع مقدس در مناطق مختلف پشت جبهه از جمله اهواز، ایلام، قصر شیرین، شوش دانیال، آبادان، خرمشهر و ... حضور داشته، گفت: ما برای خدا کار کردیم نه برای ثروت دنیا و فرزندان ما برای دفاع از دین، وطن و ناموسمان رفتند و هرگز پشیمان نیستیم.
سردار شهید علی شفیعی در 18 آبان سال 45 در شهر کرمان به دنیا آمد و بعد از گذراندن فراز و نشیب های بسیار زندگی، با شروع جنگ تحمیلی همراه با هدایای مردمی که به جبهه ها فرستاده می شد، پا به جهاد گذاشت
وی در سال 62 وارد سپاه شد و علاوه بر حضور در عرصه جنگ، در فعالیت های سیاسی – مذهبی از جمله شرکت در گروه امر به معروف و نهی از منکر شهر کرمان نیز شرکت داشت. علی شفیعی با آن سن کم و بروز خصلت های بارزی چون مدیریت، تدبیر، اخلاص، نفوذ کلام و ... توانست خیلی زود جزو فرماندهان فعال جبهه و جنگ شود و در عملیات های بدر، والفجر هشت و کربلای چهار شرکتی فعال و نقش آفرین داشت.
وی سرانجام در عملیات کربلای چهار دی ماه سال 65 در حالی که 20 سال بیشتر نداشت و چهار ماه از ازدواجش می گذشت، در محور عملیاتی ام الرصاص بر اثر برخورد ترکش خمپاره، به شهادت رسید.
راوی: مادر شهید *اوایل ازدواجمان بود. یک شب از صدای دلنشین قرآن بیدار شدم . نور کم سویی به چشمم خورد. از خودم پرسیدم : این نور از کجاست ؟ بعد از مدتی متوجه شدم از چراغ قوه ای است که علی روشن کرده بود تا نماز شب بخواند، چراغ بزرگتری را روشن نکرده بود که مبادا من از خواب بیدار شوم . علی خیلی به من احترام می گذاشت.