eitaa logo
🇮🇷غواص ها بوی نعنا می ده🇮🇷
111 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
برادر شهید: «هدایت بلباسی» می‌گوید:«اوهمشه به ما سفارش می‌کرد که به فرموده امام جبهه جنگ را پر کنید و وقتی از جبهه به منزل می‌آمد، می‌گفت: «آیا می‌شود که همه شما اینجا باشید و جبهه جنگ خالی از وجود شما باشد؟» واین حرف‌های او باعث می‌شد ما چهار برادر همیشه در جبهه حضور داشته باشیم.»
با زبان مخصوص بچه‌ها با آنان در مورد جبهه و جنگ، احترام به بزرگترها، به ویژه مادرشان شهدا و خوی و خصلت شهدا درس خواندن صحبت می‌کرد. علیرضا زندگی‌اش در جبهه و جنگ خلاصه شده بود. به طوری که اگر و پس از مدت‌ها به مرخصی چند روزه‌ای می‌آمد، سریع عزم برگشتن می‌کرد.
وی پس از فرمانده گردان مالک، جانشین گردان امام محمد باقر (ع) شد اما شهادت علی اصغر خنکدار، باعث شد که علیرضا فرمانده این گردان منصوب شود. او با وجود مسوولیت‌های مختلف همواره از متانت و آرامش خاصی برخوردار بود. به همسرش خانم صادقی می‌گفت: «زمانی که من نیستم، شما دو نقش را در خانه پیاده می‌کنی؛ هم نقش پدر و هم نقش مادر. خدا را در همه حال ناظر بر اعمالت بدان و چیزی که وقار و شخصیت و متانت یک زن هست را پیاده کن و بعد از شهادتم فعالیت مذهبی و شرکت در جلسات احکام دینی را فراموش نکن.»
او در مسایل عبادی و اعتقادی و انجام واجبات و ترک محرمات بسیار دقیق و منظم بود. احادیث زیادی را حفظ می‌کرد و در سخنرانی‌ها و اشتباهات دیگران با ذکر احادیث و روایت مسائل را تذکر می‌داد. وی در عملیات والفجر 8 از ناحیه پای چب مجروح و در بیمارستان بستری شد تا مورد عمل جراحی قرار گیرد، امّا نپذیرفت و بیمارستان را به قصد جبهه ترک کرد.
او با نیروهایش در خصوص برزخ، قیامت و شهادت صحبت می‌کرد و دوست داشت هر چه زودتر به شهادت برسد امّا همانند حضرت زهرا(س) مفقودالاثر باشد. علیرضا در عملیات کربلای یک، از ناحیه کتف، گردن و دست راست به سختی مجروح شد، بلافاصله پس از طی مراحل اولیه درمان به جبهه بازگشت.
وی در عملیات‌های رمضان، وافجر6، 8، کربلای 2، 5،4 و دیگر عملیات‌ها حضور یافت و رشادت‌ها و حماسه‌های زیادی در مناطق مختلف عملیاتی از خود به یادگار گذاشت. او در منطقه دروقت استراحت با نیروهایش فوتبال بازی می‌کرد، ولی به هنگام نماز، بازی را به اتمام می‌رساند و همه با هم در نماز شرکت می‌کردند. پای‌بند به نماز اول وقت و مناجات شبانه بود، ولی اجازه نمی‌داد کسی گریه‌های او را ببیند.
سرانجام در 28 بهمن ماه 1365 وصیت نامه‌ای نوشت و در این وصیت‌نامه متذکر شد: «دنیای کفر بداند در فطرت توحیدی ما فقط یک ترس قرار دارد و آن هم ترس از خدا و ترس از گناه است. شما یزیدیان دیدید که وقتی اسلام ناب خمینی، به خاک کشورمان و به کشور دل‌های‌مان آمد، چنان زنجیر اسارت برگردن‌تان انداختیم و شما را در کوچه و بازارهای سیاست، به این دیار و آن دیار کشاندیم که برای ترس مجدد از ما این همه ذلّت و خواری تحمل کردید و براین خواری تأکید و افتخار کردید که این روزهای نخستین ذلّت شماست. ما به این انتظار جشن نابودی شما نشسته‌ایم.»
همرزم شهید: «اصغر صاق‌نژاد» می‌گوید: «در بعضی از غروب‌ها، وقتی هوا کمی خنک می‌شد، تعدادی از بچه‌های گردان امام محمد باقر (ع) فوتبال بازی می‌کردند. روزی به دلیل ادامه بازی و تقارن آن با نماز مغرب و عشا قرار شد که ضربات پنالتی، نتیجه دو تیم را مشخص کند تا همه به نماز اول وقت برسند. قرار شد دو نفر به عنوان تیرک دروازه بایستند تا مسیر دقیق توپ مشخص شود. «علیرضا بلباسی» که از چادر فرماندهی ناظر بر بازی بود، با دیدن دو نفر به جای دو تیر دروازه، خیلی سریع به طرف بچه‌ها آمد و بسیار ناراحت و غمگین شد و گفت: «این چه کاری است؟ چرا به عنوان تیردروازه ایستاده‌اید؟ بسیجی ارزش دارد. ارزش بسیجی خیلی بالاست. قدر خودتان را بدانید.» و این رفتار او بچه‌ها را بیشتر علاقمند به اخلاق و رفتارش کرد.
سرانجام سردار شهید «علیرضا بلباسی» در 12 اسفند 65 در عملیات کربلای 8 در شلمچه بر اثر اصابت خمپاره به سر و سینه به آرزوی دیرینه‌اش که شهادت بود، رسید و به مدت 9 سال، پیکر پاکش بر اساس خواست قلبی‌اش بر خاک گرم و سوزان شلمچه ماند تا اینکه در سال 1374 توسط گروه تفحص شناسایی و به قائمشهر منتقل و پس از تشییع توسط مردم مؤمن و ولایت‌مدار، در گلزار شهدای قائمشهر به خاک سپرده شد. یاسر و آمنه دو فرزندی هستند که از او به یادگار مانده‌اند.
فرازی از وصیت‌نامه شهید: و دشمن بداند که پیرو مکتبی هستیم که از روز ازل گفتیم «اشهد ان محمد رسول الله (ص)» و «علی ولی الله (ع)» همان رسول خدایی و همان امیر مومنانی که بیشتر از هفتاد جنگ با کفار و منافقان و مشرکان کردند و تا آخر عمرشان ذوالفقارشان به غلاف نرفت و همیشه قطره‌‍های خون این ناپاکان از نوک شمشیرهای عدالت خواهانیان می‌چکید و بدانند تا کفر و شرک و نفاق هست هیچ‌وقت و هیچ‌وقت این شمشیر و این ذوالفقار به خلاف نخواهد رفت و ما مال این مکتبیم دنیا کفر بداند در فطرت توحیدی ما فقط یک ترس قرار دارد آن هم ترس از خدا و ترس از گناه و شما یزیدیان که وقتی اسلام ناب خمینی به خاک کشورمان و به کشور دلهای‌مان آمد چنان زنجیر اسارت بر گردن‌تان انداختیم و شما را در کوچه و بازارهای سیاست به این دیار کشاندیم که برای تماس مجدد با ما این همه ذلت و خواری تحمل کردید و برای این خواری تاکید و افتخار کردید که این روزهای نخستین ذلت شماست و ما به انتظار جشن نابودی شما نشسته‌ایم و تا آنجا مطالبی که گفته شد جهان‌بینی الهی مرا که اقتباس از قرآن و رهبر و فطرت می‌باشد تشکیل می‌دهند. به همه شما اجر مجاهدان واقعی فی سبیل الله را بدهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨معرفی از شهدای معزز روستای علی آباد از توابع شهرستان جهرم 💠 ارائه : جناب جامانده از شهدا 📆 چهارشنبه ۹۹.۱۱.۰۱ ⏰ ساعت ۲۱:۰۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
قسمتی از زندگی نامه شهید مطهرنیا، شهید شاخص سال ۱۳۹۹ شهرستان جهرم جهت آشنایی بیشتر مردم با آن شهید گرانقدر آورده شده است. معرفی
شهید مطهرنیا در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد که ثمره آن دو فرزند به نام های سجاد و فاطمه می باشد که در وصیتنامه خویش درباره فرزندش سجاد خطاب به همسرش می نویسد: "فرزندم سجاد را با اخلاق نیکو و صفات پسندیده تربیت نما و با خودت عهد کن که او را در راه اسلام فدانمایی معرفی
شهید خلیل مطهرنیا در مهرماه ۱۳۳۸ در خانواده‌ای مذهبی در روستای علی‌آباد از توابع شهرستان جهرم چشم به جهان گشود. دوران پرنشاط کودکی او با اندوه مرگ پدر مهربانش قرین گشت و در زمانی که نهال وجود او اولین آوازهای رویش را سر می‌داد در عزای پدر نشست و از بهترین تکیه‌گاه عاطفه بی‌نصیب ماند. در طول زمان تحصیل به کارهای مختلفی نیز اشتغال داشت و مخارج زندگی و تحصیل خود را از دسترنج خویش حاصل می‌کرد معرفی
شهید مطهرنیا پس از گذران دوران تحصیل ابتدایی و راهنمایی در سال ۱۳۵۷ و در بحبوحه پیروزی انقلاب موفق به اخذ دیپلم شد و یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۵۸ بعد از انصراف از دانشگاه (که در جریان انقلاب فرهنگی موقتا تعطیل شده بود) به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جهرم درآمد. شهید مطهرنیا که در دوران انقلاب در مبارزات مردمی در شهرستان جهرم از جمله تسخیر ژاندارمری و شهربانی و پادگان ارتش نقش فعالی داشت بعد از انقلاب از بنیانگذاران اصلی بسیج و تشکیل دهندگان گروه‌های مقاومت این شهرستان بود. بعد از شروع جنگ تحمیلی نیز از جمله کسانی بود که رهسپار جبهه‌های حق علیه باطل شد و تا زمان شهادتش تقریبا در تمام عملیات‌ها شرکت فعالانه داشت. در عملیات رمضان به عنوان فرمانده گردان و بعد از آن به سمت فرماندهی طرح و عملیات لشکر المهدی(عج) منصوب گردید و تا زمان شهادت در این سمت باقی ماند. معرفی
وی در حال گذراندن دوره فرماندهی در تهران بود که عملیات کربلای ۵ شروع گردید و به محض اطلاع خود را به جبهه رساند و در این عملیات شرکت کرد. شهید مطهرنیا که در عملیات‌های مختلف بارها به شدت مجروح شده بود سرانجام در تاریخ ۹/۱۱/۶۵ در حالی که مانند آقایش اباعبدالله الحسین(ع) سر بر بدن مطهر نداشت به دیدار حضرت دوست شتافت. خاک لاله‌خیز شلمچه و عملیات کربلای ۵ یادمان پرواز ملکوتی این عاشق واصل است. پیکر مطهر شهید سحرگاه پنجشنبه ۱۹/۱۱/۶۵ در شهر قهرمان‌پرور جهرم تشییع و در کنار دیگر همرزمانش به خاک سپرده شد. معرفی
شهید مطهرنیا در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد که ثمره آن دو فرزند به نام‌های سجاد و فاطمه می‌باشد که در وصیتنامه خویش درباره فرزندش سجاد خطاب به همسرش می‌نویسد؛ فرزندم سجاد را با اخلاق نیکو و صفات پسندیده تربیت‌نما و با خودت عهد کن که او را در راه اسلام فدانمایی. در نامه‌ای دیگر شهید به فرزندش این‌گونه وصیت می‌کند؛ هیچ وقت به خاطر مقام و مال و ثروت به دیگران احترام نگذار. پشتیبانت خدا باشد و امیدت به تلاش و کار خود. معرفی
شهید مطهرنیا با قرآن و نهج‌البلاغه و با ائمه معصومین علیهم‌السلام مؤانستی خاص داشت و شور عشق فرزند زهرا، خمینی کبیر، چنان در تار و پودش ریشه دوانده بود که در این باره می‌نویسد؛ خداوند به شما منت نهاد و این چنین رهبری را به سوی شما گسیل داشت تا به پیروی از مکتب اسلام این چنین از خود دفاع کنید و بر ظلم و باطل بشورید که به سعادت برسید. معرفی
در پایان، قسمتهایی دیگر از وصیتنامه شهید را زمزمه می‌کنیم: خداوندا تو را شکر می‌کنیم که مرا از سرگردانی‌ها و پوچی‌های دنیا و زندگی بیرون آوردی و به راه مستقیم هدایت و رهنمون ساختی. لذت نعمات ابدی و جاودانیت در آخرت را که در قرآن کریم ذکر کرده‌ بودی هر روز مرا از گسستن و شکستن قفسه دنیا و عروج به مقام قدس احدیت آ‌ماده‌تر می‌سازد معرفی
گزیده ای از وصیت نامه سردار شهید خلیل مطهرنیا در قالب پوستر معرفی
شهید خلیل مطهرنیا در 15 فروردین 1338 دیده به جهان گشود. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم گذراند در سال 58 ازدوج کرد که ثمره آن 2 فرزند بود. وی سرانجام در 30 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه به فیض شهادت نائل آمد. معرفی