#اعزام_داوطلبانه
کاملاً داوطلبانه رفت و خیلی هم تلاش کرد که اعزامش کنند. برادرم یک دورهای با شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده و شهید سجاد عفتی جلساتی داشت. از این دو شهید بزرگوار خیلی تأثیر گرفته بود. از سال 93 تصمیم جدی گرفت که مدافع حرم شود. حتی میتوانم بگویم که عاشق رفتن شده بود. میگفت باید دشمن را در همان جایی که سر بلند کرده خفه کنیم. منتها محل کارش به او اجازه اعزام نمیدادند. به سال 94 که رسیدیم دیگر تاب ماندن نداشت. اردیبهشت همان سال تقاضای استعفا داده بود که نپذیرفته بودند. از تیرماه هم که دنبال نامه عدمنیاز بود. فرماندهانش میگفتند خیلی وقتها عباس پشت در اتاق جلساتشان میایستاده تا بلکه نامه عدمنیازش را امضا کنند که موافقت نمیکردند. برادرم اواخر آبان 94 در مراسم پیادهروی اربعین شرکت کرد. کلاً در امر زیارت خیلی پر روزی بود.
💠گروه #به_یاد_شهدا