زهراروببرینخونه..
زهرایعلیپرپرشده...
آخ...پهلویشکسته...
آخ...صورتکبود...
😭😭😭😭
"🥀🖤"
بُشریٰ
زهراروببرینخونه.. زهرایعلیپرپرشده... آخ...پهلویشکسته... آخ...صورتکبود... 😭😭😭😭 "🥀🖤"
نانجیبیهجوریزد
مادرتارمیبینه...
هیصدامیزدحسن..حسنجانکجاییمادر...
دستمیکشیدروسرحسین..میگفتحسن...
حسینمیگفتمادرمنحسینمنحسن....
"🥀🖤"
بُشریٰ
نانجیبیهجوریزد مادرتارمیبینه... هیصدامیزدحسن..حسنجانکجاییمادر... دستمیکشیدروسرحسین..میگفتحس
آخبمیرمبرادلت(:💔
وقتیمادرنفسآخرکشیدوازدنیارفت...
علیرفتپیشزهراشتازهدیدصورتمادرو(:💔
#فاطمیه
"🥀🖤"
صداشزد...
زهراجان...
مونسوهمراهعلی...
همدمعلی..
چشماتوبازکنخانومم(:
ینیبهعلیتنگاهنمیکنی(:💔؟
"🥀🖤"
روزآخریپاشد...
خونهروتمیزکرد...
علیدیدزهراشجارودستگرفتهداره
خونهروتمیزمیکنه...
دیدغذادرستکرده...
باخوشحالیگفت:
جانِعلی؟بلندشدیازجاتدورتبگردم؟
"🥀🖤"
بُشریٰ
روزآخریپاشد... خونهروتمیزکرد... علیدیدزهراشجارودستگرفتهداره خونهروتمیزمیکنه... دیدغذادرستک
دیدزهراروشوگرفته(:💔
گفتزهراجان؛چندماههنگاهبهصورتعلیت
نمیکنی(:دلمبراصورتتتنگشده(:
صورتکبودشو(:💔
آخعشقتوجلوچشمتبزنن...دمنزنی...
خیلیدرددارهها(:💔
"🥀🖤"
آخبمیرمبرادلتمولاجان(:💔
نشستزهراشویهدلسیرنگاهکرد...
دستکشیدبهموهاش...
آخابروششکسته..
آخکبودهگونههاش...
بشکنهدستتنانجیب...
گریهمیکرددرحالیکهدستاشومشتمیکرد...
"🥀🖤"
بُشریٰ
آخبمیرمبرادلتمولاجان(:💔 نشستزهراشویهدلسیرنگاهکرد... دستکشیدبهموهاش... آخابروششکسته.. آخ
علیدردشوبهکیبگهخانومم..
فاطمه کلمینی
فاطمهجوابمنبده
خانوممهربونم...
خانومخونهم...
فدایچشماتبشم..
چشماتوروعلینبندفاطمهجان...(:💔
"🥀🖤"