‹🌾🌼›
خُدایـٰابامَـنبودے
حتّۍوَقتهـٰایۍڪِهلیاقَتـشوندآشتَـم...𐇵
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🔴میزان مهربانی بی اندازه ی خداوند با بندگان!
✳️روایت شده است که:
خداوند هنگامیکه حضرت ابراهیم رابه آسمانها بالا برد بینایی او را نیرو بخشید تا آنکه زمین و ساکنان آن رادید.
✳️به کناری توجه کرد دید زن و مردی به کار زشتی مشغولند، آنهارا نفرین کرد، هردو هلاک شدند.
💠سپس زن و مرد دیگری را درآن حال دید،بر آنها نفرین کرد،آن دو نیز هلاک شدند،
🔮بعدازآن زن و مرد دیگری را همانگونه مشاهده کرد آنها را هم نفرین کرد و هلاک شدند، برای مرتبه چهارم وقتی خواست نفرین کند...
🌺خداوند تبارک و تعالی به او وحی فرستاد:
♻️ای ابراهیم! از نفرین کردن بربندگان من خودداری کن،من پروردگار آمرزنده مهربان،وجبران کننده بردبار هستم،
🔴گناه بندگانم به من ضرری نمی زند.
🌼همانطور که ازاطاعت آنها سودی نمی برم.
📕من آنها را برای بهبود یافتن خشم خود ادب نمی کنم، آنطور که تو تدبیر می کنی!
⛔️پس دعا نکن برعلیه بندگان وکنیزان من،و از نفرین آنها خودداری کن و همانا توبنده من هستی که ازطرف من ماموریت داری آنها را بیم دهی،
♻️نه آنکه در پادشاهی با من شرکت داشته باشی،و نه آنکه بر من و بندگانم چیره شوی!
🌺وبندگانم نسبت به من بین یکی ازاین سه حالت هستند:
1⃣یا از گناه خود توبه می کنند،من توبه آنها را می پذیرم و گناهانشان را می آمرزم و زشتی های آنان رامی پوشانم
2⃣یا از عذاب آنها خودداری می کنم،زیرا میدانم از نسل آنها فرزندان باایمان بدنیا خواهند آمد،لذا با پدران کافر مدارا می کنم، ونسبت به مادران کافر درنگ میکنم ،وعذاب بر آنها نازل نمی کنم تا آن اشخاص باایمان از نسل آنها بیرون آیند،و وقتی این کار صورت گرفت عذاب من برآنها فرود می آید.
3⃣و اگر از این دو قسم نباشند عذابی که برآنها مهیا کرده ام سخت تر است ازآنچه تو اراده میکنی، زیرا آنها را برحسب بزرگی و عظمت کبریایی خود عذاب میکنم!
🔅ای ابراهیم!
مرابا بندگانم واگذار،همانا من به آنها مهربانتر از تو هستم...
📘منبع:تفسیربرهان"سیدهاشم بحرانی
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🌸 #طنز #جبهه 😂🤣🌸
🌸صد تا به راست ، پنجاه تا به چپ
🌸ما یك عده بودیم كه عازم جبهه شدیم. نه سازماندهی درستی داشتیم و نه سلاح و توپ و خمپاره و... رسیدیم به اهواز. رفتیم پیش برادران ارتشی و از آنها خواستیم تا از وجود نازنین ما هم استفاده كنند! فرمانده ارتشی پرسید: خُب، حالا در چه رسته ای آموزش دیده اید؟
همه به هم و بعد با تعجب به او نگاه كردیم. هیچ كس نمیدانست رسته چیست؟! فرمانده كه فهمید ما از دَم، صفر كیلومتر و آكبند تشریف داریم، گفت: آموزش سلاح و تیراندازی دیدید؟ با خوشحالی اعلام كردیم كه این یك قلم را واردیم.
ـ پس این قبضه خمپاره در اختیار شماست. بروید ببینم چه میكنید. دیده بان گزارش میدهد و شما شلیك كنید. بروید به سلامت!
هیچ كدام به روی مبارك خود نیاوردیم كه از خمپاره هیچ سررشته ای نداریم. رحیم گفت: انشااللّه به مرور زمان به فوت و فن همه سلاح های جنگی وارد خواهیم شد.
كمی دورتر از خط مقدم خمپاره را در زمین كاشتیم و چشم به بیسیم چی دوختیم تا از دیده بان فرمان بگیرد. بیسیم چی پس از قربان صدقه با دیده بان رو به ما فرمان «آتش» داد. ما هم یك گلوله خمپاره در دهان گل و گشاد لوله خمپاره رها كردیم. خمپاره زوزه كشان راهی منطقه دشمن شد. لحظه ای بعد بیسیم چی گفت: دیده بان میگه صد تا به راست بزنید!
همه به هم نگاه كردیم. من پرسیدم: یعنی چی صد تا به راست بریم؟
رحیم كه فرمانده بود كم نیاورد و گفت: حتماً منظورش این است كه قبضه را صد متر به سمت راست ببریم.
با مكافات قبضه خمپاره را از دل خاك بیرون كشیدیم و بدنه سنگینش را صد متر به راست بردیم. بیسیم چی گفت: دیده بان میگه چرا طول میدین؟
رحیم گفت: بگو دندان روی جگر بگذاره. مداد نیست كه زودی ببریمش!
دوباره خمپاره را در زمین كاشتیم. بیسیم چی از دیده بان كسب تكلیف كرد و بعد اعلام آتش كرد. ما هم آتش كردیم! بیسیم چی گفت: دیده بان میگه خوب بود، حالا پنجاه تا به چپ برید! با مكافات قبضه خمپاره را در آوردیم و پنجاه متر به سمت چپ بردیم و دوباره كاشتیم و آتش! چند دقیقه بعد بیسیم چی گفت: میگه حالا دویست تا به راست! دیگر داشت گریه مان می گرفت. تا غروب ما قبضه سنگین خمپاره را خركش به این طرف و آن طرف می كشاندیم و جناب دیده بان غُر میزد كه چرا كار را طول میدهیم و جَلد و چابك نیستیم.
سرانجام یكی از بچه ها قاطی كرد و فریاد زد: به آن دیده بان بگو اگر راست میگه بیاد اینجا و خودش صد تا به راست و دویست تا به چپ بره!
بیسیم چی پیام گهربار دوستمان را به دیده بان رساند و دیده بانكه معلوم بود حسابی از فاصله افتادن بین شلیك ها عصبانی شده، گفت كه داره میآد.
نیم ساعت بعد دیده بان سوار بر موتور از راه رسید. ما كه از خستگی همگی روی زمین ولو شده بودیم، با خشم نگاهش كردیم.
دیده بانكه یك ستوان تپل مپل بود، پرسید: خُب مشكل شما چیه؟ شما چرا اینجایین. از جایی كه صبح بودید خیلی دور شدین!
رحیم گفت: برادر من، آخر هی میگی برو به راست. صد تا برو به چپ. خُب معلوم كه از جایی كه اوّل بودیم دور میشیم دیگه.
ستوان اول چند لحظه با حیرت بروبر نگاهمان كرد. بعد با صدای رگه دار پرسید: بگید ببینم وقتی میگفتم صد تا به راست، شما چه کار میكردین؟
ـ خُب معلومه، قبضه خمپاره رو در
می آوردیم و با مكافات صد متر به راست می بردیم!
ستوان مجسمه شد. بعد پقی زد زیر خنده. آنقدر خندید كه ما هم به خنده افتادیم. ستوان خندهخنده گفت: وای خدا! چه قدر بامزه، خدا خیرتان بده چند وقت بود كه حسابی نخندیده بودم. وای خدا دلم درد گرفت.
ما كه نمی دانستیم علّت خنده ستوان چیه، گفتیم: چرا میخندی؟
ستوان یك شكم دیگر خندید. بعد خیسی چشمانش را گرفت و گفت: قربان شكل ماهتان برم، وقتی می گفتم صد تا به راست، یعنی اینكه با این دستگیره سر خمپاره را صد درجه به راست بچرخانید، نه اینكه كله اش را بردارید و صد متر به سمت راست ببریدش! و دوباره خندید.
فهمیدیم چه گافی دادیم. ما هم خندیدیم. دست و بالمان از خستگی خشك شده بود، اما چنان می خندیدیم كه دلمان درد گرفته بود.
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🌹السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ...
🔹چه سست خانه ای است ایمان بدون یاد امام حیّ و حاضر!
🌼سلام بر تو و بر بلندای حضور تو که جز بر آن عمارت،ایمان استوار نمی ایستد..:)♥️
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحآدینهتون_مهـدوے ☀️
#التماس_دعایفرج
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🔴کدام تفکر از عبادت یکسال بالاتر است؟
✅ روزی آقای بهجت می فرمود: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت:
برخیز و چند رکعت نماز شب بخوان.
پسر پاسخ داد: چشم.
🔅آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند. ولی آقا زاده بر نخاست.
مجدداً آقا او را صدا زد که: پسرم، پا شو چند رکعت نماز بخوان. باز پسر گفت: چشم.
🔅آقا مشغول نماز شد ولی دید فرزندش از رختخواب بر نمی خیزد، برای بار سوم او را صدا زد.
🔹پسر گفت: حاج آقا، من دارم فکر می کنم، همان فکری که درباره آن در روایت آمده است که: امام صادق علیه السلام می فرماید:
« تفکر ساعة خیر من عباده سنه: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است.
✨آیت الله العظمی بهجت فرمودند: آقا پرخاش کرد و فرمود: ... و خود آیت الله بهجت کلمه را بر زبان جاری نکرد، ولی ما همه فهمیدیم که آن بزرگ مرد فرموده بود:
♻️ آن فکری از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از خواندن آن شانه خالی کند.❗️»
📙منابع:
رضا باقی زاده، برگی از دفتر آفتاب: شرح حال شیخ السالکین حضرت آیت الله العظمی بهجت
سید مهدی ساعی، به سوی محبوب: دستورالعملها و رهنمودهایی از شیخ الفقها والمجتهدین،ایت الله بهجت
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🌸 #طنز #جبهه 😂🤣🌸
🌸پاسدار
🌸یک روز فرمانده عراقی به طور اتفاقی از یک نفر از بچه ها که پاسدار بود و هویتش جز برای عده کمی از ما، مخفی مانده بود پرسید:
«چطور است که یک نفر پاسدار در بین شماها نیست؟!»
آن برادر جواب داد:
«سیدی! این پاسدارها قسم خورده خمینی هستند. همیشه یک تیر خلاص در جیبشان هست. هیچ وقت اسیر نمی شوند، یعنی اگر متوجه شدند که دارند اسیر می شوند، در آن لحظه آخر تیر خلاص را می زنند و خودشان را راحت می کنند!»
فرمانده عراقی اول با تعجب به او نگاه کرد، ولی از چهره اش معلوم بود که باورش شده است. سری تکان داد و دنبال کار خودش رفت. به نظرم تا آن لحظه جواب این چنینی نشنیده بود.
آزاده عزیز سید حسین سالاری
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایده #خلاقیت
یه ایده خلاقانه و زیبا برای هنرمندای عزیز کانال🤩😉
درست کردن دفترچه به شکل ایموجی😍👌
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🌿 بامہدی باش و ببین عِشق چہ مَعنادارد
🌹 یاعشق چیست و عاشق چہ تَمنّادارد
🌿 بامہدی زِندہ چوگشتی آن زمان میفَہمی
🌹 صد هِزاربار بہ رَهَش جان بدهی جادارد
#السلامعلیڪ_یابقیـــهالله🌼🍃
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
❗ملا و مرد توبه کار!
🔆بعد از نماز ملانصرالدین در بلندگو گفت :
✳️📢آهای مردم همگی گوش کنید!
🔶میخواهم کسی را به شما معرفی کنم که قبلا دزد بوده،مشروب و مواد مخدر مصرف میکرده،زناکار و خلافکار بوده و
🔴هیچ گناهی نیست که مرتکب نشده باشه ولی اکنون خدا او را هدایت کرده و همه چیز را کنار گذاشته است..
🔰 بعد گفت: بیا احمد جان بلندگو را بگیر و خودت برای مردم تعریف کن که چطور توبه کردی!
💠احمد آمد و بلندگو را گرفت و گفت:
مردم من یک عمر دزدی میکردم،معصیت میکردم،مال حروم میخوردم
🌺خدا آبرویم را نبرد!
اما از وقتی که توبه کردم این ملا هیچ کجا برای من آبرو نگذاشته است!
~~~~~~~~~~
🔴نتیجه اخلاقی: وقتی به امور و احکام دین آگاهی کامل نداریم مردم را دین زده نکنیم!
🔹اهمیت حفظ آبرو یکی از بزرگترین سفارشات اسلام هست که بر انجام آن تاکید بسیار فراوانی شده است...
📕طنزهای حکیمانه
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat