🥀🏴#آجـࢪڪاللهیاصـاحبالـزمان
تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن
کسی تو سامرا به آقامون تسلیت نگفتا
می دونی دل آدم کجا میره؟💔 یه مرتبه یاد گودال افتادم؛ اونجام به یتیمان ابی عبدالله علیه السلام کسی تسلیت نگفت.😞🥀
بـوی محـرم
🥀🏴#آجـࢪڪاللهیاصـاحبالـزمان تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن کسی تو سامرا به آقامون تسلیت نگفتا
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن💔😔
معمولا فامیلا جمع میشن، عمو، دایی، عمه و دیگر بستگان؛ نمی زارن بچه یتیم کنار پیکر پدربی تابی کنه، اما برا امام زمان ما این اتفاق نیفتاد؛😭 حتی کربلا هم اینجوری نبود، اونجا عمه ی امام زمان علیه السلام بچه های ابی عبدالله رو سرپرستی کرد.🕊🥀
بـوی محـرم
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن💔😔 معمولا فامیلا جمع میشن، عمو، دایی، عمه و دیگر بستگان؛ نمی زا
[قلب بابات از شرار زهر دشمن آب شد😞]
[سوخت جسم و جانش از پاتا به سر یابن الحسن😭]
[طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد🥀]
[تونگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن🕊]
بـوی محـرم
[قلب بابات از شرار زهر دشمن آب شد😞] [سوخت جسم و جانش از پاتا به سر یابن الحسن😭] [طفل بودی،پیش چشمت
آخ دلم یه جایی رفت، نگی امشب چرا داره پریشون خوانی می کنه” به خدا دست من نیست؛ دلم با این یه بیت رفت کوچه بنی هاشم.😭💔
بـوی محـرم
آخ دلم یه جایی رفت، نگی امشب چرا داره پریشون خوانی می کنه” به خدا دست من نیست؛ دلم با این یه بیت رفت
حسین جان
طفل بودی پیش چشمت دست بابا بسته شد💔
تو نگه کردی و قنفذ …
کودک ۶ ساله بودی بر پدر خواندی نماز😭
ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن😭🥀
قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش😞😭
از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن😭😭🥀💔
مادر؛کاش بودم تا علی را یار بودم💔🥀😭
من جای تو بین در و دیوار بودم😞😞🥀
مادر شنیدم بارها از پا فتادی😭🥀
دیدی علی تنها بود باز ایستادی😭🥀
یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا
تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن😞🥀💔
الهـــــی بمیرم😭😭😭😭
بـوی محـرم
حسین جان طفل بودی پیش چشمت دست بابا بسته شد💔 تو نگه کردی و قنفذ … کودک ۶ ساله بودی بر پدر خواندی
فرمود به عقید برو به اون کودکی که تو حجره هست، بگو بیاد؛ اومدم دیدم یه ماه شب چهارده گوشه حجره مشغول عبادته،🤲 آقامون حجت ابن الحسن علیه السلام بود، تا پیغام رو دادم سراسیمه اومد؛💔سر بابا رو بغل گرفت، تا امام عسکری علیه السلام ایشون را دید نفرمود پسرم، فرمود: یا سید أَهْلَ الْبَیْتِ اسْقِنَا المَاءٍ” یعنی تشنمه به من آب بنوشان؛😞 اسْقِنَا المَاءٍ (آخ بمیرم) هر طوری بود نذاشت بابا لب تشنه از دنیا بره، امام جوادم یه کودک ۶،۷ ساله بود نذاشت باباش امام رضا علیه السلام تشنه لب جون بده”اما لایوم کیومک یا ابا عبدالله.
یاحسین
بمیرم،هر چی صدا زد جماعت جگرم داره میسوزه، جی جوری آبش دادن؟😭😭🥀 فَلَمْ یُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّیُوفِ
بـوی محـرم
فرمود به عقید برو به اون کودکی که تو حجره هست، بگو بیاد؛ اومدم دیدم یه ماه شب چهارده گوشه حجره مشغول
شب شهادتِ ای کاش سامرا بودیم … چه سامرایی درست کردن … چه صحن و سرایی .. ببخشیدگفتم یا امام حسن عسکری .. قربونت برم .. این مردمِ ایران ، چه صحن و سرایی برای شما و پدرتون و همسرتون و عمه جانتون حکیمه خاتون درست کردن .. گفتم یا امام حسن : ماهم یه امام حسن داریم ، تو بقیع نه چراغی نه قبری …🕊😭💔🥀
بـوی محـرم
شب شهادتِ ای کاش سامرا بودیم … چه سامرایی درست کردن … چه صحن و سرایی .. ببخشیدگفتم یا امام حسن عسکری
گفتم آی قربونت برم ، ببین ، کنارت عمه تون خوابیده و قبرش کاملا مشهودِ ،😭 من سوال میکنم؟! آیا جلو چشمتون این عمه تون رو زدن ..💔🥀😭 !! نه والا .. این حکیمه خاتون … یه نفر نبود بی احترامی کنه .. گفتم نگاه کن .. یا امام عسگری ، وقتی رو کردم به سرداب حضرت حجت گفتم ببین ، مادرتم اینجا خوابیده ، نرجس خاتون .. چه قبری چه بارگاهی ..😞🥀
بـوی محـرم
گفتم آی قربونت برم ، ببین ، کنارت عمه تون خوابیده و قبرش کاملا مشهودِ ،😭 من سوال میکنم؟! آیا جلو چشم
من نشنیدیم..!! و نه دیدمم تو کتاب ..!! که مادرت را زده باشن .. ولی اینو میدونم مادرمون زهرا را زدن 😭🥀… روضۀ امام حسن عسکری همیناس .. وگرنه خیلی ساده اس .. روضۀ حضرت میدونی چیه ؟امام زمان علیه السلام اومد آب بهش بده🕊🥀
حضرت که این زهر تو بدنش اثر کرد میلرزید ،😭😭 این دوندونهاش میخورد به این ظرف … آب میریخت نمیتونست بخوره ..🥀🕊😭