eitaa logo
بـوی محـرم
2.1هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
2 فایل
حسࢪت بَࢪَم بہ محتضࢪی ڪہ آخࢪین نفس ࢪوے تو دید و خنده زد و گفت یاحسیــــن ؏ . . ♡︎ ♡︎ ♡︎ ♡︎ https://eitaa.com/abdo_lhoseyn طلبه ها بیان اینجــا ♡︎ ♡︎ ڪپے محتواے ڪانال با ذڪࢪ یڪ سلام بࢪ آقا #امام‌حسیـــن‌علیه‌السلام.
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا جان! اگࢪ دیدم‌ونشناختم سلامٌ علیڪم(: غبار از خانه های دل بگیرید که بر این خانه مهمان خواهد آمد💚🌿 ✨به محفل یاوران مهدی عجل اللّه خوش آمدید✨ برای گرمیِ دلِ امامِ زمان صلوات با خلوص نیّت وارد شوید🌱 🫀@Mahdaveiuon
kesa.mp3
7.58M
جهت تسلای قلب آقا صاحب الزمان (عج) ❤️🥀
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا اخلاق عجیب و غریبی داشت. بداخلاقیش هم دل نشین بود. می رفت لباس عوض کند. اگر لباس تمیز و مرتب سر جایش بود که بود. اگر نبود، نه چیزی می گفت که مثلا لباسم کو یا چه، نه خودش می رفت دنبالش که اگر کثیف است بشویدش یا اگر جایی دیگر است پیدایش کند. رهامی کرد و می رفت. یادگاران، جلد 6 کتاب شهید محمود کاوه، ص 6 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛
° چند قدم تا بهـــشـت 1.mp3
3.8M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶رهام نکن . . . ) 🎤 🎤 ▶️ 👌 ✨🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛
5311f2d2c275c26fa382125ddfe4e26d34539748-360p_۱۰۰۱۲۰۲۲.mp3
3.16M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶بی ذکر حسین میگیره نفس . . . ) 🎤 ▶️ 👌 ✨🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛
@zekr_media - عبدالرضا هلالی(2)_۲۰۲۱_۰۹_۱۷_۲۱_۱۱_۰۱_۷۸۵.mp3
5.76M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶هیهات من الذله . . . ) 🎤 👌 ✨🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بـوی محـرم
*ترجیحا‌این‌هوا=)
. + آقای‌قاضی ؛ غرقم تو منجلاب گناه .. - تبعیدش کنیدخراسان ! .. .
هدایت شده از بـوی محـرم
kesa.mp3
7.58M
جهت تسلای قلب آقا صاحب الزمان (عج) ❤️🥀
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا بعد از فرمانده پشتیبانی، اولین نفری بود که وارد ستاد کل می شد؛ رأس ساعت. طوری قدم برمی داشت که وقتی وارد راه رو می شد، می فهمیدیم تیمسار آمده است. یک صلابتی داشت. راه که می رفت، مستقیم حرکت می کرد؛ نه یک سانت این طرف، نه یک سانت آن طرف. به دفتر که می رسید، با همه دست می داد. بدون استثنا؛ از مسئول دفترگرفته تا ارباب رجوع و سرباز. با همه سلام و احوال پرسی می کرد. واردهم که می شد، بلافاصله کارش را شروع می کرد. یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 55 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛