⬇️ غزل برف۲🌨🌨❄️❄️🌩🌩
بنویس پشت سر هم...،بنویس از پشت سر برف
ابری پراکنده درشهر،ببری سراسیمه دربرف
بنویس باخط تیره،شعری سپید وکبودین
ازلولی لاقبا-ابر-،از کولی دربدر -برف-!
شاعرتر از این دقایق دیگر کجا می توان یافت
بر میز صبحانه کودک،وقتی بگوید پدر!برف!
در گرگ ومیش سحرگاه،در برف ریزان بیندیش
همسایه ات راشب پیش،کرده ست خونین جگر برف
این برف،حرف کمی نیست،دیوار همسایه کوتاه ست
یاللعجب می نشیند بر بام او بیشتر برف
دل می سپارد به جاده،مردی که پای پیاده..
می خواند امشب اگر سیل...،فردا بیاید اگر برف
خم می شود خسته اما،دلواپس کوله بار ست
تا می کشد بی ترحم،شلاق بر کوله بر برف
درحسرت اسکناسی،سر می گذاردبه صحرا
درداعلامات سرخی،خوابیده درپشت هربرف
باشور کردی بخوانید ازغربت کوله برها
وقتی به خون می نشیند،بریال اسب کهربرف
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
سید هاشمی
✅ اگر به دنبال اخبارموثق و مطالب سودمندهستید، خودودوستانتان به کانال سیدهاشمی ۲ درایتا و روبیکا سیدهاشمی ۱مراجعه فرمایید.🖋💯🇮🇷📔✅
کانال ایتا👇👇
✅🖋📔📊💯
http://eitaa.com/sayedhashemi2
کانال روبیکا👇👇
https://rubika.ir/sayedhashemi1
به نام خداوند جان و خرد
📝غزل باران
قلم به دست،که یارب نوشت درباران
خوشاورق ورق اردیبهشت درباران
کدام دست،خدایاگشوده وقت سحر
تمام پنجره های بهشت درباران
خوشامعاشقه ی ابرهاازآن بالا
میان خطبه ی اردیبهشت درباران
فرشتگان کدامین سپیده دم ناگاه
نوشته اندمراسرنوشت درباران
به کارگاه ازل،دست نقشبند انگار
غبارطینت ما راسرشت درباران
خوش است زمزمه ی شامگاه درویشان
به خانقاه وبه دیروکنشت درباران
هزارنقش کشیدی وداده ای برباد
مزن مزن عبث این قدر،خشت درباران!
بیابه مزرعه برگرد،صبح زود،پدر!
بیاکه اول کارست وکشت درباران!
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
✅انتشار اخبار موثق و مطالب سودمند در پایگاه اطلاع رسانی #سید_هاشمی_۱_۲
🔶عضویت در کانال ایتا⬇️
http://eitaa.com/sayedhashemi2
🔺عضویت در کانال روبیکا⬇️
https://rubika.ir/sayedhashemi1
#رجبيه
می شود شبخوانی ماه رجب را بشنوی
گریه ی گل های مست نیمه شب را بشنوی
پشت دیوار بلند تاک ها بنشبن خموش
تا که ساقی نامه ی بنت العنب را بشنوی
مستی است و راستی یکباره مستان را مرام
مست باش و راست تا رمز طرب را بشنوی
واعظ شهرازرطب خوردن مگرافتاده است
بایدازاوحکمت ترک رطب رابشنوی!
نسبت ماچیست باآیینه؟جادارد اگر
گریه ی آیینه سازان حلب رابشنوی
مست باید در مفاتیح الجنان هم بنگری
تا در این ماه خدا، سر ادب را بشنوی
در سماع رنگ رنگ باغ باید بنگری
تا خروش العجب ثم العجب را بشنوی
پیش رویت باد می آشوبد این تقویم را
تا ورق گردانی ماه رجب را بشنوی
گوش کن بانگ شباهنگ است بین کاج ها
تا که از هر برگ، ذکری مستحب را بشنوی
پارسایی بوده رسم شاعران پارسی
شیشه در دست آ که تا شعر عرب را بشنوی
در فلق بنگر شکوه مسجد آدینه را
تا که از سجاده ها "فزت و رب" را بشنوی
صبح نخلستان پرست از گریه ی شط فرات
تا در آن شور شهیدی تشنه لب را بشنوی
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
✅انتشار اخبار موثق و مطالب سودمند در پایگاه اطلاع رسانی #سید_هاشمی_۱_۲
🔶عضویت در کانال ایتا⬇️
http://eitaa.com/sayedhashemi2
🔺عضویت در کانال روبیکا⬇️
https://rubika.ir/sayedhashemi1
.
| سفرنامهی شهید |
پاسخی به غزل آقای سجاد حیدری قیری
با مطلع:
اگر به نسل شما قصهی مجید رسید
به نسل ما که فقط ماضی بعید رسید
***
.
به نسلِ ما نَه فقط قصّهی مجید رسید
به هر قبیله در این قصّه صد شهید رسید
پرندهای شبِ آدینه آخرِ اسفند
و دیگری شبِ شنبه غروبِ عید رسید
برای گریهی چندین محلّه کافی بود
دو تکّه ابر که در نامهی حمید رسید
دُرُست مثلِ شهیدانِ کربلا پَر زد
در آن سپیدهدَم از بس که رو سپید رسید
چه کردهاید به سَربندِ یاحسینِ پدر
که دورِ معرکه گردانیِ یزید رسید؟
دلِ مسافرتان بی جزیرهی مجنون
به سایه سارِ کبودِ کدام بید رسید؟
مَبَند پنجره را بر صدای شب شکنی
که شب به خانهی خورشید بیکلید رسید
مگر مرادِ شما از دماغِ فیل افتاد
تو را از او چه به جز وعده و وعید رسید؟
چرا به درسِ شما فعلِ نارسیدنها
چرا به نسلِ شما ماضیِ بعید رسید
برادرم چه کسی گفت، زندگی فحشیست؛
که سهمِ هر که به گوشِ خودش شنید، رسید!
به یُمنِ هجرتِ مَردانِ آفتاب به دوش
فقط ستاره به هر برگِ سررسید رسید
بهار، مثلِ ورق پارهی شقایقها
بهار، مثلِ سفرنامهی شهید رسید
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
بهمن ۱۴۰۱
┄┅🏝hashemi🏝┅┄
http://eitaa.com/sayedhashemi2
https://rubika.ir/sayedhashemi1
35.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🛑🛑
شعرخوانی حجت الاسلام دکتر #محمد_حسین_انصاری_نژاد #بوشهری
در #دیدار_شاعران با مقام معظم رهبری
.
.
۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲
🛑🛑🛑
┄┅🏝hashemi🏝┅┄
http://eitaa.com/sayedhashemi2
https://rubika.ir/sayedhashemi1
| وضعیت نارنجی باغ |
🛑واکنشی به کتک خوردن بانویی
در نارنجستان قوام شیراز
.
.
شطرنجی نشان دهید
با اسفنجهای خونین
نارنجستانِ قوام را
و با چکهچکهی ابرهای کبود
تکهتکه درختان باغ را
در باد
شطرنجی نشان دهید
بازوان ورم کردهی باغ را
و شتکِ خون را
بر گونههای غنچههای هراسان
تا مبادا تکثیر شود
بالبالِ کفترانِ حرم
در شبیخونِ پیاپیِ کفتارها
شطرنجی نشان دهید
زمین خوردنِ بانویی را
در هایوهوی شغالی گر
در زیرِ لگدهایِ وحشیِ گرگ
ناگاه نارنجی شد
وضعیتِ باغ
شطرنجی نشان دهید
ساعتِ فاجعه در نارنجزار را
انگار در گُلهای ساعتی باغ
بمب کار گذاشته بودند
اما کسی نشنید
یک سرِسوزن نبود انگار
در مترسکان سبیلوی لَم داده
بر مبلِ راحتی
شطرنجی نشان دهید
این آدینهی بعد از شام غریبان زینب را
هنوز قافلهی نیزهدارها
چهل منزل فاصله دارند
تا دروازهی ساعت شام...
و جشن خلیفهی بوزینه باز
حتی هنوز از کوفه رد نشدهاند
از بیشکوفهترین باغستانهای تاریخ
چاووش حرمله ها را میبینی
و شبح شبثها را...
در ازدحامِ مگسها..
دارد زیاد میشود
نوشنوش ابن زیادها
شطرنجی نشان دهید
صاعقه را
در گیسوی گندمزارری
مبادا بر آشوبد
رویای ابن سعدها را
شطرنجی نشان دهید
زمانی که بانویی بر زمین افتاد
در پیشِ چشمهایِ تماشا
هر چند نارنجستان را بلندست
دیوارِ حاشا
اینجا شیرازست
و از نارنجستان
یک خیابان فاصله است
تا چلچراغهای خونی شاهچراغ
شطرنجی نشان دهید
قیامِ گوهرشاد را
در نارنجستان قوام
و خونِ حمید الداغی را
بر گُلدانهایِ شمعدانی
و نارنجی بکشید
گریههای باغ را
شطرنجی نشان دهید
خیمههای سوخته را
در سُمکوبی بیشمار اسبان
و هلهلهی وقیح شمر را
در سیلی بر کودکان حرم
و تاراجِ روسریها
شطرنجی نشان دهید
صورتِ کریه شطرنجبازان شهر را
در چشمِ پیادگان
که مبادا شتکِ خونِ باغ
به تریجِ قبایی بربخورد
این آتش برمیخیزد
از گورِ خاکستریها
به قولِ آن شاعر خسته
فریاد کردن گناه است
در شهر کاکُل زریها
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
🌴درکانال های روبیکا و ایتا باماباشید.
🏝روبیکا:
https://rubika.ir/sayedhashemi1
🏝ایتا:
http://eitaa.com/sayedhashemi2
| گريهی زنجير |
نذر باب الحوائج، امام موسی کاظم(ع)
.
.
ای زیر و بمِ گریهی زنجیر شنیده
با زمزمهای موجبهموج آینه چیده
ای محبسِ بیروزنه دیدی که نوشتند
بر سقفِ کبودت رقم قتل سپیده
دود از نفَسِ سوختهات حلقهبهحلقه
تا جزر و مدِ دجلهی بغداد رسیده
از شعشعهی حیدریِ یوسفم افتاد
صد ولوله در محبس و بر دستِ بریده
ها! میشنوی نالهی «یا صاحبی السجن»
در چشمِ تَرش معجزههاییست عدیده
ای کاش که امشب متلاشی شوم از بغض
بر منبری از روضهی آن ماه ندیده
با پایِ خودش کعبه به تشییع میآید
تا تلبیهدرتلبیه از حبس شنیده
این ماهِ جوان کیست که با گریه عبا را
در بدرقه بر کُشتهی خورشید کِشیده؟!
این ماهِ جوان هروله در اشک میآید
یافاطمه میگوید و با قدِّ خمیده...
تسبیح مدینهست به سجّادهی بی او
چون باغچهای یاس همه رنگ پریده
با سرخترین حادثه توأم شده اشکم
تا مشقِ غزلگریهی من گشت قصیده
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
┏━━ °•🖌•°━━┓
http://eitaa.com/sayedhashemi2
┗━━ °•🖌•°━━┛
.
رأی میدهم
اکنون به وقتِ صبحِ حرم رأی میدهم
با عاشقان قدمبهقدم رأی میدهم
جمهوریِ محمّدیِ ماست چون حرم
مثلِ مدافعانِ حرم رأی میدهم
گردن نمینهم به طنابِ خوارجی
با حکمت علی به حکم رأی میدهم
در این مصاف، محو رجزهای حیدرم
با چرخ چرخ تیغِ دو دَم رأی میدهم
مَشک و عَلَم به دستِ ابوالفضل هاست آی!
با اشک و خون، به مَشک و عَلَم رأی میدهم
اینجا شهید شاهچراغ است هر گلی
جامهدران به باغ ارم رأی میدهم
مردان آفتابی ما رأیمیدهند
من هم به آفتاب قسم! رأی میدهم
ماندهست پشت معرکه هر سو کلاه خصم
در گیر و دارِ حادثه هم رأی میدهم
تا پُر شود تمام دلم از سپیده دَم
تا پلک زد سپیده به هم رأی میدهم
دیروز با تمامِ دلم ساده زیستم...
امروز با تمامِ دلم رأی میدهم
تا بشکند به دستِ شما ناکسان قلم
تا دست میرسد به قلم رأی میدهم
هر چند جایِ زخمِ زبانهاست بر دلم
از این همه کنایه چه غم، رأی میدهم
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
#انتخاب_درست
#انتخابات
#ملی_میهنی
#من_رأی_میدهم
#جهاد_تبیین
┏━━ °•🖌•°━━┓
http://eitaa.com/sayedhashemi2
┗━━ °•🖌•°━━┛
• به دریا •
تقدیم به روح دریایی
استاد شهید مرتضی مطهری
.
.
چشمش به دریا بود و پهناور می اندیشید
از صبح ساحل هم صمیمی تر می اندیشید
هنگامه بی برگی پاییز را می دید
رد می شد از از باغ و بهار آور می اندیشید
هرشب قدم می زد به گلگشتی تماشایی
اوبرکجای باغ نیلوفرمی اندیشید؟
هرچند عقل سرخ مثل سهروردی داشت
گاهی ولی عین القضاتی تر می اندیشید
گل های سرخی را ازآن سوها به خاک آورد
آیینه رادر وسعتی دیگر می اندیشید
برشانه زخم بو لهب های مکرر داشت
بر وسعت اندوه پیغمبر می اندیشید
رد می شد از شعب ابی طالب سراسیمه
شور شریعت را از آن منظر می اندیشید
با « سیر در نهج البلاغه » تا سحر دیدم
آن خطبه خوانی را که بر منبرمی اندیشید
شرحش « تماشایی» است با خود گفتم انگاری
حافظ کنار او به این دفتر می اندیشید
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/sayedhashemia
┗━━ °•🖌•°━━┛
.
🖤 خادمالرضا (ع)
.
نشستهام که از این جاده ناگهان برسی
از این کرانه بیایی به بیکران برسی
به شهر سوختگان بنگری سراسیمه
میان مرثیهی باغ ارغوان برسی
تهمتن است به چاه و شغاد میخندد
خدا کند که شبی دست بر کمان برسی
به زیر سقف ترکخورده خفتهاند، مگر
بدون وقفه به سیلاب سیستان برسی
در این غبار، ببین حال و روز خوزستان
مگر به خاک شهیدان بینشان برسی
میان هلهلهی بتتراشها وقت است
تبر به دوش، به میدان در این میان برسی
بت بزرگ، به ما موذیانه میخندد
هزار بتکده باقیست تا به آن برسی
تکان نخورد کلاه سوار شطرنجی
خدا کند که به داد پیادگان برسی
میان زمزمهی باغبان پیر، مگر
به داغ وسعتی از لالهی جوان برسی
نشستهاند به امید کدخدایان باز
خدا کند که «بیایی به دادمان برسی»
خوشا که با هیجان مسافران حرم
و ان یکاد بخوانی به جان جان برسی
زمانه، در قرق گردباد فتنه و تو
در استغاثهی «یا صاحبالزمان!» برسی
تو آمدی که هوادار چشمهها باشی
به درد ایل تهیدست ناتوان برسی
در این قبیله تویی خادمالرضا و خوشا
از آن ضریح پر از حس آسمان برسی
ظهور دولت عشق است در سیادت تو
نشستهام که از این جاده ناگهان برسی
✍#محمد_حسین_انصاری_نژاد
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/sayedhashemia
┗━━ °•🖌•°━━┛