هــــــ♥ــــــواۍ ۄصـاڵ💌
#روز_شانزدهم ♡در انتظار گل نرگس♡ آقای من! بی تاب و منتظر تو ام و دیگر توانی برایم نمانده ولی وقتی خ
#روز_هفدهم
♡در انتظار گل نرگس♡
آقای من! خورشید تابنده ام ! گفته ای (شیوه بهره مندی ازوجود من در دوران غیبتم مثل بهره ایست که از خورشید می برند،آنگاه که ابر آن را از دیدگان نهان می کند) ابر گناهانم هر روز سنگین تر می شود ولی مولا !
نوکرت امید دارد به نگاهی
تا آنقدر ببارد که رخ بنمایی و
پایان یابد این جدایی و
فقط می خواهد آرامش، این دل طوفانی
امید دل خسته ام ! می دانم که منتظر برگشتم به سوی (نور علی نور)هستی، می دانم که چقدر دوستم داری که هر چقدر هم گناهکار باشم باز برایم دعا می کنی. اربابم !قسم به قنوت های نماز شبت خجالت می کشم از این همه مهربانی که من دلتان را به درد می آورم و تو برایم (الا بذکر الله تطمئن القلوب ) می خوانی.
جانم به فدایت امام مظلومم که هنوز سیصد و سیزده یاور نداری تا بگیری انتقام آن هفتادو دو نفر را. یاابن زهرا !شرمنده ام که رسم عاشقی را به جانیاوردم و به جای آتش زدن دلم جگر شما را می سوزانم ، شرمنده ام که گره کور ظهور گشته ام ، شرمنده ام که بدون حضورت زنده ام😔
(ای که روشن شود از نور تو هر صبح جهان
روشنای دل من حضرت خورشید سلام )
صبح است و دلم پیش تو سرگردان است....❤️