4_5976344943961051217.m4a
1.78M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:وحید محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
برام سپر شدی
توو ازدحام کوچه بود که بی پسر شدی
توو این سه ماهه یاس من شکسته تر شدی
برام سپر شدی
بی حالی، نمونده واسه ی حسن احوالی
کم حرفی، نمونده بینمون به جز غم حرفی
پر دردی، با گریه هات دل منو خون کردی
یار جوون منی
تو مهربون منی
یه کم با من حرف بزن
تو هم زبون منی
فاطمه یا فاطمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
غمت غم منه
نه وضع خونمون دیگه شبیه قبلنه
کسی جلوی بچه مادرو نمی زنه
غمت غم منه
گریونی، می خوای بلند بشی ولی بی جونی
محزونی، نمازتم نشسته هی می خونی
دلخونی، ولی بگو بازم پیشم می مونی
باغ و بهار علی
صبر و قرار علی
یه خورده طاقت بیار
بمون کنار علی
فاطمه یا فاطمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شبای آخره
برای بچه ها دلت حسابی پرپره
دوباره ذکر روو لبت غریب مادره
شبای آخره
می سوزی، داری براش یه پیرُهن می دوزی
بی تابی، توو فکر تشنگیشو ظرف آبی
بی حالی، میون روضه های اون گودالی
سه ماهه بی خواب شدی
ببین چقدر آب شدی
اسم حسین اومد و
دوباره بی تاب شدی
فاطمه یا فاطمه
https://eitaa.com/brgzida
#مرثیه_فاطمیه
شعر فاطمیه.
بعدازشهادت..
سبک قربون کبوترای حرمت👌😭
🖤🖤🖤
با فراقت خانه را غمخانه کردی، فاطمه
مرتضی را با غمت دیوانه کردی، فاطمه
رفتی وآتش زدی برجسم وجانِ خسته ام
زندگی را با خوشی بیگانه کردی، فاطمه
من به شوقِ رویِ تودرخانه خوش بودم ولی
رفتی و قلبِ مرا ویرانه کردی، فاطمه
ای پرستوی ِ علی، ای زور و بازویِ علی
گو چِرا؟ کوچ از دلِ کاشانه کردی، فاطمه
کودکانم جملگی، محتاج ِ آغوشِ توأند
از چه رو عزمِ سفر از خانه کردی، فاطمه
گوچِگونه توفقط، بادستِ خورده ازغلاف؟
مویِ هر دو زینبت را شانه کردی، فاطمه
بینِ آن دیوار و در یک لحظه با ضربِ لگد
ناله ای بر محسنِ دُردانه کردی، فاطمه
#سیدهادی_موسوی
🖤🖤🖤
https://eitaa.com/brgzida
#مناجات_دعای_ی_کمیل_
🔷 بازم سفرۀ دعایِ کمیلِ ،
عاجزانه این لحظه ی شب از درِ خانه ات عرض می کنیم ، من همونم ... اَ نَا هَارِبٌ مِنْکَ إِلَیْکَ بازم عبدِ فراری اومده درِ خونه ...
اَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ وَ اَتُوبُ إِلَیْهِ تا خودتُ اینجوری معرفی می کنی بلافاصله ندا میاد منم همون خدایِ غفورُ رحیمم ... که صدایِ بندۀ نیمه شبِ جمعه ش رو دوست داره ... حالا که داری صدایِ ههمون رو میشنوی مثلِ همیشه دستِ گداییم رو بالا میبرم ، فریاد میزنم الهی العَفو ....*
🍃با غلامِ رو سیاه ای یار خوبی می کنی
🍃با نمک نشناس ها هر بار خوبی می کنی
🍃با بدی و بی وفایی ها تو می سازی فقط
🍃هر بدی را می کنی انکار خوبی می کنی ...
🍃من گرفتارِ دلِ بیمارمُ حالم بد است
*مگه امشب تو کمیل نمی گی ، عَظُمَ بَلاَئِی وَ أَفْرَطَ بِی سُوءُ حَالِی انشاءالله فاطمیه بتونه حالِ بدمُ عوض کنه ... هر روز گفتم غَیِّر سُوءَ حَالِنَا بِحُسنِ حَالِکَ ... اما انقده وضعم خراب بود ....*
▪️من گرفتارِ دلِ بیمارمُ حالم بد است
▪️تو پرستاری و ما بیمار خوبی می کنی
▪️بنده ات را آب کردی اینقدر خوبی نکن
▪️میشوم گستاخ تر هر بار خوبی می کنی
▪️آمدم،امشب به من حالِ مناجاتی دهَی
▪️من شنیدم با دِل بیدار خوبی می کنی ...
*می خواستم بخوابم تو نزاشتی بخوابم ... گفتی رفیق نیمه شب هایِ جمعه با من قرار داری ... یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ ارْفَقْ بِی بلُطْفِکَ ...*
▪️آمدم،امشب به من حالِ مناجاتی دهَی
▪️من شنیدم با دِل بیدار خوبی می کنی ...
▪️من شنیدم صبحِ محشر از میان خلق با
▪️گریه کن هایِ در و دیوار خوبی می کنی
*فرمود سلمان حُبُ فَاطِمَهَ یَنْفَعُ فِی مِائَهٍ مِنَ الْمَوَاطِنِ أَیْسَرُ تِلْکَ الْمَوَاطِنِ الْمَوْتُ ... سلمان محبتِ دخترم زهرا صد جا به دادِ شما می رسه ، آسون ترینِ اون مواقف دمِ جون دادنِ ...*
▪️اشکِ بر زهرا حیاتم می دهد
▪️از غمِ دوزخ نجاتم می دهد
▪️اشک بر زهرا دهد بوی بهشت
▪️می کند ترسیمِ خطِ سرنوشت
▪️اشک بر زهرا به هر کَس شد عطا
▪️بی گمان آشتی کرده ست او با خدا
*🍃حالا آماده ای ببینی با خدا آشتی کردی یا نه ؟؟؟*
▪️خانه ای را که وحی در میزد
▪️فتنه از چهار سو شرر میزد
▪️دست من بسته بودُ و زهرا را
▪️یک نفر نه ... چهل نفر میزد ...
▪️مُتحیر حسینِ من گریان
*یه لحظه تصور کن ... بچه ها متحیرن ، مادر رو نجات بدن یا دستِ بابا رو باز کنن ...*
▪️مُتحیر حسینِ من گریان
▪️حسنم ناله از جِگر میزد
▪️هرچه او بیشتر مرا می خواند
▪️دُشمَنش نیز بیشتر میزد ...
🖤*بی مقدمه برم گودال .... شبِ جمعه ست ... شماها دیگه بهانه نمی خواین ...*
▪️هرچه او بیشتر صدا میزد
▪️بیشتر میزدن زینب را .....
حسین .....
▪️یک نفر بود و یک بدن اما
▪️صد نفر میزدن زینب را ...
*الان صدایِ مادرش فاطمه داره میاد ... از کنارِ گودالِ قتلگاه ... موی کَنان ... مویِ کُنان ... ضجه زنان ... یکی داره میگه بُنَیَ ....*
▪️مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد
▪️پدرِ خاک کجایی ، پِسرت خاک نشد
https://eitaa.com/brgzida
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک آغاز هیجان انگیز🤩🤩🤩
هفته ی بسیج رو به شما بزرگواران تبریک میگم✨✨✨✨
https://eitaa.com/brgzida
#ایام_فاطمیه_
بیمار من گرم پرستاری توام در التهاب از غم بیماری توام
ای یک دو روز و شام دگر مهمان من زهرای من که گرم پرستاری توام
بهر من تو چنین بستری شدی زهرای من سپاسگر یاری تو ام
نی راضیم بسوختنت نی خموشیت دارم سکوت خون جگر از زاری توام
دیگر روز های آخر عمر فاطمه است ،دیگر چراغ عمر فاطمه خاموش می شود ، بیایید دسته جمعی بریم خانه علی ، برای عیادت فاطمه ، وارد خانه شوی می بینی دخترش زینب پرستار مادر است ، مثل پروانه دور مادر می گردد قربون پرستار خانه علی ، با آن دستهای کوچکش برای شفای مادر دعاد می کند صدا می زند مادر :
شبی در خواب بودی آمدم بازوی تو دیدم
مبادا آنکه بیدارت کنم آهسته بوسیدم
چو درب خانه ما سوخت پرسیدی کجا بودی
تو می خوردی کتک من هم به زیر دست وپا بودم
هی می گفتم مادرم را نزنید ، بابام
رو رها کنید😭😭🖤🖤
https://eitaa.com/brgzida
#نوحه_حضرت_فاطمه_سلام الله علیها
باغ سبز آرزویم شد خزانی
مادرم جان داده در سن جوانی
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر
دیدی آخر حق پیغمبر ادا شد
مادر از ما، محسن از مادر جدا شد
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر
یاس بابا رنگ نیلوفر گرفتی
روز و شب رو از من و حیدر گرفتی
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر
بشکند دستی که بر زخمم نمک زد
مادر مظلومه ما را کتک زد
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر
عاقبت شد سهم بانوی مدینه
زخم پهلو زخم بازو زخم سینه
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر
کاش میمردم نمیدیدم به خانه
در کف دست مغیره تازیانه
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
https://eitaa.com/brgzida