eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
232 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه علی اکبر.ع..mp3
4.51M
شب جمعه علی اکبر(ع) 👇👇👇
🤞🤞 (ع) گفتم علی اکبرو/ دیدم جدا شدن حروف روضه همین یه مصرعه/ فَقَطَّعوهُ بِالسُّیوف اربا اربا [با هر ضربه باباش میگفت آی پسرم ، با هر ضربه عمه‌اش میگفت ای وای برادرم...] حسین تماشا میکنه [باباهای که جوون از دست دادن می‌فهمن...] حسین تماشا میکنه / زدن زمین امیدشو داره می‌بینه روی خاک / اون قامت رشیدشو اربا اربا این همه شمشیر به تنش خوردن چی به سر این بدن آوردن [آی غیرتیا...] اشک آقامونو درآوردن حسین تنِ علی رو جمع کرده قدش خمه چشاش پر از درده حیرونه که چجوری برگرده [آآآآآی ، بعضی از روضه خونا میگن اینجا زینب از خیمه ها بیرون دوید درسته ، اما میگن اومد به داد امام حسین رسید ، نه نه ، راوی میگه زینب از خیمه ها بیرون آمد ، وَ هیَ تُنَادِي وا أُخَيَّاهْ وَ ابْنَ أُخَيَّاهْ ، ای وای برادرم ای وای پسر برادرم ، وا ثَمَرَةَ فُؤادی ، ای میوه‌ی دلم ، وَ جَاءَتْ حَتَّى أَكَبَّتْ عَلَيْهِ ، اومد روی بدن پاره پاره افتاد ، این آقا خودش داغ جوون دیده ، چکرد؟ ، فَأَخَذَ الْحُسَيْنُ ، زیر بازوهای خواهر رو گرفت ، فَرَدَّهَا إِلَى الْفُسْطَاطِ ، زینب رو روانه‌ی خیمه ها کرد ، یه نگاه کرد دید توان نداره ، و برگشت سمت خیمه ها صدا زد جوانان بنی هاشم بیایید... اینجا زینب از خیمه ها بیرون آمد راوی میگه من دید هی به سر می‌زد ساعتی نگذشت همون راوی میگه من میدیدم و می‌نوشتم ، یه اتفاقی گودی قتلگاه افتاد ، دیدم زینب از خیمه ها بیرون آمد وَ هیَ ت میگه یادم نمیره زینب با یه قلب سوخته‌ای با یه صدای محزون و خسته‌ای شرو دست از بدنش کشیدن همه ایستادن زینب چی گفتگ ، میگه صدا زد وا مُحَمَّدا ه https://eitaa.com/brgzida
Delam Mikhast Har Shabe Jome.mp3
17.9M
امام‌زمان‌کربلا‌بودم دلم میخواست هرشب جمعه؛ با امام زمان کربلا بودم… به دنبال یوسف زهرا؛ در به در سوی کوچه ها بودم! مرا کشته درد شیدایی؛ امان از این عشق و رسوایی! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا… دلم میخواست قبر گمشده را؛ با امام زمان میشدم زوار اباصالح روضه میخواند و میزدم من؛ خود بر در و دیوار… به یاد آن صورت نیلی؛ میزدم اندر صورتم سیلی! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا! دلم میخواست یک شب جمعه؛ یک دعای کمیل در نجف بودم… به محراب کوفه من یک شب؛ در به در توی کوچه ها بودم… بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا دلم میخواست غسل جمعه کنم؛ صبح جمعه با آب نهر فرات… وضوی من اشک یک ریزه؛ گوشه حرم سید شهدا بگیرم قنداقه رو در بر؛ ببوسم پای علی اصغر بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا! دلم میخواست قسمتم میشد؛ یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساقی؛ دور خیمه ها بودم! کنم پیدا دست سقا را ببوسم؛ من اشک زهرا را… بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا.. دلم میخواست یک دعای فرج؛ قسمتم میشد وادی عرفات! به هنگام مردنم میشد؛ آب غسل من آب نهر فرات کنم پیدا دست سقا را؛ ببوسم من اشک زهرا را! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا https://eitaa.com/brgzida
(عج)در‌شب‌جمعه اباصالح ، این دل تنگم ، آرزو دارد ، یا اباصالح ببیند روی تو را میلِ ، گفتگو دارد ، یا اباصالح اباصالح ، حاجتم شده این ، که جمال تو را ، من نظاره کنم نیایی از غصِّه می میرم ، این گریبان از غصِّه پاره کنم ببین دل تنگم گل نرگس تویی آهنگم گل نرگس العجل مولا ، العجل مولا اباصالح ، خاک پای توام ، من فدای توام ، مبتلای توام بیا مولا ، تا نبینی من ، مثل یارانم ، جان فدای توام تو خوبی و من بدم مولا به درگاهت آمدم مولا العجل مولا ، العجل مولا من امشب با ، بار ظلم و گناه ، سویِ کوی شما ، آمدم آقا پناهم ده ، تا که آواره ، تر از این دیگر ، نشوم مولا تو را جان مادرت زهرا نکن امشب رد مرا مولا العجل مولا ، العجل مولا 🌸🌸🌸🌸🌸 دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس در به در توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار به یاد آن صورت نیصفو که خورده بود از عدو سیلی دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات پیامبر بود و گل طه علی بود و همسرش زهرا دلم می خواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان اگر آید یوسف زهرا درد پهلویش می شود درمان شود قبر گمشده پیدا شود درمان سینه زهرا دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا یا ابا صالح یا ابا صالح التماس دعا موقع خوندن برای تمام ملتمسین دعا https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. زهرا شب هر جمعه (در کرببلا آید)۲ با گریه و اشک و آه( در شور و نوا آید)۲ می آید کنار نور دوعینش برجان رسد نوای یا حسینش یا زهرا یا زهرا آجرک الله(۲) زهرا شب هر جمعه (باحال بکاء آید)۲ با گریه ی بر اکبر (در پایین پا آید)۲ پیکر اکبر گشته اربا اربا ذکر لب هایشان آه و واویلا یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( از بهررباب گرید)۲ از بهر علی اصغر(لب تشنه ی آب گرید)۲ درد عطش اوگردیده چاره گلوی اصغرش شد پاره پاره یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه (در علقمه می آید)۲ با گریه ی بر عباس (با زمزمه می آید)۲ گوید عباس من جانت فدا شد در راه حسینم دستت جدا شد یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه(درخیمه گهش گرید)۲ با قامت خم گشته (در قتلگهش گرید)۲ گوید حسین من پیراهنت کو ای غرق به خون من کفنت کو یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( گوید که بیا مهدی)۲ بنگر به حسین من (برگرد و بیا مهدی)۲ ای که هستی مادر نور دو عینم بیا منطقم خون حسینم یا زهرا یا زهرا آجرک الله https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
705.7K
❣﷽❣ 🕊 ◾️ ◾️ای دختر غم پرور بابا ◾️برخیز که آمد سر بابا ◾️ای رقیه جان ای گل بابا در شام سیاهت قمری آمده از ره خورشید فروزنده تری آمده از ره با خرمن گل های بنفشی که تو داری ویرانه بیا که سری آمده از ره شد نقش زمین پیکره بابا برخیز که آمد سر بابا ◾️ای دختر غم پرور بابا .... این سر که در آغوش تو با چشم تر آمد خورشید حجاز است که از پرده درآمد او تشنه بوسیدن سیمای تو باشد از بس که تمنای تو دارد به سر آمد دامن تو شد بستر بابا2 برخیز که آمد سر بابا ◾️ای دختر غم پرور بابا ...4 بر خیزُ غنیمت شمر این وقت سحر را در ظلمت شب بوسه به رخسار قمر را مهمان تو آغشته به زخم است دریغا هرگز نفشاری سر مجروح پدر را.. 2 شیون نکن ای دختر بابا..2 برخیز که آمد سر بابا ◾️ای دختر غم پرور بابا .... با او سخن از سیلی بسیار‌ نگویی از سنگ جفا بر سر بازار نگویید او طاقت آزار تو را هیچ ندارد..2 با گل سخن از سرزنش خار نگویی ای غنچه نیلوفر بابا..2 برخیز که آمد سر بابا ◾️ای دختر غم پرور بابا ... https://eitaa.com/brgzida 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منم زینب به درگاهت رسیدم رسول حق! به جز محنت ندیدم از این جا رفته ام من با حسینم ولی برگشته ام بی نور عینم الا ای جد مظلوم و غریبم به دشت کربلا غم شد نصیبم دگر بعد از حسین من بی حبیبم کنارت در مدینه بی شکیبم کنار قبر تو در گفتگویم شهید از کینه شد در روبرویم بدیدم ای پیمبر اربا اربا علی اکبر عزیز ام لیلا بدیدم مادری در التهاب است برای اصغرش گریان رباب است بدیدم پاره حنجر اصغرش شد جگرخون از غم او مادرش شد بدیدم کربلا از آل هاشم شهید کین شد عبدالله و قاسم بدیدم بر زمین جسم شهیدان همه اهل حرم در آه و افغان بدیدم پرپر از کینه گل یاس بیفتاده زمین دستان عباس بدیدم جان عباسم فدا شد ز ظلم و کینه فرق او دوتا شد بدیدم که حسینم گشته تنها تن خونین میان جمع اعدا بدیدم نور عین من فتاده سرش بر روی خاک غم نهاده بدیدم که سوی مقتل دویدند ز مولا پرده ی حرمت دریدند بدیدم شمر دون خنجر کشیده سر مظلوم عالم را بریده پس از او زد عدو آتش به خیمه سر نور دو عینم روی نیزه عدوی بی حیا زخمم نمک زد مرا و کودکانش را کتک زد پس از نور دو عین رفتم اسیری به کوفه کرده ام جَدّا امیری سفارتخانه ام شد شام و کوفه سر پاکش روی نی زد شکوفه پر از رنج و محن شام بلا بود برایم بدتر از کرب و بلا بود غریبی تو و حیدر عیان شد که جایم مجلس نامحرمان شد سر پاکش درون تشت زر بود کنارش ساجدینش دیده تر بود بدیدم که حسین دم زد ز محبوب یزید بی حیا زد بر لبش چوب https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای مدینه سوز دیگر ساز کن در به روی داغ داران باز کن اهل یثرب خون فشانید از دو عین من خبر آوردم از قتل حسین مردها چون زنان شیون زدند بر شرار سینه ها دامن زدند هاشمیات از حرم بیرون شدند غرق در دریای اشک و خون شدند مادر عباس با قلب کباب داد یک یک آل عصمت را جواب گفت ای یاران سئوالم از شماست دختر مظلومه ام زینب کجاست دید نا گه بانویی با قد خم گفت مادر دخرت زینب منم من سیه پوش گل یاس توام داغ دار بهر عباس توام جان مادر داغ پیرم کرده است درد و غم از عمر سیرم کرده است عمر زینب بارها بر سر رسید تا کنار قبر پیغمبر رسید ناله اش چون آتش افروخته سینه اش چون خیمه ها سوخته ناله کرد و گفت با صوتی حزین السّلام ای رحمه للعالمین یا محمد ، جانم آمد بر لبم زینبم من ، زینبم من زینبم وقتی این کاروان دل شکسته نزدیک مدینه رسید امام چهارم فرمود : پیاده شوید ، خیمه ها را بر پا کنید همه بانوان پیاده شدند فرمود : بشیر وارد مدینه شو ، خبر شهادت حسین ورود ما را به مردم اعلام کن ، بشیر با وضع عزا آمد وارد شهر مدینه شد ، مردم مرتب می گفتند : بشیر چه خبر است ؟گفت بیاییدسر قبر پیغمبر ، رمدم جمع شدند ، وقتی اجتماع کردند ، گفت : (یا اهل یَثرِب لا مقامَ لَکُم بِها: مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید) گفتند : چرا؟ (قَتل الحسین : حسین را کشتند )سرش را بالای نیزه زدند 1 ، الان زن و بچه اش بیرون دروازة مدینه هستند همین که این خبر رسید غوغایی شد در مدینه ، همه به سر و سینه می زدند ، با پای برهنه به استقبال آمدند همه فریاد میزدند : وامحمداه ، واحسینا همه صدا بزنید حسین . مقتل فلسفی ، ص 91 ، زینب قهرمان ، اردستانی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ https://eitaa.com/brgzida