eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
232 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ روضه حضرت علی اصغر (ع) دانی که چرا آب فرات هست گل آلود شرمندگیش از لب عطشان حسین است دانی که چرا چوب شود قسمتش آتش بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است دانی که چرا چشم خدا داده بشر را چون ذات خدا عاشق چشمان حسین است (ابی عبدالله گلدی او صودامر بالانی خیمه لر دالندا دفن ایلدی ) ایسی قومی قازدی که بیر آز یر درین اولسون عطشاندی بالا قبری اقلا سرین اولسون (الیکی بالانی دفن ایلدی قانلی قنداقیدا ویردی زینبه دیدی ننم عوضی آی باجی بو قانلی قونداقیدا آپار ویر ننه سینه قوی ربابه نیسگل اولماسون ) قنداقی اولوب داغ جگر آل ترابه بیر بوش بشیگه قویدولا گتیله ربابه قانلی بلک اولدی اله نیسگل او جنابه بیر عمر دیولر گجه بوکدی سحر آچدی (الیکی او قانلی قنداقی گتیردیلر خیمه لره ) بیر نخبه روایت اوخودی فلسفی بیر گون قوی عرض ایلیوم صبر ایوی ویران اولان اولسون فرمایش ایدوب گورجک او احوالی اوشاقلار سسلندیله آماده طوفان اولان اولسون (الیکی او قانلی قنداقی گوردولر دیدیلر) دوغراندی جوانان بنی هاشم و انصار نوبت یتوب اطفاله گریزان اولان اولسون شش ماهیه رحم ایلمین گور بیزه نیلر مخیمده قالوب قانینه غلطان اولان اولسون (شام غریبان گجه سی هامی جمع اولدی او یاری یانمش خیمیه زینب دیر باخیرام لیلاده اوخشور آغلیر سریه ده اوخشور آغلیر ام کلثومده ربابدا اوخشور اما ربابین بولارینان بیردنه فرقی وار زینب دیر باخردیم گوردوم هاچاناندی الین سینه سینن چکمیر رباب سنده آغلیرسان بولاردا آغلیر اما من هاچاندی باخیرام نیه الین سینن چکمیرسن؟ عرض ایلدی خانم گرک بو سوزی منن خبر آلمیدون ، عصر عاشورا حرملر آراسندا سو پایلاندی لیلاده ایچدی سریه ده ایچدی ین منه امر ایلدون منده ایچم منده بیر جوره ایچدیم ایندی سینمه صوت گلیب صاقا دا باخیرام علی اصغریم یوخدی صولا دا باخیرام علی اصغریم یوخ ) قلبیمی اصغریم اولسیدی غمیم بولمزدی والله بو صودوم گردونن اولسیدی بالام ئولمزدی آلتی آیدی منی راغب ایلمیشدون ئوزوه قلبیده غصم اولان وقته باخاردیم یوزوه بو گجه هاردا قالوبسان ننه قربان گوزوه ایتیریبسن منی اولما یریمی بولمورسن یا گورورسن که قرانلوقدی ایویم گلمیرسن اینجیدسه سنی ناله سسیم آغلامارام گل دیرناقلادوقون سینم اوغول داغلامارام گل اکبر جانی دای الریوی باغلامارام گل
✅ شب هفتم:‌ حضرت علی‌اصغر (ع) 🔻 سعید نسیمی 1️⃣ بند اول مادرت دل غمینه/ سرتو رو زمینه حنجرت رو رقیه/ کاش نبینه دلم آواره تو/ دور گهواره تو هلاک اون گلوی/ پاره تو اصغر بی‌گناهم 3/ علی لای‌لای 2️⃣ بند دوم شد تشییع جنازه/ داغ زهرا شد تازه صورت این قربونی/ چقدر نازه غسل جسم نکویت/ شد زخون گلویت زخمه قلب خونم/ تار مویت اصغر بی‌گناهم 3/ علی لای‌لای 3️⃣ بند سوم کوچولوی عزیزم/ از قبرت بر نخیزم با چه حالی روتنت/ خاک بریزم تا نبستم چشاتو/ هی می‌بوسم لباتو می‌کنم پاک خونای/ ناخوناتو اصغر بی‌گناهم 3/ علی لای‌لای السلام @majmaozakerine
🌾🍃روضه جانسوز ویژه☘🌾 شب هفتم محرم 🔴حضرت علی اصغر علیه السلام استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⏺↘️ ┏━━━⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️️━━┓ کاری کردید که زبان حال بابام اینه: کاش چشمم مثل دستم بسته بود *یا زهرا...* شماکه تلافیش رو سر بابام علی درآوردین ،با او کاری کردید که وقتی از دنیارفت یه دونه موی سیاه تو محاسنش نبود؛بیست و پنج سال بعد از مادرم تو جمل ابن عباس به علی عطر تعارف کرد؛حضرت فرمود:ما استعمال نمیکنیم،من هنوز داغدارم "نحن قوم فی المصیبه" بریم کربلا،از امروز که آب رو به روی ابی عبدالله و بچه ها بستند،دیگه باید آب جیره بندی بشه،مثل امشبی شب هشتم بریر میگه من مامور شدم با بیست نفر برم شریعه،بیست تا مشک رو پر از آب کنم؛اونم نه برا اصحاب،برا هشتادو چهار زن و بچه.مشکارو پر از آب کردم جنگیدیم،هر طوری بود آب آوردیم،آوردم تو خیمه ها؛یه دونه مشکا که مخصوص خیمه ی بچه ها بود،آوردم آویزون کردم،هنوز مشک رو به ستون خیمه آویزون نکرده بودم،بچه ها اونقدر تشنه بودند،از مشک آب آویزون شدند،آب رو زمین ریخت،زمین خیمه نمناک شد،بچه ها این لباس هاشون رو بالازدند،این گرمی و حرارت بدن رو با نمناکی خاک خیمه جبران کنند،روز باب الحوائجه! حسین جان خیلیا یک سال منتظر روز هفتم بودند،گفتند این آقازاده کارساز عالمه،بزرگان ما خیلی ارادت داشتندبه روضه ی ایشون" مرحوم میرزای قمی ده روز خونشون روضه میگرفت هر روز به روضه خون میگفت روضه ی علی اصغر بخون،آقا روضه های دیگه هم بلدم بخونم؛چرا فقط میگید این روضه رو بخون؟فرمود:هر شهیدی که آمد میدون،زبون داشت،رجز خوند،خودشو معرفی کرد،از خودشم دفاع کرد،اما شیرخواره زبون نداشت،تا تیر سه شعبه آمد آنقده سریع این تیر از کمان حرمله خارج شد که حتی ابی عبدالله هم یه لحظه جا خورد،هموز حرفاش تموم نشده بود دید علی داره لبخند میزنه..." یه تیر آمد اما دو تا نشون رو زد...با نشون اول گوش تا گوش علی رو پاره کرد،همونجا سر رو شونه ی بابا افتاد؛با نشون دوم خود حسین رو زد دیگه دیدند ابی عبدالله نمیدونه چکار کنه! یه قدم به سمت خیمه ها میره؛یه قدم به سمت میدان میاد... حسین... کجایی عباس بچمو دریاب سوخته صورتش زیر آفِتاب مادر بیتاب،بچه ی بیخواب کاشکی بیارن،یه جرعه ای آب آی حسین... 🌾🍃روضه جانسوز ویژه☘🌾 شب هفتم محرم 🔴حضرت علی اصغر علیه السلام 🔴
متن روضه حضرت رقیه سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️گریز به حضرت علی اصغر ع نیمه‌ی شب شده و خواب پریشان دارم همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند غرق خون غنچه‌ی لبهاست ، خدا رحم کند شام هرچند پر از سایه‌ی اهریمن بود تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا به روی دامن بود .. حسین .. غریب کربلا حسین .. تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا ، به روی دامن بود چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود *توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیره‌ای برید پرس‌وجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانه‌ی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریده‌ی بابارو گذاشتن جلو بچه‌ی یتیم .. حسین ..* تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیله‌ی قدر من امشب چقدر زیبا شد *أبتا … من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی تربیت شده‌ی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه ساله‌س ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست … همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همه‌ی حواسش به حجت خداست ..* بابا … راضی‌أم این که نگیری به بغل دختر را شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه : می‌تکانم ز سرِ سوخته خاکستر را حسین .. این ناله رو رها کن بگو حسین .. چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته حسین … گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده … می‌خوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین .. مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه می‌کنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟ فرمود عباس هم به این غم گریه می‌کنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه‌.. این چه غمی هست؟! فرمود شهادت‌ها حق ماست ، شهادت‌ها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمه‌های منو ببنده .. رفقا ما برای چی نمی‌میریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم .. تا که با عمه‌ی خود وارد بازار شدم مورد مرحمت خنده‌ی اغیار شدم هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم متوسل به عموجان علمدار شدم من نگویم که چه‌ها بر سر من آوردند چادری را که برایم تو خریدی ، بردند دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت می‌کنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام .. آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور می‌کنی .. گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا .. حسین ..
1.26M
سبک: با نوای کاروان(آهنگران) این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد دل به دریا می زنیم ما زیارت می رویم جان به قربان حسین تا شهادت می رویم عقده را خالی کنید سینه را راحت کنید در میان زائران کربلا نیت کنید این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد می رویم شط فرات می رویم تا علقمه دیدن شش گوشه ی نور چشم فاطمه با مدد از شاه دین بار بندید عاشقان یا ابوفاضل مدد باشه هر جا ذکرتان نام ابوفاضل مشکل گشا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد روضه خوان سوزی بده روضه ی اکبر بخوان لایی لایی،رود،رود از علی اصغر بخوان از تن بی سر شده از شهید پاره تن از لب عطشان بگو از حسین بی کفن حتی روی نیزه ذکر خدا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد (دلسوخته)
AUD-20220726-WA0027.mp3
4.78M
دشتی حضرت علی اصغر(ع) 📝 👤 🎺 الا ای کودک شیرین زبونُم الا مادر مو داغِت را نبینُم لالایی کن ندارُم بهر تو شیر شدم از ناله های تو زمین گیر خدایا سهم او چند قطره آب است دلُم بهر علی اصغر کباب است گلوی نازکش شده پاره پاره بگوئید آسمون دیگر نباره بخواب آروم گُلِ ناخورده شیرُم من آخر از غمِ داغت میمیرُم لالا لالا گُلِ سرخ و سفیدُم شدی پرپر مو خیرت را ندیدُم الهی مادرت اصغر بمیره تنِ خونین تو در بر نگیره زِ بعدِ اصغرم آزاد شد آب ولی گهواره ی خالی دهم تاب بگو(هستی)که قلبم گشته صدچاک بخواند(پرویزی)با چشم نمناک
4_5825646885280418758.mp3
8.1M
ای شش ماهه گل من اصغر من چرا نمیخوابی بنما رحمی به دلم هستی من چرا تو بی تابی ای همه هستی من کودک دل خسته من علی علی لای لای * مانده روی دست پدر کودک من خدا چه سازم من لب تشنه بود اصغر من کودک من به کی بگویم من رفته علی اصغر من پیش علی اکبر من علی علی لای لای . کربلایی رضاابوالحسنی
زبانحال حضرت زینب (س) به زمین کربلا نوحه السلام ای سرزمین کربلا السلام ای سرزمین کربلا السلام ای منزل نور خدا السلام ای خیمه گاه خواهرم قتلگاه جانگداز اکبرم کربلا گهواره اصغر تویی مقتل عباس نام آور تویی آمدم آغوش خود را باز کن بستر مهمان خود را ساز کن آمدم با شهپر جان آمدم آتشم اما چو طوفان آمدم بار بگشایید اینجا کربلاست آب و خاکش با دل و جان آشناست السلام ای سرزمین کربلا السلام ای منزل نور خدا ای زمین کربلا  ای معدن کرب و بلا وادی محنت مقام غم  مکان ابتلا چون روان شد کاروان شام با درد و محن با زبانحال زینب داشت برلب این سخن ای زمین کربلا این کشته جانان من است جان من از جان عزیزش دارکاین جان من است ای زمین کربلا این میهمان خوانی نبود اب برمهمان ندادن شرط مهمانی نبود ای زمین کربلا مگذار که ازارش کنند بیش از این ظلم و ستم بر جسم افکارش کنند ای زمین کربلا گشتی تو چون بر من مقام شد مرا محنت قرین و شد مرا راحت حرام ای زمین کربلا خاکت به غم آمیختند درتو ازکین خون سبط مصطفی را ریختند ای زمین کربلا من شش برادر داشتم قاسم و عبدلله و عباس و اکبرداشتم درتو کشتند ازجفا لب تشنه باران مرا درتو افکندند درخون گلعذاران مرا میروم اکنون بسوی شام با حال فگار درکف اعدا اسیر و دستگیر و خوارو زار نه دگردارم برادر تا زغم شادم کند یا که ازدست سنان و شمرآزادم کند نه علی اکبر که تا بینم قددلجوی او نه علی اصغرکه تا بوسم رخ نیکوی او سربسر گشتند مقتول آن به تیغ و آن به تیر مانده بر جا زینب و جمع پریشان و اسیر مرحوم صغیر اصفهانی
4_5895534670430339518.mp3
6.54M
تشنه هستی خون دلها خورده ام گریه کمتر کن گل پژمرده ام کربلا قحطی آبه اصغرم در غریبی خاک غم شد بر سرم گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لالا لالا، علی لالا لالا لالا زیر حلقومت ببوسم ای بابا چون شود با تیر از تنت جدا ای گل ششماهه ی مظلوم من آه و از آب روان محروم من بیهوشی دلگیرم بی جونی می میرم ای بابا ای بابا گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لالا لالا، علی لالا لالا لالا در دل من شد بپا یک ولوله لشکر دشمن نماید هلهله بر گلویت خورده تیر حرمله ای کبوتر پر زدی از قافله از خونت ای بابا آسمون شد دریا ای بابا ای بابا گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لا لا لا لا، علی لالا لالا لالا با نوای کربلایی مجتبی خداترس
4_5895534670430339516.mp3
4.92M
لالا لالا کبوتر سپیدم لالا لالا شش ماهه ی شهیدم لالا لالا امید ناامیدم شش ماهه ی شهیدم تا لحظه های آخرت مادر با یک دل پر خون نگاه می کردم به تو در میدون با دیده ی گریون اَمان از صدای قافله اَمان از خنده و هلهله اَمان از کمان حرمله گل پرپر علی اصغر لالایی گل پرپر علی اصغر لالایی لالا لالا رنج و بلا کشیده لالا لالا آبی به لب ندیده لالا لالا بخواب نَفس بریده دیدم تو رو، رو دستهای بابا با یک دل مُضطر تو دست و پا می زدی اِی بی سر با یک دل مُضطر اَمان از مرگ ستاره و اَمان ز داغ دوباره و اَمان از گلوی پاره و اَمان از صدای قافله اَمان از خنده و هلهله اَمان از کمان حرمله گل پرپر علی اصغر لالایی گل پرپر علی اصغر لالایی با نوای کربلایی مجتبی خداترس
متن روضه حضرت رقیه سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️گریز به حضرت علی اصغر ع نیمه‌ی شب شده و خواب پریشان دارم همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند غرق خون غنچه‌ی لبهاست ، خدا رحم کند شام هرچند پر از سایه‌ی اهریمن بود تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا به روی دامن بود .. حسین .. غریب کربلا حسین .. تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا ، به روی دامن بود چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود *توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیره‌ای برید پرس‌وجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانه‌ی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریده‌ی بابارو گذاشتن جلو بچه‌ی یتیم .. حسین ..* تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیله‌ی قدر من امشب چقدر زیبا شد *أبتا … من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی تربیت شده‌ی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه ساله‌س ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست … همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همه‌ی حواسش به حجت خداست ..* بابا … راضی‌أم این که نگیری به بغل دختر را شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه : می‌تکانم ز سرِ سوخته خاکستر را حسین .. این ناله رو رها کن بگو حسین .. چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته حسین … گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده … می‌خوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین .. مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه می‌کنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟ فرمود عباس هم به این غم گریه می‌کنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه‌.. این چه غمی هست؟! فرمود شهادت‌ها حق ماست ، شهادت‌ها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمه‌های منو ببنده .. رفقا ما برای چی نمی‌میریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم .. تا که با عمه‌ی خود وارد بازار شدم مورد مرحمت خنده‌ی اغیار شدم هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم متوسل به عموجان علمدار شدم من نگویم که چه‌ها بر سر من آوردند چادری را که برایم تو خریدی ، بردند دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت می‌کنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام .. آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور می‌کنی .. گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا .. حسین .. دفتری
حتما خبر داری،افتادم از ناقه دیگه نگم چی شد،گوشم هنوز داغه دستا که رفت بالا،چشمامو میبستم بابا بگو آیا،من خارجی هستم؟!! مهمونی بردنم، از اون شبم نپرس من بهتره نگم،از زینبم نپرس از زخم بی حساب،از اونهمه عذاب جیزی ازم نپرس،از چادر و نقاب از مجلس شراب بابا همه مهموناشو دعوت کرد یه عده نامرد بی حیای چشم چرونو دعوت کرد ⬅️همه مست... 🔹بابا غرور مارو شکوندن 😭😭😭😭😭 😭😭😭😭😭😭😭😭 بابایی... به جز سنگ تو صحرا،بالشت ندارم،بابایی به جز سیلی دست نوازش ندارم بابایی به جز مردنم دیگه خواهش ندارم،بابایی بیا و کفن کن خودت،دخترت رو بابایی کمک کن بزارم رو زانو،سرت رو بابایی بشورم با اشکام رگ حنجرت رو،بابایی ببین گریه راه گلومو گرفته،یا مظلوم همونی که از ما عمومو گرفته یا مظلوم با آتیش، بلندیه مو مو گرفته یا مظلوم 😭😭😭 نبودی چقد دیدم آزار نبودی بابایی برات چی بگم از تو بازار،نبودی بابایی منو زد سرم خورد به دیوار،نبودی بابایی مارو شب تو صحرا گذاشتن،نبودی بابایی روی صورتم جا گذاشتن نبودی،بابایی روی چادرم پا گذاشتن،نبودی بابایی تو رفتی و تو خیمه ما اومدن بابا چرا جلو عروسکم مارو زدن،بابا؟! 😭😭😭😭😭😭😭