eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
236 دنبال‌کننده
92 عکس
103 ویدیو
20 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
مداح خانم علینقیان🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀😭😭 زمزمه امام زمان عج. به همراه روضه حضرت زهرا س ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هرکجا ....صدای...شوروشین می آید... در مجلس ما بوی حسین می آید.... ای اهل عزا با ادب بنشینید .....صلوات بفرستید وبر تعزیه مادر حسین می آید الهم صل علی محمد وآل محمد....وعجل فرجهم... یه عمری دلم اسیره همش آقا بهونته میگیره دلم دیگه طاقت نداره زودتر بیاخیلی دیره...وای...ای آه آتشینم...۲ بیا مولا تا ک رویت ببینم وای ....ای یاره محجبینم..... یابن الحسن کجایی.... من آمدم گدایی..۲ آه ....شنیدم به زخم تو نمک زدند...۲ شنیدم ...به مادرت کتک زدند..۲ آقاصاحب الزمان... شنیدم مادرتو کتک زدند...۲ کی دیده ...در باغوتو گلخونه بسوزونن ....کی دیده گل یاس وغریبونه بسوزونن.... آه.....بی تو دلم شکسته.... آه....چشمم به راهت و بسسته....آقا....۲ آه...میخوام که با صفا شم...آقا آه....زایر جدت حسین کربلا شم...آقا.. به عشقت آشنا شم..... یابن الحسن کجایی من آمدم گدایی.....آخ... بی مادری کشیدم...کسی خبر نداره....۲ چادر خاکی دیدم کسی خبر نداره...‌۲ وای..‌‌مادر مادر مادر.... هرکی داغ مادر دیده ناله بزنه...۲ وای...‌‌مادرمادر مادر۳... میگن دختر....وقتی که مادر نداره دلش برا مادر خیلی تنگ میشه....😭😭بمیرم مظلومانه میاد کنار قبر مادر مینشینه و دردای دلشو با مادر میگه آخ مادر حلالم کن.....مادر.... مادر درد دارم....گرفتارم...برا دخترت دعاکن... مادر....دلم برات تنگ شده...عزیزم ...مادر... بیخبراندو مردم...ازحال منه خسته .۲.بیا ببین.... رو سجادت زینبت نشسته.....وای...مادر مادر مادر۳ التماس دعا استاد عزیز(ثابتی)
«مقنعه»، «چادر» حجاب «فاطمه» ست «چادر» تو چون لباس شبنم است یادگار حضرت گل، «مریم» است غنچه را از حسن خود جوشانده ای برگ گل بر جسم خود پوشانده ای چادرت تن دور از آتش کرده است «حضرت زهرا» سفارش کرده است نیست بهر عصمت «چادر» کفاف با نگاهت حفظ کن درس «عفاف» خواهرم! کاری خدایی می کنی با «حجاب»ات پارسایی می کنی کوچه ها از چشم «نامحرم» پر است حافظ گل در خیابان «چادر» است خواهرم! از دین «وقار» آموختی با «حجاب» خود «ثواب» اندوختی در ثواب «چادر» تو صد صواب اسلحه بر قامتت باشد «حجاب» چشم «نامحرم» ترا هرگز ندید «چادر» تو حافظ خون «شهید» دیده ام در متن شب رنگین کمان ماه را «چادر» به سر در آسمان غرق عصمت- غرق زهد و عفت اند «بانوان شیعه» شعر خلقت اند خواهرم! احساس را چون یاس کن یاس را شرمنده از احساس کن فاش- زیبایی مکن بهر همه ای گل سرخ بهشت «فاطمه» کشف زیبایی ست کاری اعظم است این هنر مخصوص چشم «محرم» است ای برای «حضرت ای برای «حضرت زهرا» کنیز مادر من- خواهر من- ای عزیز شعر «عصمت» را سرودی بیت- بیت با «حجاب» خود برای «اهل بیت» چونکه «لحن» ات نیست واضح در خطاب عطر «مسجد» می دهی بوی «گلاب» گر که جهل است و خطا، خبط، اشتباه «بی حجابی» هست «بیماری»، گناه مثل گل در روضه «اسلام» باش خواهرم! با «زهد» خود «خوشنام» باش آنچه را مومن ثوابی بهتر است «امر معروف» است و«نهی از منکر» است توصیه از «دین» و «توشیح» از امام «آمران حق» همه «خیرالانام» این ترانه نغمه هر بلبل است بانوی «ایرانی» و «شیعی» گل است @majmaozakerine
4_5940264676054010908.opus
5.4M
🪴با محوریت حجاب و عفاف ⚡اصل عفاف و حیا به چه معناست؟ ⚡آیا حیا انحصار به خانم ها دارد؟ حکیم🎤 https://eitaa.com/manbarmajma
دعا کنید که سقا … پاش برسه به دریا ۲ مشکو پرازآب کنه،بیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل … میخوای بشنوی؟نمیتونی بشنوی،تازه عموعمو گفتنشونم نمیشنوی چه برسه به واعطشا…اگه واعطشاشون رو بشنوی بیچاره میشی … دعا کنید که سقا…پاش برسه به دریا ۲ مشکو پرازآب کنه،بیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل … ابی عبدالله هرجوری بود اجازه داد قمربنی هاشم بره میدان؛ اما تعبیر حسین اینه”اُطلُب لهذه الاطفال الماء” حالا که میخوای بری،برو فقط برای این بچه ها آب بیار،یه جمله هم بهش فرمود،!فرمود:عباس من! تو پرچمدار منی! “لَقَد مَضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری”یعنی اگه تو زمین بخوری لشگرم از هم میپاشه،فهمیدی چی گفتم؟من نمیدونم این جمله رو لشگر دشمن شنید یا نه! جایی ننوشتن اما همه حسین رو رها کردند،دنبال عباس رفتند،یه جا گیرش بندازند…رفت تو شریعه،مشکو پر از آب کرد،با چه هیبت و غروری آبی که تو دستش پر کرده بود مرکبش بنوشه،مرکبش نوشید؛”فذکر عطش الحسین فرمی الماء علی الماء”آب رو روی آب ریخت که همه بدونند من این آقام رو که “ماء العَذب علی الظَمئا”ست برا آب فرات و آب دنیا نمیفروشم،کی گفته که من میخواستم آب بنوشم؟! “فرمی الماء”آب رو پرتاب کرد،که اگه آب هم به خیالش این توهم رو کرد،از این دستا یه سیلی بخوره،تو هنوز عباس رو نشناختی! نانجیب تو مهریه ی مادر حسینی! تو معرفت نداشتی اما من که مثل تو نیستم! تا قیامت این آب از خجالت و شرمندگی حول قبر ابالفضل میگرده،تو سرداب اونایی که رفتن میدونن؛تا قیامت طواف میکنه،آقا مرا ببخش من نشناختم تورو؛یه توجهی به من کن!سوار مرکب شد،یا صاحب الزمان! نوشته اند چهار هزارتیرانداز کمین کردند؛اگر یک صدم این تیرها بهش خورده باشه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…” دستاشو که قطع کردند،مرحوم علامه مجلسی مینویسد:مشکو به دندان گرفت؛هنوز داره به سمت خیمه ها میاد… یارب مکن امید کسی را تو ناامید… تا تیر به مشک آب خورد نوشته اند: “فَوَقَف متحیرا” سرگردان،متحیر… دست نداره که بجنگه،آب نداره که به خیمه ها برگرده…یا صاحب الزمان! بذار من روضه رو از زبان خودش بخوانم:مرحوم آشیخ محمدعلی خراسانی واعظ تو حرم خود عباس منبر رفت فقط یه گوشه از روضه رو اشاره کرد،اون گوشه ای که فرمود:تیر به چشمش زدند،اومد پایین مرحوم آسید ابراهیم قزوینی امام جماعت حرم عباسه گفت:آشیخ محمدعلی اشکم رو درآوردی؛دلم رو آتش زدی،اما این روضه ای که سندش ضعیفه رو نخون؛اومد منزل؛شب تو عالم رویا خود حضرت رو زیارت کرد، حضرت فرمود:آسید ابراهیم مگه تو کربلا بودی که بفهمی ضعیفه یا نه! حالا روضه رو خود عباس خوند؛فرمود:آسید ابراهیم!دستامو که بریدن،به مشکم که تیر زدن؛یه تیر به چشمم زدن؛هرکاری کردم دست نداشتم تیرو دربیارم ،سرمو تکون دادم این تیر از چشمم بیرون نیامد عمامه از سرم افتاد؛این زانوم رو آوردم بالا،تیرو بین زانوهام بذارم بلکه بتونم بیرون بیارم،چنان با عمود آهن به فرقم زدن…آی حسین… اومد کنار بدن برادر(فاطمه جان شاهد باش اینا همونایین که پیغمبر فرمود: مثل مادر بچه مرده زار میزنند)سی هزار نفر دارن نگاه میکنند؛دیدند حسین”فَوَقَفَ مُنحَنیا…”زبون حال بگم: تو مثل جون عزیزی،اگر که برنخیزی رقیه مو میبرد عدو برا کنیزی… آی حسین … شب نهم محرم
✅ نوحه سنتی شب عاشورا 🔻 شاعر: مرحوم علی‌اکبر خوشدل تهرانی 1️⃣ بند اول شب قتل حسین، رهبر آزادگان پسر فاطمه پادشه انس و جان خسرو کربلا خلف مرتضی وا اماما وا اماما 2️⃣ بند دوم اوست ذبح عظیم و کربلایش منا آن ذبیح الهی که جان نمودی فدا جد او چون خلیل او ذبیح جلیل وا اماما وا اماما 3️⃣ بند سوم پاسبانی کند برادرش از حرم آن که فردا شود دو دستش از تن قلم پور ام‌البنین (س) قهرمان امین وا اماما وا اماما 4️⃣ بند چهارم جمع اصحاب شه به خیمه‌گاه حبیب هر یکی ذکرشان یاری شاه غریب پسر فاطمه (س) مقتدای همه وا اماما وا اماما @majmaozakerine
چه کربلا ست که آدم به هوش می آید هنوز ناله زینب به گوش می آید چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید صدای ناله ی مردی غریب می آید چه کربلاست کز او بوی مشک می آید هنوز ناله زلب های خشک می آید چه کربلاست که بوی گلاب می آید صدای گریه طفل رباب می آید چه کربلاست که بوی عبیر می آید صدای کودک نا خورده شیر می آید چه کربلاست که بانگ صفیر می آید هنوز ناله طفل صغیر می آید چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید صدای ناله لالایی علی بخواب آید جواب طفلک ششماه داده شد باتیر عد و به تیر جفا داده بود اورا شیر چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست برای چیست که عطشان علی اصغر اوست چه کربلاست که سقای آن شده بیدست عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست چه کربلاست که آبش به قیمت جان است به گوش جان همه جا ناله های طفلان است مگر به کرببلا آب قیمت جان است چرا نگفته کسی این حسین مهمان است چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند فلک به ناله ملک در خروش می آید https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d
●✿هر شب می خونم باشور و نوا کربلا می خوام ابوالفضل ✿●✿ذکر سجود نمازم شده کربلا می خوام ابوالفضل ✿●✿جدایی هم حدی داره آقام کربلا می خوام ابوالفضل ✿●✿ابوالفضل کربلاییم کن ابوالفضل نینواییم کن ✿●✿نفس نفسم ذکر کربلاست کربلا می خوام ابوالفضل ✿●✿عشق من فقط گنبد طلاست کربلا می خوام ابوالفضل ✿●✿قسمتم بکن تا بیام حرم کربلا می خوام ابوالفضل ✿●✿جون وزندگیم نذر روضه هات کربلا می خوام ابوالفضل ✿●✿ابوالفضل کربلاییم کن ابوالفضل کربلاییم کن ✿●✿ابوالفضل نینواییم کن ابوالفضل نینواییم کن
شب می خونم باشور و نوا✿●✿ کربلا می خوام ابوالفضل ذکر سجود نمازم شده ✿●✿ کربلا می خوام ابوالفضل جدایی هم حدی داره آقام✿●✿ کربلا می خوام ابوالفضل ابوالفضل کربلاییم کن ✿●✿ ابوالفضل نینواییم کن نفس نفسم ذکر کربلاست✿●✿ کربلا می خوام ابوالفضل عشق من فقط گنبد طلاست✿●✿ کربلا می خوام ابوالفضل قسمتم بکن تا بیام حرم✿●✿ کربلا می خوام ابوالفضل جون وزندگیم نذر روضه هات✿●✿ کربلا می خوام ابوالفضل التماس دعا
هدایت شده از ✾مرادقلی✾
روضه شهادت حضرت رقیه (س) - ای از سفر رسیده که مهمان دختری - حسین سیب سرخی (2).mp3
2.74M
روضه شهادت حضرت رقیه (س) - ای از سفر رسیده که مهمان دختری - حسین سیب سرخی (2).
هدایت شده از ✾مرادقلی✾
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ای از سفر رسیده که مهمان دختری اول بگو مرا کی ازاین شهر می بری ؟ مثل کبوتری که به او سنگ می زنند از ضرب تازیانه ندارم دگر پری جای تعجب است که من زنده مانده ام هرکس که دیده گفته عجب طفل لاغری از قول من بگو به عمو بعدِ مُردنم باید برای غسل من آبی بیاوری موی سفید و قد کمان و رُخِ کبود آخر مرا ببین و بگو شکل مادری خود را برای مقدمت آماده کرده ام چه گوشواره ای،چه لباسی،چه معجری همه ی شما غیرت دارید پایِ ناموستون،اگر خواهر داشته باشید یه جور دیگه حواستون رو جمع می کنید،یه وقت نکنه کسی بهش جسارت بکنه...نوه ی علی رو از موهاش رو کشیدن.... هفده سوار دور و برت دیده ام به نی اما تو بین آن همه زخمی ترین سری لب های چاک خورده ی تو حرف می زند تقصیر چوب بوده چنین سرخ و پرپری قدری از این محاسنِ خاکستری بگو غیر از تنور نیست مگر جای بهتری مانند رگ رگ تو دلم ریش ریش شد جانم فدای تو ، چه گلویی چه حنجری دختری با پدرش آمد و دستم انداخت داشت می رفت النگوی مرا با خود برد اینقدر کوچه به کوچه به زمین افتادم سنگ ریزه روی زانوی مرا با خود برد سنگ برداشت کنیزی و به دندانت زد سنگ دوم که زدند روی مرا با خود برد تازه با شانه ی سوغاتی تو خوش بودم پنجه ی پیرزنی موی مرا با خود برد هر چه کردیم که خاموش شود طول کشید معجر سوخته، کیسوی مرا با خود برد ناقه و خواب و بلندی و زمین خوردنِ من مادرت دید که پهلوی مرا با خود برد جای تو جای عمو زجر سراغم آمد سوی چشمان مرا سوی مرا با خود برد هر کی رسید رقیه رو زد... ساربان زد ولی ای کاش نمیدیدم که ضرب انگشترِ تو روی مرا با خود برد منو زدن بابا بابا حرف بد زدن بابا بابا
هدایت شده از ✾مرادقلی✾
|⇦•وقتی همه‌ جا شهره.... وتوسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ◼️◼️◼️◼️◼️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین وقتی همه‌جا شهره به عنوان تو باشیم باید که فقط ریزه ‌خورِ خوان تو باشیم دامن نکش از دستِ گدا‌های گرفتار بُگذار کمی دست به دامان تو باشیم خَیرُالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مُزد‌ بگیرانِ تو باشیم *وقتی که زمزمه می کنی حسین‌، مادرش تو‌عرش میگه: جانم! اگه فرزند خودت حسین رو‌میگی خدا برات نگهش داره.اما اگه حسین‌ من رو‌ میگی، کربلا بین دونهر آب کُشتنش ....* فردای قیامت خبر از در به دری نیست امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم در سیرِ مقامات پِیِ گوهرِ اشکیم ما چله نشستیم که گریانِ تو باشیم اسلام بنا بر لَکَ لبیک حسین است ما نیز بنا شد که مسلمانِ تو باشیم گویی که اباالفضل دعاگوی لبِ ماست هرجا که به یادِ لب عطشان تو باشیم * امام صادق فرمودن: شیعیان ما وقتی آب گوارایی می نوشند همچین که میگن حسین‌ همه ی گناهانشون بخشیده میشه...* دلِ این بنده‌ی انگشت نما را نشکن با فراقت به سرم جامِ بلا را نشکن آبرویم برود آبروی تو رفته جلوی چشم همه ظرف گدا را نشکن دَمِ شش گوشه فقط توبه‌ی ما را بپذیر جانِ آقای خراسان دل ما را نشکن به همه گفته‌ام ارباب خریدارِ من است حُرمَت سینه‌زنِ کرب و بلا را نشکن مادرش گفت که صد نیزه شکستی به تنش تو دگر بر بدنش چوبِ عصا را نشکن *حضرت زینب سلام الله دوتا فرزندش رو آماده کرد. دوتاشون رو‌خواست، عون‌ومحمد! آبروی من رو نبریدا من خیلی جلو‌ داداشم آبرو دارما. تمیزشون کرد، سُرمه تو‌چشماشون کشید، با دستای خودش موهاشون رو‌شونه کرد. گفت منم‌ نمیام شما دوتایی برید تو‌خیمه ی حسین. من بیام داداشم تو رو دربایستی میوفته، خودتون دوتایی برید با دایی تون‌ حرف بزنید.هرجوری هست راضیش کنید نبینم‌ دست خالی برگردید. دوتایی بدو بدو اومدن‌ تو‌ خیمه ی حسین، دایی جان! ما رو‌ مادر فرستاده. برا چی اومدید؟ دایی جان یه چیزی میگیم نه نیار، دایی ما که میبینیم دیگه یار نداری، تنها شدی ...ما اومدیم فداییت بشیم. خدا هیچ‌کس رو غریب نذاره .. مخصوصاً تو شهری بری غریب باشی، تنها باشی، کسی هم تحویلت نگیره، با زن و بچه هم باشی خیلی اذیت میشی....فقط همین رو بگم... آقای ما نگران کشته شد، همین جور که داشت دست و پا میزد.. هی زیر چشمی خیمه های بچه هاش رو نگاه می کرد...* تنِ من را به هوای تن تو ریخته‌اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته‌اند جلوه‌ی واحده را بین دو تن ریخته‌اند این حسینی‌ست که در قالب من ریخته‌اند ما دوتا آینه‌ی روبروی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکرِ تو پیکرها ای به قربان موی خاکیِ تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری ◼️◼️◼️◼️◼️ @majmaozakerine