واحد سنتی شب هفتم
ای ساقی لب تشنگان
ای محسن کرببلا ، ای غنچه پرپر ، مظلوم علی اصغر
شد در زمین و آسمان ، از داغ تو محشر ، مظلوم علی اصغر
شش ماهه نوزادی ولی ، تو مرد میدانی ، شمشیر برانی
کردی تو کاری حیدری ، مثل علی اکبر ، مظلوم علی اصغر
ای حاجی شش ماهه ام ، راحت شدی بابا ، از دست این دنیا
بابا سلامم را رسان ، بر حضرت مادر ، مظلوم علی اصغر
آتش بگیرد حرمله، زد شعله بر جانم ، چون ابر بارانم
تیر سه شعبه قاتلت ، شد مثل آب آور ، مظلوم علی اصغر
گشت از تلظی های تو ، هفت آسمان گریان ، لب تشنه دادی جان
شرمنده شد از روی تو ، بابای بی یاور ، مظلوم علی اصغر
من با چه رویی اصغرم ، روو بر حرم آرم ، خورده گره کارم
چشم انتظار تو بُوَد در خیمه ها مادر ، مظلوم علی اصغر
باید چگونه من کنم ، این غصه را باور ، طفلم شده بی سر
افتاده این تیر سه پر ، بر جان این حنجر ، مظلوم علی اصغر
باید تو را دفنت کند ، بابا تک و تنها ، ای وای ازین دنیا
ترسم بُوَد در آوری ، تو روی نیزه سر ، مظلوم علی اصغر
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شب هشتم
ای ساقی لب تشنگان
ای قاری قرآن من ، دسته گل پرپر ، ای وای علی اکبر
پشتم شکسته از غمت ، ای شبه پیغمبر ، ای وای علی اکبر
افتاده ای روی زمین، سرو خرامانم ، نور دو چشمانم
با گریه بالای سرت ، بابا زَنَد بر سر ، ای وای علی اکبر
برخیز و حالم را ببین ، آرام جان من ، تازه جوان من
بابا چگونه رفتنت را من کنم باور ، ای وای علی اکبر
بابای پیرت گشته از ، این درد پهلویت ، شرمنده رویت
هم گریه بر تو می کنم ، هم بر غم مادر ، ای وای علی اکبر
راحت شدی از روزگار ، سرو رشید من ، تشنه شهید من
کُن جای بابا نوش جان ، تو زمزم و کوثر ، ای وای علی اکبر
واویلتا ، واویلتا ، خندد به حال ما ، یک کربلا بابا
تو اربا اربا گشته ای ، بابا شده مضطر ، ای وای علی اکبر
قوت ندارد تا بَرَد ، جسم تو را تنها ، تا خیمه گه بابا
جانی نمانده جان تو ، دیگر در این پیکر ، ای وای علی اکبر
برخیز عصای دست من ، شد وقت بی یاری ، کن آبرو داری
ای غیرت الله آمده ، عمه درین لشکر ، ای وای علی اکبر
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی تاسوعا
ای ساقی لب تشنگان
ای حیدر کرببلا ، سردار بی همتا ، یا حضرت سقا
یا کاشف الکرب الحسین، ماه بنی الزهرا ، یا حضرت سقا
این دست و دلبازی تو ، باشد تماشایی ، امّید دنیایی
هر ساله غوغا می کنی ، در روز تاسوعا ، یا حضرت سقا
الله اکبر از تو و ، این زور بازویت ، نازم به نیرویت
صاحب لوا ، شیر حرم ، پا تا به سر مولا ، یا حضرت سقا
جای برادر بر حسین ، گفتی فقط مولا ، قربان تو آقا
از این ادب حیران شده ، چشم همه دنیا ، یا حضرت سقا
ما رو سیاهان را فقط ، تو ضامنی فردا ، با حضرت زهرا
دستت قیامت می کند ، در محشر کبری ، یا حضرت سقا
بر شیر پاک حضرت ام البنین رحمت ، جانم به این غیرت
تو با لب تشنه فدا ، گشتی لب دریا ، یا حضرت سقا
از داغ سنگینت شده ، قامت کمان آقا ، بر سر زند زهرا
خوردی تو با صورت زمین، واویلا واویلا ، یا حضرت سقا
رفتی و روی حرمله ، بر کاروان وا شد ، در خیمه غوغا شد
زنده غم دیوار و در ، شد عصر عاشورا ، یا حضرت سقا
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی عاشورا
ای ساقی لب تشنگان ...
ای کشته ی دور از وطن ، مولای مظلومان ، یا سید العطشان
شاه شهید کربلا، عالم سنه قربان ، یا سید العطشان
حتی ز مهر مادرت اینجا تو محرومی ، تنها و مظلومی
آقا نبودی تو مگر ، در کربلا مهمان ، یا سید العطشان
ای زینت دوش نبی ، افتاده ای حالا ، تو زیر دست و پا
از این همه بی حرمتی ، عرش خدا لرزان ، یا سید العطشان
نازد خدایت تا ابد ، بر بندگی تو ، دلدادگی تو
بودی به زیر دشنه هم ، تو ربنا گویان ، یا سید العطشان
الشمر جالس علی ، صدر ِ ولی الله ، گریان رسول الله
از حال و روز زار تو ، لشکر شده خندان ، یا سید العطشان
در پیش چشم خواهرت ، بر حنجرت خنجر ، شد عالمی مضطر
چیزی نمانده تا دهد ، زینب ازین غم جان ، یا سید العطشان
خنجر به دست قاتلت ، خون گریه کرد آقا ، واویلا واویلا
وقتی که بالای سرت ، شد فاطمه گریان ، یا سید العطشان
دارد طمع حتی بر این ، جسم بدون سر ، این لشکر کافر
عالم ازین بی رحمی ِ کوفه شده حیران ، یا سید العطشان
نشناسَدَت آقا دگر ، حتی تو را خواهر ، ای کشته بی سر
سمّ ِ ستوران کرده چه ، با پیکر عریان ، یا سید العطشان
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شام غریبان
ای ساقی لب تشنگان
امشب زمین و آسمان ، از غصه گریان است ، شام غریبان است
در کربلای بی حسین ، زینب پریشان است ، شام غریبان است
آه از نهاد این زمین تا عرش اعظم رفت ، سلطان عالم رفت
جسمش به گودال و سرش در کوفه مهمان است ، شام غریبان است
کرده قیامت کینه ها ، از حیدر کرار ، شد غصه ها بسیار
وقت جسارت کردن ِ سم ستوران است ، شام غریبان است
زینب کند گریه برین ، تن ها که شد بی سر ، یا روضه مادر
در آتش دیوار و در ، هر خیمه سوزان است ، شام غریبان است
عباس با غیرت کجاست ، شد خیمه ها غارت ، ای وای ازین غربت
امشب چه غوغایی به پا ، در این بیابان است ، شام غریبان است
گشته رباب خون جگر ، بی طفل و گهواره ، رفته ز کف چاره
از طفل شش ماهه مگر ، دل کندن آسان است ، شام غریبان است
وای از رقیه که گره ، خورده به کار او ، چشم انتظار او
کعب نی و ویرانه و خار مغیلان است ، شام غریبان است
غارت شده پیراهن و ، انگشت و انگشتر، ، زهرا زند بر سر
بعد از حسین فاطمه غم ها فراوان است ، شام غریبان است
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شب هشتم
ای ساقی لب تشنگان
ای قاری قرآن من ، دسته گل پرپر ، ای وای علی اکبر
پشتم شکسته از غمت ، ای شبه پیغمبر ، ای وای علی اکبر
افتاده ای روی زمین، سرو خرامانم ، نور دو چشمانم
با گریه بالای سرت ، بابا زَنَد بر سر ، ای وای علی اکبر
برخیز و حالم را ببین ، آرام جان من ، تازه جوان من
بابا چگونه رفتنت را من کنم باور ، ای وای علی اکبر
بابای پیرت گشته از ، این درد پهلویت ، شرمنده رویت
هم گریه بر تو می کنم ، هم بر غم مادر ، ای وای علی اکبر
راحت شدی از روزگار ، سرو رشید من ، تشنه شهید من
کُن جای بابا نوش جان ، تو زمزم و کوثر ، ای وای علی اکبر
واویلتا ، واویلتا ، خندد به حال ما ، یک کربلا بابا
تو اربا اربا گشته ای ، بابا شده مضطر ، ای وای علی اکبر
قوت ندارد تا بَرَد ، جسم تو را تنها ، تا خیمه گه بابا
جانی نمانده جان تو ، دیگر در این پیکر ، ای وای علی اکبر
برخیز عصای دست من ، شد وقت بی یاری ، کن آبرو داری
ای غیرت الله آمده ، عمه درین لشکر ، ای وای علی اکبر
#محمد_حسین_رحیمیان
#نوحه_علی_اکبر
واحد سنتی شب هشتم
ای ساقی لب تشنگان
ای قاری قرآن من ، دسته گل پرپر ، ای وای علی اکبر
پشتم شکسته از غمت ، ای شبه پیغمبر ، ای وای علی اکبر
افتاده ای روی زمین، سرو خرامانم ، نور دو چشمانم
با گریه بالای سرت ، بابا زَنَد بر سر ، ای وای علی اکبر
برخیز و حالم را ببین ، آرام جان من ، تازه جوان من
بابا چگونه رفتنت را من کنم باور ، ای وای علی اکبر
بابای پیرت گشته از ، این درد پهلویت ، شرمنده رویت
هم گریه بر تو می کنم ، هم بر غم مادر ، ای وای علی اکبر
راحت شدی از روزگار ، سرو رشید من ، تشنه شهید من
کُن جای بابا نوش جان ، تو زمزم و کوثر ، ای وای علی اکبر
واویلتا ، واویلتا ، خندد به حال ما ، یک کربلا بابا
تو اربا اربا گشته ای ، بابا شده مضطر ، ای وای علی اکبر
قوت ندارد تا بَرَد ، جسم تو را تنها ، تا خیمه گه بابا
جانی نمانده جان تو ، دیگر در این پیکر ، ای وای علی اکبر
برخیز عصای دست من ، شد وقت بی یاری ، کن آبرو داری
ای غیرت الله آمده ، عمه درین لشکر ، ای وای علی اکبر
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی تاسوعا
ای ساقی لب تشنگان
ای حیدر کرببلا ، سردار بی همتا ، یا حضرت سقا
یا کاشف الکرب الحسین، ماه بنی الزهرا ، یا حضرت سقا
این دست و دلبازی تو ، باشد تماشایی ، امّید دنیایی
هر ساله غوغا می کنی ، در روز تاسوعا ، یا حضرت سقا
الله اکبر از تو و ، این زور بازویت ، نازم به نیرویت
صاحب لوا ، شیر حرم ، پا تا به سر مولا ، یا حضرت سقا
جای برادر بر حسین ، گفتی فقط مولا ، قربان تو آقا
از این ادب حیران شده ، چشم همه دنیا ، یا حضرت سقا
ما رو سیاهان را فقط ، تو ضامنی فردا ، با حضرت زهرا
دستت قیامت می کند ، در محشر کبری ، یا حضرت سقا
بر شیر پاک حضرت ام البنین رحمت ، جانم به این غیرت
تو با لب تشنه فدا ، گشتی لب دریا ، یا حضرت سقا
از داغ سنگینت شده ، قامت کمان آقا ، بر سر زند زهرا
خوردی تو با صورت زمین، واویلا واویلا ، یا حضرت سقا
رفتی و روی حرمله ، بر کاروان وا شد ، در خیمه غوغا شد
زنده غم دیوار و در ، شد عصر عاشورا ، یا حضرت سقا
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی عاشورا
ای ساقی لب تشنگان ...
ای کشته ی دور از وطن ، مولای مظلومان ، یا سید العطشان
شاه شهید کربلا، عالم سنه قربان ، یا سید العطشان
حتی ز مهر مادرت اینجا تو محرومی ، تنها و مظلومی
آقا نبودی تو مگر ، در کربلا مهمان ، یا سید العطشان
ای زینت دوش نبی ، افتاده ای حالا ، تو زیر دست و پا
از این همه بی حرمتی ، عرش خدا لرزان ، یا سید العطشان
نازد خدایت تا ابد ، بر بندگی تو ، دلدادگی تو
بودی به زیر دشنه هم ، تو ربنا گویان ، یا سید العطشان
الشمر جالس علی ، صدر ِ ولی الله ، گریان رسول الله
از حال و روز زار تو ، لشکر شده خندان ، یا سید العطشان
در پیش چشم خواهرت ، بر حنجرت خنجر ، شد عالمی مضطر
چیزی نمانده تا دهد ، زینب ازین غم جان ، یا سید العطشان
خنجر به دست قاتلت ، خون گریه کرد آقا ، واویلا واویلا
وقتی که بالای سرت ، شد فاطمه گریان ، یا سید العطشان
دارد طمع حتی بر این ، جسم بدون سر ، این لشکر کافر
عالم ازین بی رحمی ِ کوفه شده حیران ، یا سید العطشان
نشناسَدَت آقا دگر ، حتی تو را خواهر ، ای کشته بی سر
سمّ ِ ستوران کرده چه ، با پیکر عریان ، یا سید العطشان
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شام غریبان
ای ساقی لب تشنگان
امشب زمین و آسمان ، از غصه گریان است ، شام غریبان است
در کربلای بی حسین ، زینب پریشان است ، شام غریبان است
آه از نهاد این زمین تا عرش اعظم رفت ، سلطان عالم رفت
جسمش به گودال و سرش در کوفه مهمان است ، شام غریبان است
کرده قیامت کینه ها ، از حیدر کرار ، شد غصه ها بسیار
وقت جسارت کردن ِ سم ستوران است ، شام غریبان است
زینب کند گریه برین ، تن ها که شد بی سر ، یا روضه مادر
در آتش دیوار و در ، هر خیمه سوزان است ، شام غریبان است
عباس با غیرت کجاست ، شد خیمه ها غارت ، ای وای ازین غربت
امشب چه غوغایی به پا ، در این بیابان است ، شام غریبان است
گشته رباب خون جگر ، بی طفل و گهواره ، رفته ز کف چاره
از طفل شش ماهه مگر ، دل کندن آسان است ، شام غریبان است
وای از رقیه که گره ، خورده به کار او ، چشم انتظار او
کعب نی و ویرانه و خار مغیلان است ، شام غریبان است
غارت شده پیراهن و ، انگشت و انگشتر، ، زهرا زند بر سر
بعد از حسین فاطمه غم ها فراوان است ، شام غریبان است
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی تاسوعا
ای ساقی لب تشنگان
ای حیدر کرببلا ، سردار بی همتا ، یا حضرت سقا
یا کاشف الکرب الحسین، ماه بنی الزهرا ، یا حضرت سقا
این دست و دلبازی تو ، باشد تماشایی ، امّید دنیایی
هر ساله غوغا می کنی ، در روز تاسوعا ، یا حضرت سقا
الله اکبر از تو و ، این زور بازویت ، نازم به نیرویت
صاحب لوا ، شیر حرم ، پا تا به سر مولا ، یا حضرت سقا
جای برادر بر حسین ، گفتی فقط مولا ، قربان تو آقا
از این ادب حیران شده ، چشم همه دنیا ، یا حضرت سقا
ما رو سیاهان را فقط ، تو ضامنی فردا ، با حضرت زهرا
دستت قیامت می کند ، در محشر کبری ، یا حضرت سقا
بر شیر پاک حضرت ام البنین رحمت ، جانم به این غیرت
تو با لب تشنه فدا ، گشتی لب دریا ، یا حضرت سقا
از داغ سنگینت شده ، قامت کمان آقا ، بر سر زند زهرا
خوردی تو با صورت زمین، واویلا واویلا ، یا حضرت سقا
رفتی و روی حرمله ، بر کاروان وا شد ، در خیمه غوغا شد
زنده غم دیوار و در ، شد عصر عاشورا ، یا حضرت سقا
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی عاشورا
ای ساقی لب تشنگان ...
ای کشته ی دور از وطن ، مولای مظلومان ، یا سید العطشان
شاه شهید کربلا، عالم سنه قربان ، یا سید العطشان
حتی ز مهر مادرت اینجا تو محرومی ، تنها و مظلومی
آقا نبودی تو مگر ، در کربلا مهمان ، یا سید العطشان
ای زینت دوش نبی ، افتاده ای حالا ، تو زیر دست و پا
از این همه بی حرمتی ، عرش خدا لرزان ، یا سید العطشان
نازد خدایت تا ابد ، بر بندگی تو ، دلدادگی تو
بودی به زیر دشنه هم ، تو ربنا گویان ، یا سید العطشان
الشمر جالس علی ، صدر ِ ولی الله ، گریان رسول الله
از حال و روز زار تو ، لشکر شده خندان ، یا سید العطشان
در پیش چشم خواهرت ، بر حنجرت خنجر ، شد عالمی مضطر
چیزی نمانده تا دهد ، زینب ازین غم جان ، یا سید العطشان
خنجر به دست قاتلت ، خون گریه کرد آقا ، واویلا واویلا
وقتی که بالای سرت ، شد فاطمه گریان ، یا سید العطشان
دارد طمع حتی بر این ، جسم بدون سر ، این لشکر کافر
عالم ازین بی رحمی ِ کوفه شده حیران ، یا سید العطشان
نشناسَدَت آقا دگر ، حتی تو را خواهر ، ای کشته بی سر
سمّ ِ ستوران کرده چه ، با پیکر عریان ، یا سید العطشان
#محمد_حسین_رحیمیان