eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
233 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•جدايی از مدينه باورم شد.. حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه و شروع قیام سیدالشهدا(ع) _ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ جدايی از مدينه باورم شد حرم غمخانۀ صاحب حرم شد همه حجاج زهرا بار بستند به اين رفتن دل عالم شكستند به ناقه مادری و شير خواری شود آمادۀ اُشْتُر سواری تمام مشك ها پُر آب باشد كمی آرام ، اصغر خواب باشد كناری باغبان سرگرم لاله كند بابا كُشی نازِ سه ساله كناري نجمه مست روی قاسم زند شانه سر گيسوی قاسم تماشا مي كند با قلب شيدا قد و بالای اكبر ، اُمِّ ليلا ولی يك سو همه تصوير اين شب شده وقتِ پريشانی زينب سر او بر سر دوش حسين است پناه او در آغوش حسين است شده ذكر لبش با چشم گريان عزيزم بی تو می ميرم حسين جان تمام آرزوهايم تو هستی منم مجنون و ليلايم تو هستی همه شب روی سجاده نشينم الهی ای حسين داغت نبينم تمامی امانت های مادر ميان بسته پيچيدم برادر جواب سيد الشهدا : دلم را آب كردی گريه كم كن مرا بی تاب كردی گريه كم كن شده وقت سفر ای نور ديده نشين بالای محمل ای رشيده محارم دور محمل بي قرارت ابوفاضل بود چشم انتظارت يل ام البنين زانو گرفته علی اكبر به پای ناقه رفته به روی معجر تو حرز بستم خودم تا آخرش پای تو هستم همه رفتند اما غرق احساس پيامی آمد از مادر به عباس زمان حرفهای آخرين شد وصيت خوانی ام البنين شد صدا زد می روی ای نور عينم ولی جان تو و جانِ حسينم برو اما بدان شير نبردی مبادا بی حسينم باز گردی بيا تا خوب من رويت ببوسم بلندی های ابرويت ببوسم به خلوت بوسه هايم درس دارد حيا كردم ، حسين مادر ندارد @majmaozakerine
متن روضه حضرت رقیه سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️گریز به حضرت علی اصغر ع نیمه‌ی شب شده و خواب پریشان دارم همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند غرق خون غنچه‌ی لبهاست ، خدا رحم کند شام هرچند پر از سایه‌ی اهریمن بود تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا به روی دامن بود .. حسین .. غریب کربلا حسین .. تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا ، به روی دامن بود چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود *توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیره‌ای برید پرس‌وجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانه‌ی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریده‌ی بابارو گذاشتن جلو بچه‌ی یتیم .. حسین ..* تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیله‌ی قدر من امشب چقدر زیبا شد *أبتا … من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی تربیت شده‌ی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه ساله‌س ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست … همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همه‌ی حواسش به حجت خداست ..* بابا … راضی‌أم این که نگیری به بغل دختر را شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه : می‌تکانم ز سرِ سوخته خاکستر را حسین .. این ناله رو رها کن بگو حسین .. چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته حسین … گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده … می‌خوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین .. مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه می‌کنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟ فرمود عباس هم به این غم گریه می‌کنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه‌.. این چه غمی هست؟! فرمود شهادت‌ها حق ماست ، شهادت‌ها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمه‌های منو ببنده .. رفقا ما برای چی نمی‌میریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم .. تا که با عمه‌ی خود وارد بازار شدم مورد مرحمت خنده‌ی اغیار شدم هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم متوسل به عموجان علمدار شدم من نگویم که چه‌ها بر سر من آوردند چادری را که برایم تو خریدی ، بردند دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت می‌کنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام .. آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور می‌کنی .. گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا .. حسین .. @roze_daftari دفتری
بخواب شش ماهه ی شیرین زبونم می خوام برات آرام جونم، یه کمی لالایی بخونم، بابا بخواب خودت دیدی یاس سپیدم به خاطر تو ای امیدم ، از اینا منت می کشیدم، بابا کاش بشکنه دل ابر یه کم بارون بگیره لبای کویری تا یه خورده جون بگیره منتظر یه قطرست، چشمای نیمه جونت از بس که آب نخورده ، تاول زده زبونت بابا نکن تلذی روی دستام اینقدر زبون نزن به اشکام جونمو آوردی به لبهام،بابایی بابا نشد دومادیتو ببینم تیری که خوردی نازنینم خونتو پاشیده رو سینه ام، بابا خندیدی و دلم ریخت غصه قدم قدم ریخت وقتی تیرو کشیدم حنجرتو بهم ریخت با اون سه شعبه ای که عموتو کرد زمین گیر حرمله ای عزیزم تورو گرفته از شیر لالای علی علی جان وقتی حرمله رو آوردن پیش مختار، مختار صدا زد ملعون سه تا تیر زدی سه جای قلب زهرا را پاره کردی، یه تیر زدی به چشمای عباس، یه تیر زدی به گلوی نازنین علی، یه تیر زدی، اون لحظه ای که ارباب نازنین من سنگ به پیشونیش زدن پیراهنش بلند کرد هون پیشونی پاک کنه، سپیدی قلب حسین پیدا شد چنا زه کشیدی  چنان تیر به قلب حسین نشست، راوی میگه تیر از پشت بیرون آورد…..مختار گفت: ملعون شد یه جا دلت برا حسین بسوزه، شد یه جا دلت بلرزه، گفت: یه جا اینقده دلم براش سوخت، نشستم زمین شروع کردم براش گریه کردن، گفتن: کجا، گفت: اگه بگم از خونم می گذری، مختار گفت: بگی میکشم، نگی هم میکشم، گفت: حالا که ابنجور میگم تو تاریخ بمونه، خودشو که سوزوندم، جگر مادرشو که آتیش زدم، همین که تیر زدم نشست به گلوی علی دیدم آروم عباش کشید رو بچه اش، یه دو قدم میاد سمت لشکر، بر می گرده میره سمت خیمه، برمی گرده، دیدم حسین بیچاره شده گاهی میشینه، گاهی پا میشه، حسین………. ******* متن روضه علی اصغر برای مجلس شیر خواراه گان
زمینه شب هفتم حضرت علی اصغر علیه السلام لالا لالا کبوتر لالا لالایی اصغر چطوری من تو رو برگردونم به دست مادر لالا لالا ستاره شده بابات بی‌چاره مادر تو جلویِ خیمه‌ها چشم انتظاره نمیدونم چرا تو رو زدن یه دفعه ، بی هوا تو رو زدن چه تیری بودش انگاری که با نوک سرنیزه‌ها تو رو زدن الهی من بمیرم بخواب علی رو شونَم ببین بابا حیرونم دردت اومد میدونم لالا لالایی لالا لالا لالایی لالا لالا لالایی علیِ اصغر لالا لالا قناری سر اومد بی قراری دیگه آروم میتونی چشماتو رو هم بزاری لالا لالا امیدم گلِ سرخ و سپیدم سر اومد عمرِ تو راه رفتنت رو من ندیدم چقدر ماجرا پیچیده شد غم و دردِ بابا پیچیده شد زخمی شد کتفِ من با تیری که میونِ گیسوهات پیچیده شد الهی من بمیرم دلم رو از جا کَندی داری به من می‌خندی تو دستامو می‌بندی لالا لالا لالایی لالا لالا لالایی علیِ اصغر لالا لالا بهارم گره افتاده کارم چجوری از گلوت تیر سه‌سر رو در بیارم لالا لالا عزیزم شدی راهِ گریزم میرم خاکِت کنم روی تن تو خاک بریزم میزارم توی خاک بدنتو تا زیرِ پا نیافته تن تو الهی مادرت نبینه که میبوسه نیزه‌ها دهنتو الهی من بمیرم میگم غم ناگفته مصیبتت نشکفته سرت با سنگ میافته لالا لالایی لالا لالا لالایی 〰〰〰〰〰〰
روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه سید مهدی میرداماد -(این آخرِ عمری دلم باور ندارد،) "السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ  اَمیرالمؤمنین..." این آخرِ عمری دلم باور ندارد هفت آسمان من یکی اَختر ندارد *اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟*   دیروز من را باغ هجده لاله‌ای بود امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد *دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...*   ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد   من که نمردم چشم‌هایم تا قیامت گریان آن لب تشنه که مادر ندارد * دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....*   گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی یعنی ربابی که علی اصغر ندارد   آخر که گفته خنده می‌باشد جوابِ اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته بردن کنار محمل خواهر ندارد *آی حسین.....*   گفتند از صد سرو در خاک آرمیده از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد   گفتند عمودی ابروانش را دریده این روضه را اصلاً دلم باور ندارد *مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"... مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما... موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین... موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید... اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین..... یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین.... @majmaozakerine
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ به رسم ادب سلام حسینی و عاقبت بخیری زینبی اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ✅ باز این چه شورش است که در خلق عالم است ؟ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ؟ [ محتشم کاشانی] ✅ سپهسالار عشق، سردار دلها، سرباز ولایت، سپهبد شهید اِرْبَاً اِرْبا، به دستور مستقیم چهل و پنجمین رئیس جمهور پَست و اَبله و تهی مغز آمریکا،اَشْقَی الاَشقِیاء دونالد ترامپ،اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ اَلًاَلِیمَ حاج قاسم آقای سلیمانی عزیز جَلَّ جَلالُهُ وَ عَظُمَ شَأنُهُ فرموده اند: « ما ملت امام ‌حسینیم ما ملت شهادتیم » جانفدا، فرمانده ؟ لَبِّیک لَبِّیک ما در ره عشق نقض پیمان نكنیم... گر جان طلبند دریغ از جان نكنیم... گر جهان از یزید لبریز شود... ما پشت به سالار شهیدان نكنيم ! ✅ پسران و دختران با فُتُوَّت و با حیا ایرانی یکدم با حسین ⬅️ یک عمر زندگی با معنا ! تاکنون هیچ مکتب حماسی، سیاسی، فکری، عقیدتی، عاطفی،انسانی،رویشی،چون مکتب آموزگار ایثار و شهادت «سید الشهدا » آقا حسین بن علی علیه السلام جاوید و ماندگار در تاریخ جهان یافت نشده است ! پس همای سعادت زندگی حسینی و روزگار زینبی بر شانه شما باد. ✅ به فرزندانمان " هَل مِن ناصِرٍ يَنصُرُني" را بیاموزیم : حسین از بی یاری ! سر بریده شد ! نه از بی آبی ! عباس از معرفت و مرام  بی دست شد !  نه به خاطر مشک آب ! آنجا که حسین فریاد زد" هَل مِن ناصِرٍ يَنصُرُني ؟ یار میخواست ! نه آب... ! به بچه هامون، از آزادگی حسین بگوئیم نه از لبهای تشنه! خیلی ها لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین نشدن  ! حسین یعنی: مردانگی.آزادگی.غیرت.شجاعت و شهامت. عباس یعنی ؟ : سازنده تاسوعا، آبرو و فخر بشر در وفا، جوانمردی، معرفت،حیا، فداکاری و جانبازی و زینب یعنی ؟ آئینه تمام نمای پیروز امتحانات روزگار ! مُمْتَحِنةُ الدَّهر! قهرمان کربلا ! العالِمَةٌ غَيرُ مُعَلَّمَةٍ ! الفَهِیمَةٌ غَيرُ مُفَهَّمَة ! احیاگر حماسه و فرهنگ جاوید عاشورا و پیام آور و پرچمدار نهضت حسینی یا اَهَلَ الاِسلام ! ! ✳️زینب شناسی ! تنها کرسی خالی دانشگاه درکره زمین است ! صَلَّ اللَّهُ عَلِیْکِ یا اَباعَبْدِاللَّهِ الحُسَیْن يا اباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ ! وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا ! وَعَلى جَميعِ اهْلِ الْإِسْلامِ ! وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ ! ! ! ! وَ يَا أَهْلَ العَالَم ! ! أَلا وَ اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً ! فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ! لا تَبْرُدُ اَبَداً ! عُشَّاق الحُسَیْن : ⚫⚫⚫ 🔴 روز پنجشنبه شما نیکو و مهرانگیز 🔴 به آخرین پنجشنبه تیر سال ١۴٠٢ و یکصد و بيست و دومین روز سال خوش آمدید. ☀ ٢٩ تیر ١۴٠٢ خورشيدی 🌙 ٢ محرم الحرام ( ماه حرام ) ١۴۴۵ هجری قمری 🎄 ٢٠ جولای( ژوئیه) ٢٠٢٣ میلادی ذکر امروز پنجشنبه ۱۰۰ مرتبه 🌹 لا اِلهَ اِلَّا اللهُ المَلکُ الحقُّ المُبین🌹 🌹باز پنجشنبه و یادی از شهیدان🌹 🇮🇷 و مهاجران الی الله 🇮🇷 [لَبِّیک گویان اِرْجِعی إِلَی رَبِّکِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً ] 🌹 🇮🇷🌹 شهید مدافع امنیت بسیجی دلاور ولایی "امیر حسین‌پور — متولد ٢٧ / خرداد / ١٣٧۵ " که در ماموریت گشت شبانه،چهارشنبه ٢١ / تیرماه / ١۴٠٢، شهر تبریز،از ناحیه سر و چشم توسط فرد شرور به شدت مجروح و بعد از گذشت چهار روز تحمل جراحات شدید،روز یکشنبه ٢۵ / ۴ / ١۴٠٢ بافتخار شهادت نائل و به زمره شهیدان عرصه امنیت ملحق شد 🌹شهادتت مبارک🌹 🟥 شامگاه پنجشنبه ۲۴ تیرماه سال ١٣٨٩ مصادف با سوم شعبان المعظم ١۴٣١، فرخنده زاد روز آقا امام حسین ! یادآور شهادت ٢٢ شهید و ٢٧٠ مجروح (شهدای شعبانیه مسجد جامع زاهدان) پس از اقامه نماز مغرب و عشا ! بعد برگزاری دعای کمیل ! در حین هلهله جشن مولودی خوانی ! توسط گروهک ددمنش تروریستی وهابی! چَلِّی تبار،ابن ملجم صفت ! عبدالملعون،عبدالمالک ریگی است . یا و نام شهیدان این روز جاودان باد و نفرین و عذاب خدا بر بانیان شهادت شان پس درود و تحییت و سلام پروردگار به ارواح طیبه و پر فروغ همه شهیدان من الاولین الی آخرین بویژه آقا امام حسین علیه السلام و ٧٢ تن شهدای با صفای کربلا،از شیرخواره ۶ ماهه علی اصغر تا ٧٠ ساله حبیب بن مظاهر و روح بلند و ملکوتی امام خمینی قَدَّسَ اللّهُ نَفْسَهُ الزَّکَّیَّةَ و شهیدان و وفات یافتگان این هفته،به صواب قرائت سورة الفاتحة مع الاخلاصِ وَ الصلوات. 🟢⚪️🔴 یا حسین
نام های هر شب دهه اول ماه محرم در ادامه به بررسی نامگذاری روزهای محرم میپردازیم: شب و روز اول: روضه مسلم بن عقیل شب و روز دوم: ورود به کربلا شب و روز سوم: روضه رقیه دختر امام حسین(ع) شب و روز چهارم: فرزندان حضرت زینب(س)، یا حر بن یزید ریاحی، یا طفلان مسلم یا برخی از اصحاب معروف مثل حبیب بن مظاهر، زهیر و… شب و روز پنجم: عبدالله بن حسن یا اصحاب امام حسین(ع) شب وروز ششم: قاسم بن حسن شب و روز هفتم: علی اصغر و در برخی مناطق حضرت ابوالفضل شب و روز هشتم: علی اکبر شب و روز نهم: روز نهم تاسوعا است و روضه حضرت ابوالفضل(ع) (عباس بن علی) خوانده می‌شود. شب و روز دهم: روز دهم روز عاشورا که روضه‌های مربوط به شخص امام حسین(ع) خوانده می‌شود. شام روز دهم: شام غریبان، روضه حضرت زینب(ع). معمولا در مراسم شام غریبان چراغ‌ها را خاموش می‌کنند و با نور اندکی مثل نور شمع عزاداری می‌کنند. در برخی مناطق دسته‌های عزادار، عَلَم و کتل برنمی‌دارند و زنجیر و سینه نمی‌زنند شب یازدهم : شام غریبان شب دوازدهم : حضرت امام سجاد علیه السلام دیگر شب های محرم پس از شهادت امام حسین نام گذاری و ترتیب دقیقی ندارد ، ولی اجمال آن به قرار زیر است : دروازه کوفه ، تنور خولی ، مجلس عبیدالله ، دیر راهب نصرانی ، دروازه شام ، مجلس یزید ، دو راهی کربلا ، بازگشت به مدینه ، بشیر و ... التماس دعا#
‍ روضه حضرت علی اصغر (ع) دانی که چرا آب فرات هست گل آلود شرمندگیش از لب عطشان حسین است دانی که چرا چوب شود قسمتش آتش بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است دانی که چرا چشم خدا داده بشر را چون ذات خدا عاشق چشمان حسین است (ابی عبدالله گلدی او صودامر بالانی خیمه لر دالندا دفن ایلدی ) ایسی قومی قازدی که بیر آز یر درین اولسون عطشاندی بالا قبری اقلا سرین اولسون (الیکی بالانی دفن ایلدی قانلی قنداقیدا ویردی زینبه دیدی ننم عوضی آی باجی بو قانلی قونداقیدا آپار ویر ننه سینه قوی ربابه نیسگل اولماسون ) قنداقی اولوب داغ جگر آل ترابه بیر بوش بشیگه قویدولا گتیله ربابه قانلی بلک اولدی اله نیسگل او جنابه بیر عمر دیولر گجه بوکدی سحر آچدی (الیکی او قانلی قنداقی گتیردیلر خیمه لره ) بیر نخبه روایت اوخودی فلسفی بیر گون قوی عرض ایلیوم صبر ایوی ویران اولان اولسون فرمایش ایدوب گورجک او احوالی اوشاقلار سسلندیله آماده طوفان اولان اولسون (الیکی او قانلی قنداقی گوردولر دیدیلر) دوغراندی جوانان بنی هاشم و انصار نوبت یتوب اطفاله گریزان اولان اولسون شش ماهیه رحم ایلمین گور بیزه نیلر مخیمده قالوب قانینه غلطان اولان اولسون (شام غریبان گجه سی هامی جمع اولدی او یاری یانمش خیمیه زینب دیر باخیرام لیلاده اوخشور آغلیر سریه ده اوخشور آغلیر ام کلثومده ربابدا اوخشور اما ربابین بولارینان بیردنه فرقی وار زینب دیر باخردیم گوردوم هاچاناندی الین سینه سینن چکمیر رباب سنده آغلیرسان بولاردا آغلیر اما من هاچاندی باخیرام نیه الین سینن چکمیرسن؟ عرض ایلدی خانم گرک بو سوزی منن خبر آلمیدون ، عصر عاشورا حرملر آراسندا سو پایلاندی لیلاده ایچدی سریه ده ایچدی ین منه امر ایلدون منده ایچم منده بیر جوره ایچدیم ایندی سینمه صوت گلیب صاقا دا باخیرام علی اصغریم یوخدی صولا دا باخیرام علی اصغریم یوخ ) قلبیمی اصغریم اولسیدی غمیم بولمزدی والله بو صودوم گردونن اولسیدی بالام ئولمزدی آلتی آیدی منی راغب ایلمیشدون ئوزوه قلبیده غصم اولان وقته باخاردیم یوزوه بو گجه هاردا قالوبسان ننه قربان گوزوه ایتیریبسن منی اولما یریمی بولمورسن یا گورورسن که قرانلوقدی ایویم گلمیرسن اینجیدسه سنی ناله سسیم آغلامارام گل دیرناقلادوقون سینم اوغول داغلامارام گل اکبر جانی دای الریوی باغلامارام گل
✅ شب هفتم:‌ حضرت علی‌اصغر (ع) 🔻 سعید نسیمی 1️⃣ بند اول مادرت دل غمینه/ سرتو رو زمینه حنجرت رو رقیه/ کاش نبینه دلم آواره تو/ دور گهواره تو هلاک اون گلوی/ پاره تو اصغر بی‌گناهم 3/ علی لای‌لای 2️⃣ بند دوم شد تشییع جنازه/ داغ زهرا شد تازه صورت این قربونی/ چقدر نازه غسل جسم نکویت/ شد زخون گلویت زخمه قلب خونم/ تار مویت اصغر بی‌گناهم 3/ علی لای‌لای 3️⃣ بند سوم کوچولوی عزیزم/ از قبرت بر نخیزم با چه حالی روتنت/ خاک بریزم تا نبستم چشاتو/ هی می‌بوسم لباتو می‌کنم پاک خونای/ ناخوناتو اصغر بی‌گناهم 3/ علی لای‌لای السلام @majmaozakerine
🌾🍃روضه جانسوز ویژه☘🌾 شب هفتم محرم 🔴حضرت علی اصغر علیه السلام استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⏺↘️ ┏━━━⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️️━━┓ کاری کردید که زبان حال بابام اینه: کاش چشمم مثل دستم بسته بود *یا زهرا...* شماکه تلافیش رو سر بابام علی درآوردین ،با او کاری کردید که وقتی از دنیارفت یه دونه موی سیاه تو محاسنش نبود؛بیست و پنج سال بعد از مادرم تو جمل ابن عباس به علی عطر تعارف کرد؛حضرت فرمود:ما استعمال نمیکنیم،من هنوز داغدارم "نحن قوم فی المصیبه" بریم کربلا،از امروز که آب رو به روی ابی عبدالله و بچه ها بستند،دیگه باید آب جیره بندی بشه،مثل امشبی شب هشتم بریر میگه من مامور شدم با بیست نفر برم شریعه،بیست تا مشک رو پر از آب کنم؛اونم نه برا اصحاب،برا هشتادو چهار زن و بچه.مشکارو پر از آب کردم جنگیدیم،هر طوری بود آب آوردیم،آوردم تو خیمه ها؛یه دونه مشکا که مخصوص خیمه ی بچه ها بود،آوردم آویزون کردم،هنوز مشک رو به ستون خیمه آویزون نکرده بودم،بچه ها اونقدر تشنه بودند،از مشک آب آویزون شدند،آب رو زمین ریخت،زمین خیمه نمناک شد،بچه ها این لباس هاشون رو بالازدند،این گرمی و حرارت بدن رو با نمناکی خاک خیمه جبران کنند،روز باب الحوائجه! حسین جان خیلیا یک سال منتظر روز هفتم بودند،گفتند این آقازاده کارساز عالمه،بزرگان ما خیلی ارادت داشتندبه روضه ی ایشون" مرحوم میرزای قمی ده روز خونشون روضه میگرفت هر روز به روضه خون میگفت روضه ی علی اصغر بخون،آقا روضه های دیگه هم بلدم بخونم؛چرا فقط میگید این روضه رو بخون؟فرمود:هر شهیدی که آمد میدون،زبون داشت،رجز خوند،خودشو معرفی کرد،از خودشم دفاع کرد،اما شیرخواره زبون نداشت،تا تیر سه شعبه آمد آنقده سریع این تیر از کمان حرمله خارج شد که حتی ابی عبدالله هم یه لحظه جا خورد،هموز حرفاش تموم نشده بود دید علی داره لبخند میزنه..." یه تیر آمد اما دو تا نشون رو زد...با نشون اول گوش تا گوش علی رو پاره کرد،همونجا سر رو شونه ی بابا افتاد؛با نشون دوم خود حسین رو زد دیگه دیدند ابی عبدالله نمیدونه چکار کنه! یه قدم به سمت خیمه ها میره؛یه قدم به سمت میدان میاد... حسین... کجایی عباس بچمو دریاب سوخته صورتش زیر آفِتاب مادر بیتاب،بچه ی بیخواب کاشکی بیارن،یه جرعه ای آب آی حسین... 🌾🍃روضه جانسوز ویژه☘🌾 شب هفتم محرم 🔴حضرت علی اصغر علیه السلام 🔴
متن روضه حضرت رقیه سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️گریز به حضرت علی اصغر ع نیمه‌ی شب شده و خواب پریشان دارم همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند غرق خون غنچه‌ی لبهاست ، خدا رحم کند شام هرچند پر از سایه‌ی اهریمن بود تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا به روی دامن بود .. حسین .. غریب کربلا حسین .. تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا ، به روی دامن بود چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود *توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیره‌ای برید پرس‌وجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانه‌ی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریده‌ی بابارو گذاشتن جلو بچه‌ی یتیم .. حسین ..* تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیله‌ی قدر من امشب چقدر زیبا شد *أبتا … من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی تربیت شده‌ی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه ساله‌س ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست … همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همه‌ی حواسش به حجت خداست ..* بابا … راضی‌أم این که نگیری به بغل دختر را شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه : می‌تکانم ز سرِ سوخته خاکستر را حسین .. این ناله رو رها کن بگو حسین .. چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته حسین … گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده … می‌خوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین .. مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه می‌کنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟ فرمود عباس هم به این غم گریه می‌کنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه‌.. این چه غمی هست؟! فرمود شهادت‌ها حق ماست ، شهادت‌ها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمه‌های منو ببنده .. رفقا ما برای چی نمی‌میریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم .. تا که با عمه‌ی خود وارد بازار شدم مورد مرحمت خنده‌ی اغیار شدم هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم متوسل به عموجان علمدار شدم من نگویم که چه‌ها بر سر من آوردند چادری را که برایم تو خریدی ، بردند دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت می‌کنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام .. آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور می‌کنی .. گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا .. حسین ..
1.26M
سبک: با نوای کاروان(آهنگران) این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد دل به دریا می زنیم ما زیارت می رویم جان به قربان حسین تا شهادت می رویم عقده را خالی کنید سینه را راحت کنید در میان زائران کربلا نیت کنید این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد می رویم شط فرات می رویم تا علقمه دیدن شش گوشه ی نور چشم فاطمه با مدد از شاه دین بار بندید عاشقان یا ابوفاضل مدد باشه هر جا ذکرتان نام ابوفاضل مشکل گشا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد روضه خوان سوزی بده روضه ی اکبر بخوان لایی لایی،رود،رود از علی اصغر بخوان از تن بی سر شده از شهید پاره تن از لب عطشان بگو از حسین بی کفن حتی روی نیزه ذکر خدا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد (دلسوخته)