فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸خلوت کردن با آقا امام زمان
🎤استاد عالی
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
13.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه مهدویت 🔖
🎥#تصویری
🔅تسلط شیطان بر شیعیان باعث طولانی شدن غیبت امام زمان عجل الله است و مانع بسیار بزرگی بر سر راه زمینه سازی ظهور #امام_زمان عجل الله
🔰#استاد_عالی
🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
زیارت امین الله را همه با هم به جهت تعجیل در فرج مولایمان یوسف زهرا عجل الله تعالی فرجه الشریف زمزمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
زیارت امین الله را همه با هم به جهت تعجیل در فرج مولایمان یوسف زهرا عجل الله تعالی فرجه الشریف زمزمه میکنیم
Z a
هدایت شده از 🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
Fani-Ali-Ziyarat-Ameenullah.mp3
11.31M
🤲 قرائت #زیارت_امین_الله
🎙 بانوای : #علی_فانی
محـبان مهــــــــــــدي(عج) او خواهد آمد
او خواهـــد آمـــد...
#با_كولـــــه_باری_از_عــــدالـــت😍🌺
#السلام_علیک_یا_ابا_صالح_المهدی
══💝══════ ✾ ✾ ✾
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
سلام وعرض ادب واحترام خدمت تک تک عزیزان گروه
دوستان پدری هست که سرپرست خانوار هست دارای سه فرزند یکی از کلیه هاشونو ازدست دادن طوری که قادر به کار کردن نیستند و دیشب باخبر شدیم دوتا دخترشون هم دچار مشکل بیماری شدن مریض شدن درگیر بیمارستان هستن الان وحتی مخارج بیمارستان رو هم ندارن که بدن
متاسفانه تحت حمایت هیچ نهادی نیستن
خیلی مشکلات براشون پیش اومده نمیتونه خرج ومخارج بچه هاشو تامین کنه
گفتم باشما دوستان عزیز وخییر گروه درمیون بزارم کمکی به این پدر سرپرست خانواده می تونیدبکنید
نفری ۲۰۰۰۰ تومن هم کمک بکنیم خوش کلی هست
دوستان باور کنید ازاین دست بدیم مطمئن باشید خدا ۱۰ برابر این پولو بهتون برمیگردونه
هرکدام ازشما مایلید خواستید تواین کارخیر شرکت کنید به پیوی بنده مراجعه کنید تا شماره حساب بدم خدمتتون
الهی که هیچ پدری شرمنده خانوادش نشه🤲🤲
🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سلام وعرض ادب واحترام خدمت تک تک عزیزان گروه دوستان پدری هست که سرپرست خانوار هست دارای سه فرزند
دوستان اگرم خیری میشناسین از شهر اصفهان چهارمهال که بتونه ازنطر هزینه دارویی به این دوتا دختر مریض دربیمارستان کمک کنه حمایتشون کنه لطفا به مامعرفی کنید 🙏🙏🙏🌹
الهی هرچی ازخدای متعال میخواید نصیبتون کنه
🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سلام وعرض ادب واحترام خدمت تک تک عزیزان گروه دوستان پدری هست که سرپرست خانوار هست دارای سه فرزند
سلام وخدا قوت به اعضای محترم گروه دوستان باهمت شما عزیزان تا
الان ۱۰۰۰۰۰۰میلیون تومن جور شده
دم همگی شما گررررم🙏🙏🙏🌹🌹
ممنونم ازدوستان عزیزی که همکاری میکنن دست مهربانیشون رو به سر این پدر سرپرست میکشن واز هیچ کمکی دریع نمیکنن
دوستان مطمئن باشید ازاین دست بدید خدا ۱۰۰ برابرشو بهتون میده
دوستان اگه واقعا کسی رومیشناسین ومی تونه واقعا کمک بکنه از نظر هزینه بیمارستان ودارو دریغ نکنید چون واقعا تحقیقی که انجام شده پدر خانواده خیلی در مضیقه هستن
منتطر دستان مهربانی شما هستیم
دوستان اگرم خیری میشناسین از شهر اصفهان چهارمهال که بتونه ازنطر دارویی به این دوتا دختر مریض دربیمارستان کمک کنه حمایتشون کنه لطفا به مامعرفی کنید 🙏🙏🙏🌹
الهی هرچی ازخدای متعال میخواید نصیبتون کنه
#انس_بانهج_البلاغه
#انس_باامیرالمؤمنین
#نهج_البلاغه_خوانی_باید_یک_مکتب_شود
ان شاالله #بخش_نامه_های_نهج_البلاغه_راخواهیم_داشت
ثواب برکات نشر معارف اهلبیت علیهم السلام و کلام مولای متقیان را تقدیم به محضر چهارده معصوم سلام الله علیها میکنیم
⚘
📚نهج البلاغه/نامه۵۰ /به اميران سپاه خود
🔴 #پرهيز_از_غرورزدگيدر_نعمتها
از بنده خدا، علي بن ابيطالب ، امير مومنان ، به نيروهاي مسلح و مرزداران كشور پس از ياد خدا و درود! همانا بر زمامدار واجب است كه اگر اموالي به دست آورد، يا نعمتي مخصوص او شد، دچار دگرگوني نشود، و با آن اموال و نعمتها، بيشتر به بندگان خدا نزديك، و به برادرانش مهرباني روا دارد.
مسووليتهاي رهبري و نظاميان
آگاه باشيد حق شما بر من آن است كه جز اسرار جنگي هيچ رازي را از شما پنهان ندارم، و كاري را جز حكم شرع، بدون مشورت، با شما انجام ندهم، و در پرداخت حق شما كوتاهي نكرده، و در وقت تعيين شده آن بپردازم، و با همه شما بگونه اي مساوي رفتار كنم. پس وقتي من مسووليتهاي يادشده را انجام دهم، بر خداست كه نعمتهاي خود را بر شما ارزاني دارد، و اطاعت من بر شما لازم است، و نبايد از فرمان من سرپيچي كنيد، و در انجام آن چه صلاح است سستي ورزيد، و در سختيها براي رسيدن به حق تلاش كنيد، حال اگر شما پايداري نكنيد، خوارترين افراد نزد من انسان كج رفتار است، كه او را به سختي كيفر خواهم داد، و هيچ راه فراري نخواهد داشت، پس دستورالعملهاي ضروري را از فرماندهانتان دريافت داشته و از فرماندهان خود در آنچه كه خدا امور شما را اصلاح مي كند، اطاعت كنيد، با درود.
⚘
#جلسه_هشتاد_و_پنجم_نهج_البلاغه_خوانی_چهارشنبه۱۷آبانماه_۱۴۰۲
#نامهها
#شرح_نامه_۵۰
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح نامه(۵۰)🔹
✅نامه ای به فرماندهان
🔺مقام شما را از مردم دور نکند!
امام(عليه السلام) در بخش اوّل اين نامه از سران لشکر به عنوان «أَصْحَابِ الْمَسَالِحِ; محافظان مرزها» ياد کرده مى فرمايد: «(اين نامه) از سوى بنده خدا على بن ابى طالب اميرمؤمنان به پاسداران مرزها (ى کشور اسلام) نگاشته شده است»; (مِنْ عَبْدِ اللهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَصْحَابِ الْمَسَالِحِ).
مسالح جمع مسلحة به معناى مرز است و مرزها معمولاً مناطقى هستند که در اطراف کشور قرار دارند و ممکن است دشمن از آنجا نفوذ يا حمله کند و به همين دليل هميشه حکومت ها بخش مهمى از نيروهاى مسلحشان را در اين مناطق مى گمارند تا از حملات غافلگيرانه دشمنان آسوده خاطر باشند. اين تعبير نشان مى دهد که توجّه به مرزها از مهم ترين وظايف نيروهاى مسلح و ارتش اسلام است.
آن گاه امام(عليه السلام) از خودش شروع مى کند و حقوق مردم را بر والى به طور کلى بيان مى دارد و در بخش آينده انگشت روى موارد خاص گذارده به عنوان شرح اين مجمل آنها را يکى پس از ديگرى ذکر مى کند.
به هر حال امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه اش به دو نکته مهم اشاره مى فرمايد: نخست مى فرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) حقى که بر والى و زمامدار ثابت است اين است که فضل و برترى هايى که به او رسيده و قدرتى که به او داده شده سبب تغيير حال او درباره رعيّت نگردد»; (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ حَقّاً عَلَى الْوَالِي أَلاَّ يُغَيِّرَهُ عَلَى رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ، وَلاَ طَوْلٌ خُصَّ بِهِ).
اشاره به اينکه والى و زمامدار بايد چنان باشد که رسيدن به قدرت، او را دگرگون نسازد، دست و پاى خود را گم نکند و گرفتار عُجب، خودبينى و خودپسندى و در نتيجه استبداد نشود همان چيزى که غالباً در زمامداران مادّى ديده مى شود که پيش از رسيدن به قدرت سخنان زيبايى در مورد مردمى بودن و مردمى زيستن دارند; اما هنگامى که بر اوضاع مسلط شدند همه را فراموش کرده و استبداد را پيشه خود مى سازند و تنها اولياى الهى و کسانى که در خط پيروى آنها هستند از اين خطر در امان مى مانند.
در دومين نکته مى افزايد: «بلکه بايد نعمت هايى را که خدا به او ارزانى داشته سبب نزديکى بيشتر به بندگان خدا و مهربانى به برادرانش گردد»; (وَأَنْ يَزِيدَهُ مَا قَسَمَ اللهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّاً مِنْ عِبَادِهِ، وَعَطْفاً عَلَى إِخْوَانِهِ).
اشاره به اينکه نه تنها قدرت نبايد او را از مردم دور کند و به استبداد بکشاند، بلکه به عکس بايد هرچه نعمت خدا به او بيشتر مى شود به مردم نزديک تر گردد و درباره کسانى که امام از آنها به برادر تعبير کرده محبّت بيشتر داشته باشد، زيرا شکر اين نعمت جز از اين طريق نخواهد بود.
به اين ترتيب، امام(عليه السلام) نخست به مخاطبانش اجازه مى دهد که اداى حق خود را از امام مطالبه کنند. سپس در بخش آينده اين نامه به بيان حق خودش بر آنها مى پردازد.
در غررالحکم از حضرت نقل شده است که مى فرمايد: «إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَيْکُمْ نِعْمَةً مِنَ اللهِ عَلَيْکُمْ فَاغْتَنِمُوها وَلا تَمَلُّوها فَتَتَحَوَّلَ نَقِماً; نياز مردم به شما نعمتى است از سوى خدا براى شما. اين نعمت را غنيمت بشماريد و هرگز از آن ملول نشويد که به نقمت و عذاب تبديل خواهد شد».
🔹حقوق امام و حقوق فرماندهان:
امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه خود آنچه را به صورت کلى و سربسته در بخش قبل بدان اشاره فرموده به طور مشروح بيان مى کند.
نخست به حقوقى که مردم بر او دارند اشاره کرده و روى پنج حق انگشت مى گذارد. در اوّلين حق مى فرمايد: «آگاه باشيد حق شما بر من اين است که جز اسرار جنگى چيزى را از شما پنهان ندارم»; (أَلاَ وَإِنَّ لَکُمْ عِنْدِي أَلاَّ أَحْتَجِزَ دُونَکُمْ سِرّاً إِلاَّ فِي حَرْب).
به يقين پنهان داشتن اسرار از ياران و دوستان، نوعى ابراز بى اعتمادى به آنهاست و در بسيارى از موارد سبب بدبينى يا تفسيرهاى گوناگون براى يک واقعه مى شود; اما هنگامى که رئيس جمعيّت به طور کامل خبررسانى کند، پيوندهاى عاطفى محکم تر و سوء ظن و بدبينى کمتر خواهد شد، هر چند مواردى هست که چاره اى جز کتمان اسرار آن نيست; مانند مسائل جنگى، زيرا اگر دشمن از برنامه ريزى جنگ باخبر شود خود را در مقابل آن مقاوم مى سازد و پيش از موعد آن را خنثى مى کند به همين دليل در طول تاريخ همواره فرماندهان بزرگ برنامه هاى جنگى خود را تا آخرين لحظه پنهان مى داشتند تا بتوانند ضربات قاطع بر دشمن وارد کنند.
در تاريخ جنگ هاى پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) نيز اين اصل به خوبى مشاهده مى شود و به گفته مورخ معروف طبرى کمتر موردى بود که پيغمبر(صلى الله عليه وآله) از مدينه براى جنگى حرکت کند و مقصد نهايى را براى يارانش بيان فرمايد.
ادامه شرح نامه پنجاهم
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح نامه (۵۰)🔹
↩️حتى گاه که پيغمبر(صلى الله عليه وآله) خودش به سوى ميدان حرکت نمى کرد و گروهى را مأمور برنامه خاصى مى نمود نامه سربسته اى به فرمانده آنها مى داد و مى گفت: به سوى فلان محل حرکت کنيد و به فلان جا که رسيديد نامه را بگشاييد و هر چه در آن بود عمل کنيد. به يقين اگر از آغاز مقصد خود را بيان مى کرد در تمام مدينه پخش مى شد و جاسوسان آن را به سرعت به دشمن منتقل مى کردند و آنها نيز کاملا آماده مى شدند و چه بسا سرنوشت جنگ تغيير پيدا مى کرد.
سپس به دومين حق آنها اشاره کرده مى فرمايد: «و هيچ کارى را بدون مشورت با شما ـ جز در مقام قضاوت و بيان حکم الهى ـ انجام ندهم»; (وَلاَ أَطْوِيَ( دُونَکُمْ أَمْراً إِلاَّ فِي حُکْم).
اين همان اصل مشورت است که در قرآن مجيد و روايات اسلامى به صورت گسترده آمده است و در دنياى امروز به ظاهر بسيار بر آن تأکيد مى شود، هرچند در عمل طور ديگرى است. مشورت با اصحاب و ياران و پيروان به آنها شخصيت مى دهد و احساس مسئوليت مى کنند و پيوندهاى عاطفى و محبّت را محکم مى سازد. افزون بر اين در غير معصومان سبب مى شود خطاها به حدّاقل برسد.اما در قضاوت به هنگام صدور حکم، قاضى بايد قاطعانه برخورد کند و در حديثى از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «إِذَا کَانَ الْحَاکِمُ يَقُولُ لِمَنْ عَنْ يَمِينِهِ وَلِمَنْ عَنْ يَسَارِهِ مَا تَرَى مَا تَقُولُ فَعَلَى ذَلِکَ لَعْنَةُ اللهِ وَالْمَلاَئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ أَلاَّ يَقُومُ مِنْ مَجْلِسِهِ وَتُجْلِسُهُمْ مَکَانَهُ; هنگامى که قاضى در مقام صدور حکم (نه در بررسى مقدمات) به نفر سمت راست يا سمت چپ خود بگويد: به عقيده شما من بايد چه حکمى صادر کنم، لعنت خدا و فرشتگان و مردم بر او باد! چنين کسى (که توان صدور حکم نهايى را ندارد) بايد از جاى خود برخيزد و آنها را بر جاى خود بنشاند».
اضافه بر اين اگر قاضى آنچه را در نظر دارد که به آن حکم کند قبلا فاش نمايد ممکن است عوامل مختلف براى تغيير يا تضعيف رأى او تلاش کنند و او در فشار و محذور براى تغيير حکم قرار گيرد.
سپس به سومين و چهارمين حق اشاره مى کند و مى فرمايد: «من موظّفم هيچ حقى را از شما به تأخير نيندازم و پيش از رسيدن به مقطع نهايى آن را قطع نکنم»; (وَلاَ أُؤَخِّرَ لَکُمْ حَقّاً عَنْ مَحَلِّهِ، وَلاَ أَقِفَ بِهِ دُونَ مَقْطَعِهِ).
تفاوت اين دو حق را مى توان در ضمن مثالى بيان کرد و آن اينکه اگر بناست کسى يک ماه معين در جايى اسکان داده شود، آن ماه را تأخير نيندازد و ديگر اينکه پيش از اينکه ماه به سر برسد آن را قطع نکند و نتيجه هر دو اين مى شود که حقوق را بى کم و کاست و بدون افزايش بى دليل بپردازد.
در پنجمين و آخرين حق مى فرمايد: «(و نيز از حقوق شما بر من اين است که) همه شما درحق، نزد من يکسان باشيد (وتفاوتى ميان شريف و وضيع قائل نشوم)»; (وَأَنْ تَکُونُوا عِنْدِي فِي الْحَقِّ سَوَاءً).
البته منظور اين است که افراد در شرايط مساوى بايد بدون در نظر گرفتن موقعيّت اجتماعيشان يکسان باشند بنابراين مفهوم اين سخن اين نيست که اگر شرايط يکسان نيست باز هم حقوق يکسانى براى آنان در نظر گرفته شود مانند اينکه مثلاً يکى فرمانده لشکر است و ديگرى فردى عادى، يکى فرماندار يک منطقه است و ديگرى نگهبان عمارت فرماندارى و ديگرى به عنوان مثال نگهبان يک عمارت دولتى و يا اينکه يکى طبيب است و ديگرى پرستار، يکى کارهاى بسيار سنگين را در روزهاى متوالى به عهده گرفته و ديگرى کارى سبک در مدتى کوتاه. به يقين آنها يکسان نيستند ولى اگر دو نفر کارى يکسان داشتند حق آنها يکسان پرداخته خواهد شد، هرچند يکى از فاميل هاى سرشناس باشد و ديگرى فردى عادى و گمنام.آن گاه امام بعد از ذکر اين حقوق پنج گانه که مردم بر پيشوايشان دارند به بيان حقوق خود بر امت مى پردازد و به چهار حق اشاره مى کند:نخست مى فرمايد: «هنگامى که من اين وظايف را انجام دادم، نعمت خدا (الْيَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِينَکُمْ) بر شما مسلم (و کامل) خواهد شد و من بر شما (نخستين) حقى که دارم اطاعت است»; (فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِکَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْکُمُ النِّعْمَةُ، وَلِي عَلَيْکُمُ الطَّاعَةُ).
بايد گوش به فرمان من باشيد، فرمانى که ضامن سعادت شما در دنيا و آخرت و حافظ مصالح فرد و جامعه شماست.آن گاه در دستور دوم مى فرمايد: «و اينکه از دعوت من (براى جهاد و غير آن) سرپيچى نکنيد»; (وَأَلاَّ تَنْکُصُوا(10) عَنْ دَعْوَة).بنابراين دستور دوم نسبت به دستور اوّل از قبيل ذکر خاص بعد از عام است، زيرا مخاطب در نامه فرماندهان لشکرند که بايد در همه چيز مطيع فرمان امام باشند مخصوصاً در دعوت به جهاد.آن گاه به سومين حق اشاره کرده مى فرمايد: «و در آنچه من دستور مى دهم و به صلاح و مصلحت همگى است سستى و تفريط روا مداريد»; (وَلاَ تُفَرِّطُوا فِي صَلاَح)«
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح نامه(۵۰)🔹
↩️بسيارند کسانى که به ظاهر در مسير اطاعتند و دعوت پيشوايشان را لبيک مى گويند; ولى بر اثر سستى و کاهلى نتيجه مطلوبى عايدشان نمى شود. امام(عليه السلام) آن را به عنوان حقّى مستقل شمرده تا همگان بدانند اطاعت دعوت چيزى است و جدى بودن چيز ديگر.
بعضى از شارحان نهج البلاغه، اين جمله را اشاره به مسأله جهاد مى دانند که امام(عليه السلام) فرماندهان لشکر را موظّف مى کند هر زمان فرصتى براى دفع دشمن فراهم گردد آن را غنيمت بشمرند و سستى و کوتاهى نکنند.
سرانجام در بيان چهارمين و آخرين حق مردم بر پيشوايانشان مى فرمايد: «و بايد در ميان امواج مشکل ها و شدايد براى حق و به سوى حق فرو رويد»; (وَأَنْ تَخُوضُوا الْغَمَرَاتِ(11) إِلَى الْحَقِّ).
اشاره به اينکه در مقام دفاع از کشور اسلام فداکارى لازم است، فداکارى تا سرحد جان و اين يکى از حقوق زمامدار بر فرماندهان لشکر و فرد فرد آنهاست.
تاريخ اسلام پر است از جلوه هاى ايثار و فداکارى و خوض غمرات براى رسيدن به حق. براى نمونه: تاريخ طبرى در حوادث سنه 37 آورده است: در ميدان جنگ صفين عمّار بيرون آمد و در برابر مردم قرار گرفت و عرضه داشت: خداوندا تو مى دانى اگر من بدانم که رضاى تو در اين است که خودم را در دريا پرتاب کنم چنين مى کنم و من به خوبى مى دانم که امروز هيچ عملى تو را از پيکار با اين فاسقان خشنودتر نمى سازد و اگر مى دانستم عملى تو را خشنودتر از اين مى سازد انجام مى دادم.(12)
در سيره ابن هشام آمده است هنگامى که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) باخبر شد لشکر قريش به سوى بدر حرکت کرده پيامبر با مردم مشورت کرد و جريان قريش را به آنها گفت (نظر حضرت اين بود که ميزان آمادگى ياران خود را بيازمايد) مقداد برخاست و گفت: اى رسول خدا! به همان راهى که خداوند به تو نشان داده برو ما با تو هستيم به خدا سوگند ما مثل بنى اسرائيل نيستيم که به موسى گفتند: تو به اتفاق پروردگارت برو و با دشمنان مبارزه کن ما در اينجا نشسته ايم. من مى گويم: تو با پروردگارت با آنها پيکار کنيد و ما هم با شما هستيم. به خدايى که تو را به حق مبعوث ساخته اگر ما را به دورترين نقطه جزيره ببرى با تو خواهيم بود تا به مقصد برسى. پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) براى او دعا کرد سپس فرمود: اى مردم باز هم به من مشورت دهيد. نظر آن حضرت طايفه انصار بود و آنها جمعيت قابل ملاحظه اى بودند. سعد بن معاذ برخاست و عرض کرد: اى رسول خدا! مثل اينکه نظرت به سوى ما طايفه انصار است؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: آرى. عرض کرد: ما به تو ايمان آورده ايم و گواهى داده ايم آنچه را آوردى حق است و با تو عهد و پيمان بسته ايم. به هر سويى مى خواهى برو ما با تو هستيم. به خدايى که تو را به حق مبعوث کرده اگر ما را به کنار اين دريا ببرى (اشاره به درياى سرخ است که در حاشيه غربى جزيره عربستان قرار دارد) و تو وارد اين دريا شوى ما هم با تو وارد خواهيم شد و يک نفر تخلّف نخواهد کرد.(13)
امام(عليه السلام) در سومين بخش از کلام خود متخلّفان را تهديد مى کند تا بشارت و انذار را به هم بياميزد و مى فرمايد: «اگر اين وظايف را نسبت به من انجام ندهيد آن کس که راه کج مى رود از همه نزد من خوارتر است. سپس او را به سختى کيفر مى دهم و راه فرارى نزد من نخواهد داشت»; (فَإِنْ أَنْتُمْ لَمْ تَسْتَقِيمُوا لِي عَلَى ذَلِکَ لَمْ يَکُنْ أَحَدٌ أَهْوَنَ عَلَيَّ مِمَّنِ اعْوَجَّ(14) مِنْکُمْ، ثُمَّ أُعْظِمُ لَهُ الْعُقُوبَةَ، وَلاَ يَجِدُ عِنْدِي فِيهَا رُخْصَةً).
در واقع امام(عليه السلام) در اينجا براى متخلفان دو کيفر قائل شده است: کيفر معنوى و کيفر ظاهرى. کيفر معنوى آن است که قدر و مقام آنها نزد امام(عليه السلام) بسيار پايين خواهد آمد; پائين تر از هرکس و کيفر ظاهرى مجازات هاى جسمانى است که امام(عليه السلام) براى آنها در نظر گرفته است. به يقين اگر بشارت و انذار در مديريت ها مخصوصاً مديريت جنگ و دفاع آميخته نشود کارآيى خود را از دست خواهد داد.
آن گاه امام(عليه السلام) در پايان اشاره کوتاه و پرمعنايى به آنچه در بالا بيان فرمود کرده مى افزايد: «بنابراين بايد حقوق خود را از امراى خود بگيريد و حقوق آنها را که با آن خداوند کار شما را اصلاح مى کند به آنها بپردازيد. والسّلام»; (فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِکُمْ، وَأَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ مَا يُصْلِحُ اللهُ بِهِ أَمْرَکُمْ. وَالسَّلاَمُ).
جمله «فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِکُمْ» اشاره به حقوق پنجگانه اى است که در آغاز امام(عليه السلام) بيان فرمود و به آنها حق مى دهد که اين حقوق را از پيشوايشان مطالبه کنند و جمله «أَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ...» اشاره به حقوق چهارگانه اى است که امام(عليه السلام) از آنها مطالبه مى کند; حقوقى که آن هم به نفع آنها و براى اصلاح امور آنهاست.»