eitaa logo
🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
129 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
همراه باشید عصرتون منور به نور تابان نهج البلاغه مولای متقیان ان شاالله روز خوبی را سپری کرده باشید 👌اکلیپ سیری در نهج البلاغه ۲ را خواهیم داشت و👇👇👇 سپس حکمت ها و ضیافت ها از ۸ تا ۱۱🫰 همراه ما باشید نسخه سعادت بشریت نهج البلاغه @brjko1402
🔹 ترجمه و شرح خطبه (۳۷)بخش اول🔹 ↩️امام همواره گفتار معروف پيامبر را که در فرمان مالک اشتر به آن اشاره فرموده، مدّ نظر و مورد توجه داشته است، به همين دليل به مالک اشتر صريحاً توصيه مى کند که بخشى از وقت خود را در اختيار نيازمندان بگذار و بارِ عام بده، درهاى دارالاماره را بگشاى و پاسبانان را کنار بزن تا مردم آزادانه با تو تماس بگيرند و نيازها و مشکلات خود را، بىواسطه با تو در ميان بگذارند. سپس مى افزايد: «اين به خاطر آن است که از پيغمبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) بارها اين سخن را شنيدم که مى فرمود: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لايُؤخَذُ لِلضَّعيفِ فيهِا حَقُّهُ مِنَ الْقَوىِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِع»; امّتى که حقّ ضعيفان را از زورمندان با صراحت نگيرد، هرگز پاک نمى شود و روى سعادت را نمى بيند». امام (عليه السلام) در تمام امور، خود نسبت به اين اصل اساسى وفادار ماند و اين اصل در تمام زندگانيش ظهور و بروز داشت و تنها ايرادى که دشمنان بر او مى گرفتند، همين بود. که او عدالت را فداى مصلحت شخصى و حکومتش نمى کند و افراد دنياپرست خودخواه را که هميشه عادت به تبعيضهاى ناروا کرده اند، از خود مى راند. در اين زمينه حکايات و احاديث زيادى نقل شده، از جمله اين که در کتاب روضه کافى آمده است که امام (عليه السلام) روزى عطاياى بيت المال (خراج و مانند آن) را تقسيم مى کرد، مرد سرشناسى از انصار پيش آمد و امام (عليه السلام) سه دينار به او داد و بعد از او غلام سياهى آمد، امام (عليه السلام) به او هم سه دينار داد. مرد انصارى عرض کرد: «اى اميرمؤمنان! اين غلام من بود که ديروز آزادش کردم. تو او را با من يکسان قرار مى دهى؟» امام (عليه السلام) فرمود: «من در کتاب خدا نظر کردم، هيچ برترى اى براى فرزندان اسماعيل بر فرزندان اسحاق نديدم». «اِنَّ آدَمَ لَمْ يَلَدْ عَبْداً وَ لا أَمَةً اِنَّ النّاسَ کُلُّهُمْ أَحْرار; از آدم غلام و کنيزى متولّد نشد، همه مردم آزادند (و اگر در برهه اى از زمان طوق بندگى بر گردن بعضى بيفتد، سرانجام بايد آزاد شوند و به اصل خود باز گردند)». اين تعبير امام (عليه السلام) شايد ناظر به اين باشد که اگر بنا شود گروهى بر گروه ديگرى برترى يابند، بايد فرزندان اسماعيل ذبيح الله بر ديگران پيشى گيرند در حالى که آنان نيز با ديگران يکسانند. سپس به دنبال اين کلام مى افزايد: «ما در برابر فرمان خدا راضى هستيم و در مقابل امر او تسليم مى باشيم; رَضِينَا عَنِ اللهِ قَضَاءَهُ وَ سَلَّمْنَا لَهُ أَمْرَهُ». اين تعبير، ممکن است که اشاره به يکى از دو معنا باشد: نخست اين که فرمان خدا اين است که حمايت از مظلوم و مبارزه با ظالم کنيم و ما تسليم اين فرمان هستيم و بايد تسليم باشيم، خواه ديگران بپسندند يا نپسندند. ديگر اين که حمايت از ضعيف مظلوم و مبارزه با قوى ظالم، مشکلاتى در زندگى انسان مى آفريند و من آگاهانه در اين راه گام برمى دارم و مشکلاتش را به جان مى پذيرم و راضى به قضاى الهى هستم. شايان توجه اين که بسيارى از مفسران نهج البلاغه اين جمله را مقدمه اى براى فراز بعد و مربوط به آن دانسته اند، ولى همان گونه که در تفسير بالا ذکر شد، ظاهر اين است که اين جمله ادامه بحث گذشته است و نشان مى دهد که امام (عليه السلام) در حمايت از مظلوم و مبارزه با ظالم کمترين ترديدى به خود راه نمى دهد و هر مشکلى را در اين راه به جان مى خرد و تسليم امر و فرمان خدا است. *** نکته: حمايت از مظلوم و مبارزه با ظالم: اين مسأله که حکومت اسلامى بايد مدافع مظلومان و يار و ياور آنها باشد و در برابر هجوم ستمگران از آنان حمايت و دفاع کند، در عبارات متعددى از نهج البلاغه منعکس است که يک نمونه روشن آن خطبه شقشقيه بود که در پايان آن، امام (عليه السلام) با صراحت مى فرمايد: «من طالب خلافت و حکومت بر شما نبودم; آنچه مرا وادار به پذيرش مى کند، پيمانى است که خداوند از علماى هر امّتى گرفته که در برابر شکمبارگى ستمگران و گرسنگى ستمديدگان سکوت نکنند و به يارى گروه نخست قيام کنند و با گروه دوم به مبارزه بپردازند; «وَ ما أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَماءِ أَنْ لايُقارُّوا عَلى کِظَّةِ ظالِم وَ لاسَغَبِ مَظْلُوم». در آخرين وصاياى امام (عليه السلام) در بستر شهادت نيز به فرزندانش تأکيد مى کند که همواره، دشمن ظالمان و ياور مظلومان باشند، (کُونا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوناً). سراسر زندگى امام (عليه السلام) و حوادث جالبى که در حيات آن حضرت واقع شد، نشان مى دهد که در عمل نيز هميشه به اين اصل اساسى وفادار بود ولحظه اى در انجام دادن آن کوتاهى نفرمود.⬇️