#در_ادامه_شرح_خطبه۴۰
✨﴾﷽﴿✨
✔️🔹ترجمه و شرح خطبه (۴۰)🔹
سؤال ديگر اين که چرا امام (عليه السلام) در ميان مؤمن و کافر در عبارت بالا تفاوت گذارده، در مورد مؤمن مى فرمايد: «يَعْمَلُ» و در مورد کافر مى فرمايد: «يَسْتَمْتِعُ»؟
پاسخ اين سؤال اين است که هدف مؤمن در زندگى دنيا بهره گيرى از مواهب زندگى و تمتّع نيست، بلکه هدف اصلى او جلب رضاى خدا و خشنودى پروردگار است، و اگر از مواهب حيات نيز بهره گيرى کند مطلوب ثانوى و تبعى او است نه اصلى، در حالى که کافر و بى ايمان نه تنها در پى جلب رضاى خدا نيست، بلکه تنها مى خواهد از مواهب مادّى جهان بهره گيرى کند، هر چند از طريق حرام و نامشروع باشد، لذا امام (عليه السلام) مى فرمايد: «با تشکيل حکومت هر يک از اين دو به هدف خويش مى رسند، در صورتى که اگر حکومت نباشد، همه چيز به هم مى ريزد نه مؤمن عمل الهى مى تواند انجام دهد، و نه کافر زندگى آرامى خواهد داشت.
*
مرحوم سيد رضى در پايان اين خطبه قسمتهايى از آن را به روايتى ديگر نقل مى کند که تفاوت مختصرى با آنچه گذشت دارد. مى گويد: «در روايت ديگرى آمده است که امام (عليه السلام) هنگامى که «تحکيم» آنها را شنيد (اشاره به شعار لا حُکْمَ إلاّ للهِِ است) فرمود: «آرى من در انتظار حکم الهى درباره شما هستم». (حُکْمَ اللهِ أنْتَظِرُ فيْکُمْ).
اين جمله ممکن است اشاره به اين باشد که امام (عليه السلام) از سخن خود آنها اقتباس کرد و فرمود: اين که مى گوييد حکم از آن خدا است، من انتظار اين حکم الهى را درباره شما مى کشم که او شما را به خاطر لجاجت و ايجاد شکاف در صفوف مسلمين به مجازات دردناک گرفتار کند!
يا اشاره به اين باشد که من انتظار اين را مى کشم که به شما اتمام حجّت شود و آنها که بر لجاجت و گمراهى خويش بمانند حکم خدا را درباره آنها اجرا کنم!
مرحوم سيّد رضى سپس مى افزايد: (طبق اين روايت) امام (عليه السلام) فرمود: «اما در حکومت حاکم نيکوکار شخص پرهيزکار به خوبى انجام وظيفه مى کند، و در حکومت حاکم بدکار، شخص شقى و ناپاک از آن بهره مند مى شود تا مدّتش سرآيد و مرگش فرا رسد».
(أَمَّا الاِْمْرَةُ الْبَرَّةُ فَيَعْمَلُ فيها التَّقِيُّ، وَ أَمَّا الاِْمْرَةُ الْفَاجِرَةُ فَيَتَمَتَّعُ فِيهَا الشَّقِيُّ، إلى أَنْ تَنْقَطِعَ مُدَّتُةُ وَ تُدْرِکَهُ مَنِيَّتُهُ).
ولى با توجه به اين که مفهوم سخن بالا اين است که در حکومت پاکان، فاجران از تمتّع مباح نيز محرومند و در حکومت فاجران مؤمنان هيچ گونه آرامش و آسايشى ندارند (و اين برخلاف هدفى است که خطبه براى آن بيان شده که حکومت به هر طريق و به هر صورت لازم است)، به نظر مى رسد که روايت اوّل صحيح تر و دقيق تر است.
در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، مطلبى آمده است که کمک بسيار مؤثرى به روشن شدن نخستين جمله روايت بالا (حُکْمَ اللهِ أَنْتَظِرُ فيْکُمْ)، مى کند و آن اين که:
«هنگامى که على (عليه السلام)از صفّين بازگشت و به کوفه آمد، خوارج در صحراى «حروراء» (در نزديکى کوفه) اجتماع کردند و يکى بعد از ديگرى نزد امام (عليه السلام) آمدند (و سخن نامناسبى گفتند و برگشتند) در اين هنگام يکى از آنان خدمت امام (عليه السلام) در مسجد رسيد، و در حالى که مردم اطراف آن حضرت را گرفته بودند فرياد زد (لا حُکْمَ إِلاّ للهِِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ)! (و با اين تعبير اصحاب حضرت را به شرک متّهم ساخت)!
مردم رو به سوى او کردند، فرياد زد: (لا حُکْمَ إلاّ للهِِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُتَلَفِّتُونَ) (در اينجا کسانى را که به او نگاه مى کردند متّهم به شرک کرد).
امام (عليه السلام) سربلند کرد و به او نگاه فرمود: او (که مرد بسيار وقيح و بى شرمى بود) فرياد زد: (لا حُکْمَ إلاّ للهِِ وَ لَوْ کَرِهَ اَبُوحَسَنْ)!
(و در اينجا امام (عليه السلام) را متّهم به مخالفت با حکم الله کرد!) امام (عليه السلام) فرمود: ابوالحسن (على بن ابى طالب) از حکم خدا ناخشنود نيست. من مخصوصاً منتظر حکم خدا درباره شما هستم (مجازاتى از سوى خدا و يا مجازاتى به وسيله مؤمنان).
در اينجا مردم گفتند: اى اميرمؤمنان چرا تصميم به نابودى اين گروه (جسور و بى منطق) نمى گيرى؟ امام (عليه السلام) فرمود: اينها هرگز نابود نمى شوند، آنها در صلب پدران و رحم مادران تا روز قيامت خواهند بود (اگر گروهى از بين بروند گروه ديگرى با همين طرز فکر قشرى و تعصّب آميز و دور از منطق جانشين آنها مى شوند)!(7) چه سخنان حکيمانه اى!
*
نکته ها:
1 ـ بلاى تحريف!
تنها خوارج نبودند که براى رسيدن به مقاصد شوم خود از تحريف حقايق و تفسير به رأى آيات الهى بهره مى گرفتند، بلکه اگر يک نگاه اجمالى به تاريخ بشريت از آغاز تا کنون بيندازيم خواهيم ديد تحريف حقايق هميشه به صورت ابزارى در دست ظالمان و آلودگان و گمراهان بوده است.⬇️