eitaa logo
🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
118 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
5هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 راه اصلاح دنیا و آخرت ⚜ در حکمت ۸۹ نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) یک کلید طلایی برای اصلاح تمام امور به ما عنایت می‌فرمایند و می‌فرمایند: " هرکس رابطه خودش با خدا را اصلاح کند، خدا ارتباط او با دیگران را اصلاح می‌کند؛ هرکس امر آخرتش را اصلاح کند، خدا امر دنیایش را اصلاح می‌کند و هرکس از درون برای خود، واعظ و نصیحت گری داشته باشد، خدا از بیرون برای او محافظی قرار می‌دهد. " 🔻 این حقیقت بزرگ و بلند، کلید بسیار مهمی است که ما را از هزار راه دیگر و هزار زحمت دیگر، آسوده می‌کند و می‌فهماند که هر وقت در زندگی فردی و اجتماعی دچار مشکلات شدید، بدانید که ریشه آن مشکلی است که در ارتباط با خدا ایجاد کردید. 🔻 لذا در خطبه ۱۷۸، بند دوم، مولا علی (علیه‌السلام) این حقیقت را تشریح می‌کنند؛ می‌فرمایند: " به خدا سوگند، (خیلی جالب است؛ حضرت قسم جلاله می‌خورند!) هرگز ملّتی از ناز و نعمت زندگی گرفته نشدند، مگر به کیفر گناهانی که انجام داده اند؛ زیرا خداوند بر بندگان خود، ستم روا نمی‌دارد. اگر مردم به هنگام نزول بلاها و گرفته شدن نعمت ها، با درستی نیّت در پیشگاه خدا زاری کنند و با قلب های پر از محبّت از خدا، از خداوند درخواست عفو نمایند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت و هر گونه فسادی اصلاح خواهد شد؛ من بر شما ترسناکم که در جهالت و غرور فرو رفته اید؛ چه اینکه در گذشته به سویی کشیده شدید که قابل ستایش نبود ولی اگر در زندگانی خود اصلاحاتی پدید آورید، سعادتمند خواهید شد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹اسلام شناس واقعی ⚜ در حکمت ۹۰ نهج‌البلاغه شریف، مولا علی (علیه‌السلام)، نشانه هایی را از اسلام شناسِ فقیهِ واقعی، مطرح می‌کنند که عبارت اند از: 1⃣ مردم را از رحمت خدا مأیوس نکند، 2⃣ مردم را از مهربانی خدا نا امید نکند، 3⃣ مردم را از عذاب ناگهانی الهی، ایمنی کاذب ندهد. 🔻در مقابل اسلام شناسِ واقعی که در نقطه خوف و رجاء حرکت می‌کند، حضرت در خطبه ۱۷ و ۱۸ اسلام شناس های دروغین و ضعیف را هم معرفی می‌کنند. (که شما می‌توانید به این خطبه ها یعنی خطبه ۱۷ و ۱۸ مراجعه کنید.) 🔻در بخشی از خطبه ۱۷ می‌فرمایند: " دشمن ترین آفریده های خدا، نزد خدا دو نفرند : یکی مردی که خدا او را به حال خود واگذاشته و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شیفتهٔ بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگیزی می‌کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده و طرفداران خود و آیندگان را در زمان زندگی و پس از مرگش، گمراه ساخته است. بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و گرفتار زشتی های خود نیز می‌باشد. دوم، مردی که مجهولاتی به هم بافته و در میان انسان های نادانِ امّت جایگاهی پیدا کرده است؛ در تاریکی های فتنه فرو رفته و از مشاهدهٔ صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالِم نامیده اند که نیست. چیزی را بسیار جمع آوری می‌کند که اندک آن هم، به از بسیار آن است؛ تا آنکه از آب گندیده سیراب شود و دانش و اطلاعات بیهوده فراهم آورد. " 🔻یکی هم در خطبه ۱۸ نهج‌البلاغه است ؛ که مولا علی (علیه‌السلام)، تعجب می‌کنند در زمانه ای قرار گرفته ایم که یک حکم خدا در مورد یک موضوع واحد، توسط چند قاضی، که باید بر اساس شریعت و فقه حکم کند، به صورت متفاوت حکم می‌شود، بعد این تفاوت و اختلاف را پیش حاکم می‌برند، حاکم هر دو تا را تأیید می‌کند. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح (بخش اول) 🔹حکمت ؛ مایهٔ حیات قلب ⚜ در حکمت ۹۱ و عیناً در حکمت ۱۹۷ نهج‌البلاغه، مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: 💠 « إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ [الْحِكْمَةِ] الْحِكَمِ » 💠 " همانا این قلب ها هم مانند این بدن ها ملول و خسته می‌شوند؛ پس در حال خستگی و افسردگی دل، طُرفه حکمت ها را به او عرضه کنید. " 🔰 چند نکته پیرامون این حکمت نورانی، ضرورت دارد که مورد توجه قرار گیرد : 1⃣ اولاً این قلب است که شگفت ترین عضو وجودی انسان است؛ 🔻مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۱۰۸ نهج‌البلاغه، در این باره می‌ فرمایند: " به رگ های درونی انسان پاره گوشتی آویخته که شگفت ترین اعضای درونی اوست و آن قلب است؛ چیزهایی از حکمت و چیزهایی متضاد با آن در او وجود دارد. پس اگر در دل امیدی پدید آید، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد، حرص آن را تباه سازد و اگر ناامیدی بر آن چیره شود، تأسف خوردن آن را از پای در می‌آورد؛ اگر خشمناک شود، کینه توزیِ آن فزونی یابد و آرام نگیرد، اگر به خشنودی دست یابد، خویشتن داری را از یاد برد و اگر ترس آن را فرا گیرد، محافظه کاری او را مشغول می‌سازد، اگر به گشایشی برسد، دچار غفلت زدگی می‌شود و اگر مالی به دست آورد، بی نیازی آن را به سرکشی کشاند و اگر مصیبت ناگواری به او برسد، بی صبری رسوایش می‌کند و اگر به تهیدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول می‌سازند و اگر گرسنگی بی تابش کند، ناتوانی آن را از پای در آورد و اگر زیادی سیر شود، سیری آن را زیان رساند؛ پس هرگونه کندروی برای آن زیان بار و هرگونه تندروی هم برای آن فساد آفرین است. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹حکمت ؛ مایهٔ حیات قلب 🔰 امّا عواملی باعث ملالت و خستگی و افسردگی قلب ها می‌شود؛ اولاً باید بدانیم از نگاه مولا علی (علیه‌السلام) غیر از حیات و زندگی، هر چیزی در این دنیا روزی کسل کننده و خسته کننده خواهد شد. 🔻 مولا علی (علیه‌السلام) در خطبه ۱۳۳ نهج‌البلاغه، بند پنجم می‌فرمایند: " آگاه باشید، در دنیا چیزی نیست مگر آنکه صاحبش به زودی از آن سیر و از داشتن آن دلگیر می‌شود، غیر از ادامه زندگی؛ زیرا در مرگ آسایشی نمی نگرد. " 🔰 اسباب ملالت قلب در نهج‌ البلاغه متعدد است که به برخی از مهم ترین آنها اشاره می کنیم: 🔸 ۱. اول، خستگی از دست امّت نافرمان؛ 🔻مولا علی (علیه‌السلام)، یک بار در خطبه ۱۲۱ و بار دیگر در خطبه ۲۵ نهج‌ البلاغه، این خستگیِ از امّت نافرمانِ عصیان گر را با دو عبارت متفاوت بیان می کنند؛ در خطبه ۱۲۱ می‌فرمایند: « اللَّهُمَّ قَدْ مَلَّتْ أَطِبَّاءُ هَذَا الدَّاءِ الدَّوِیِّ » ؛ " خدایا! پزشکان این درد بی درمان امت خسته شدند. " 🔻و در خطبه ۲۵ هم خطاب به خداوند متعال عرضه می‌دارند: « اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّونِي » " خدایا! من این مردم را خسته کردم، این ها هم من را خسته و آزرده کردند. " 🔸 ۲. عامل دیگری که در نهج‌البلاغه آمده کاری است که بزرگ باشد، اما کسالت آور باشد؛ 🔻 حضرت در حکمت های ۲۷۸ و ۴۴۴، با اندکی ناچیز تغییر عبارت، این واقعیت را متذکّر می‌شوند که کار خیرِ کمی که انسان با لذّت ادامه بدهد، بهتر از کار بزرگ ملالت آوری است که قطع بشود. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 3 ) 🔹حکمت ؛ مایهٔ حیات قلب 2⃣ نکتهٔ دیگری که پیرامون حکمت ۹۱ باید به آن توجه کرد، آسیب مهمی است که این ملالت روح و جسم بر انسان وارد می‌کند؛ 🔻 تا جایی که حضرت علی (علیه‌السلام) در حکمت ۲۱۱ توصیه می‌فرمایند که هرگز به انسانی که تحمّلش تمام شده و بی حوصله شده و دچار ملالت نفس شده، اطمینان نکن. 3⃣ نکته بعدی این است که اساساً حکمت، که در حکمت ۹۱ به عنوان راه چارهٔ ملالت قلب معرفی شده، از نگاه مولا علی (علیه‌السلام) مایهٔ حیات قلب است؛ در خطبه ۱۳۳ می‌فرمایند: « بمَنزِلَةِ الحِكمَةِ التي هِي حَياةٌ للقَلب » (نکته ای که گفتم) " به منزله حکمتی است که آن حکمت، حیات قلب را شامل می‌شود. " ✅ در واقع همیشه حکمت، مایهٔ زنده ماندن دل و قلب انسان است. 🔻 از این جهت است که مولا علی (علیه‌السلام) معتقدند مهم ترین گمشده مؤمن، حکمت است؛ هم در حکمت ۷۹، هم در حکمت ۸۰ نهج‌ البلاغه، مولا علی (علیه‌السلام) به ما می‌فهمانند که حکمت، گمشدهٔ مؤمن است، پس دنبال این حکمت می‌رود حتی اگر شده از منافق بگیرد؛ چرا که حکمت گاهی وقت ها در سینهٔ منافق وارد می‌شود، امّا آنجا آرامش پیدا نمی‌کند؛ آنقدر تلنگر می‌خورد و آنقدر هیجان پیدا می‌کند، تا از سینهٔ منافق با کلامی، رفتاری، چیزی، خارج می‌شود و در قلب مؤمن کنار دوستان خودش آرامش پیدا می‌کند. 🔻 این حقیقت آنقدر مهم است که حتی مولا علی (علیه‌السلام) در وصف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌فرمایند: «قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا » ؛ " امام زمان (علیه الصلاه و السلام ) برای به دست آوردن حکمت، سپر پوشیده است. " (کنایه از اینکه هر سختی و رنجی را ، حتی جنگ را، بر تنش می‌خرد تا به حکمت برسد) 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 والاترین دانش ⚜ مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۹۲ می‌فرمایند: 💠 « أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ » ؛ " بی ارزش ترین دانش، دانشی است که بر سر زبان است و برترین علم، علمی است که در اعضا و جوارح آشکار است. " 🔻 مسأله عمل به علم و مسأله نافع بودن علم، دو مسأله ای هستند که کنار هم باید دانسته بشوند. اساساً قرار بود هرکس دانست عمل کند؛ در حکمت ۳۶۶ حضرت فرمود: « فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ » ؛" هرکس که چیزی را می داند، عمل می‌کند. " 🔻 اما خیلی وقت ها، نه خود علم ارزش عمل کردن دارد، نه آنکه علم نافع را می‌داند عمل می کند. مولا علی (علیه‌السلام) در نامه ۲۷ فرمود: " من بر شما از منافقی که زبان عالمانه ای دارد می‌ترسم. " 🔻 همچنین مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۳۷۲ نهج‌البلاغه، عالِمی که به علم خودش عمل می‌کند را یکی از چهار رکن قوام دین و دنیا معرفی کرده اند. 🔻 باز هم می بینید مولا علی (علیه‌السلام)، کسی که می‌داند یا علمش نافع نیست یا به علم نافعش عمل نمی‌کند را اساساً عالِم نمی‌دانند؛ در خطبه ۱۷ درباره چنین انسان هایی که در بین مردم شهرت پیدا می کنند، اما واقعیت این است که این ها شبه عالم اند و عالم نیستند، می‌فرمایند: «قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَلَيْسَ بِهِ » ؛ " مردم و شبیه انسان ها او را عالم نامیده اند؛ در حالی‌ که او اصلاً عالم نیست. " 🔻 مولا علی (علیه‌السلام) درباره عالمی که علمش را ضایع می‌کند، در حکمت ۳۷۲ می‌فرماید: « فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ‌ » ؛ " وقتی که دانا علم خودش را ضایع می‌کند، (یعنی عمل به علم خودش نمی‌کند، نتیجه اش چه می‌شود؟ نتیجه اش این می‌شود که آن کسی هم که نمی‌داند می‌گوید چه فایده ای دارد، این ها خودشان می‌دانند و عمل نمی‌کنند، من برای چی بروم و یاد بگیرم؟) از یادگیری استنکاف می‌کند. " 🔻همچنین در نهج‌البلاغه شریف، مولا علی (علیه‌السلام) در رابطه با ارزش این حقیقت که علم باید مورد استفاده باشد (به درد بخور باشد) ، به فرزند عزیزشان در نامه ۳۱ می‌نویسند: « وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُّ تَعَلُّمُه‏؛ " بدان در علمی که نفع ندارد، هیچ خیری نیست و از علمی که ارزش یادگیری ندارد، نمی‌شود نفع برد و استفاده کرد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 فلسفهٔ آزمایش های الهی ⁉️ آیا امکان دارد کسی در دنیا زندگی کند به هر مقدار عمری‌ که باشد و در طول عمرش مبتلا به فتنه و آزمایش نشود؟ 🔻 جواب: در حکمت ۹۳ حضرت می‌فرمایند امکان ندارد. 🔻 لذا به ما می‌فرمایند که: " کسی در خانه خدا دعا نکند که خدایا من به تو از اصل فتنه پناه‌ می‌برم؛ یعنی کاری بکن که من هیچ وقت دچار فتنه و امتحان نشوم " ⁉️ چرا همه باید به فتنه مبتلا بشوند؟ 🔻جواب: به خاطر اینکه احدی در عالم نیست، مگر اینکه مشمول سنّت لایتغیّر " فتنه " می‌شود؛ حالا اگر خواستید بروید از خدا پناهی بخواهيد، از خدا بخواهید که ما را به فتنه هایی که باعث گمراهی در دین مان می‌شود، مبتلا نکن؛ ما به تو پناه می‌بریم از "مُضِلّاتِ الفِتَن" . 🔻 در ادامه مولا علی (علیه‌السلام)، اینکه فتنه جزء ضرورت های زندگی هست را بیان می‌کنند؛ با اشاره به قطعه ای از آیات قرآن کریم: 🔻 خداوند در قرآن کریم فرموده است: « وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ » ؛ "بدانید که مال و فرزندتان مایهٔ آزمایش شما هستند." 🔰 مولا علی (علیه‌السلام) این آیه را خیلی شفاف توضیح می‌دهند؛ ⁉️ مایهٔ فتنه هستند یعنی چه ؟ " یعنی خداوند با اموال و اولاد، شما را اختبار می‌کند، آزمایش می‌کند، امتحان می‌کند. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 راه شناخت خیر حقیقی 🔰 حکمت ۹۴ نهج‌ البلاغه دربارهٔ راه شناخت خیر حقیقی از خیر غیر حقیقی و کاذب است. 🔻 همهٔ ما می‌دانیم که مهم ترین ریشهٔ مشکلات ما و مهم ترین عامل اینکه ما نمی‌توانیم به همهٔ آنچه که سعادت و خوشبختی لایق و شایستهٔ ماست برسیم ، این است که : « عَسی اَن تَکرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم و َ عَسی اَن تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرُّ لَکُم وَاللهُ يَعْلَمُ وَ اَنتُم لا تَعلَمُون » ؛ یعنی شما چه بسا از چیزهایی خوشتان می‌آید که اتفاقاً آن شر شماست و نسبت به چیزهایی کراهت و بی میلی دارید که اتفاقاً همان خیر شماست. 🔻 دليل اين داستان این است که خدا خیر را می‌داند و شما همهٔ خیر را نمی‌دانید؛ لذا مولا علی (علیه‌السلام) در این حکمت، شروع می‌کنند به بیان شاخص های خیر واقعی؛ فرمودند: 💠 " خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود، بلکه خیر آن است که دانش تو فراوان و بردباری تو بزرگ و گرانقدر باشد و در پرستش پروردگار در میان مردم سرافراز باشی؛ پس اگر کار نیکی انجام دهی، شکر خدا به جا آوری و اگر بد کردی از خدا آمرزش خواهی ، در دنیا جز برای دو کس خیر نیست ؛ یکی گناهکاری که با توبه جبران کند و دیگر نیکوکاری که در کارهای نیکو شتاب ورزد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 تقوا و ارزش اعمال ⚜ امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۹۵ نهج البلاغه می فرمایند : 💠 هیچ کاری با تقوا کوچک و اندك نيست و چگونه اندك باشد کاری كه توسط خداوند پذيرفته شده است ؟ 🔻خداوند متعال در سورهٔ مبارکه بقره می فرمایند : « إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ » ؛ خداوند فقط عمل را از اهل تقوی می پذیرد. 🔻بنابراین مسأله حکمت ۹۵ این است که هیچ کار خوبی که خداپسندانه است را کوچک نشمارید و به خاطر کوچکی از کنارش رد نشوید. 🔻 همین فرمایش مصادیقی دارد در نهج البلاغه شریف ، مثلاً امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۳۲ می فرماید : « مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ » ؛ " کسی که با دست کوتاه ببخشد ، از دستی بلند پاداش خواهد گرفت " ؛ کنایه از اینکه : تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز 🔻 یا مولا علی (علیه السلام) همچنین در نهج البلاغه شریف، در حکمت ۶۷ می فرمایند : " از بخشش اندک شرم مدار، که محرومیت از آن کمتر است " ؛ یعنی اگر همان مقداری که می توانید نبخشید ، کلاً از این ثواب و شرکت در امر خیر محروم می شوید. 🔻 در همین راستا مولا علی (علیه السلام) در نامه ۵۳ نهج البلاغه ، خطاب به مالک اشتر در مورد فرماندهان برگزیده خودش، اینگونه می نویسد که : " مبادا آنچه را كه آنان را بدان نيرومند می كنی در نظرت بزرگ جلوه كند و نيكوكاری تو نسبت به آنان - هر چند اندك باشد- خوار مپندار؛ زيرا نيكی آنان را به خيرخواهی تو خواند و گمانشان را نسبت به تو نيكو گرداند و رسيدگی به امور كوچك آنان را به خاطر رسيدگی به كارهای بزرگشان وامگذار، زيرا از نيكی اندك تو سود می برند و به نيكی های بزرگ تو بی نياز نيستند. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 ارزش علم و بندگى 🔰 در حکمت ۹۶ نهج‌البلاغه ، امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) قاعده اصلی و اساسی نزدیکی و دوری نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، که منجر به اولویت و عدم اولویت انسان ها در جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌شود را به دقت بیان می‌فرمایند: 💠 " نزدیک ترین مردم به پیامبران، دانا ترین آنان است به آنچه که آورده اند؛ (سپس این آیه را تلاوت فرمود: همانا نزدیک ترین مردم به ابراهیم آنان اند که پیرو او گردیده اند و مؤمنانی که به این پیامبر خاتم پیوستند. سپس حضرت فرمودند:) دوستِ محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی است که خدا را اطاعت کند، هر چند پیوند خویشاوندی او دور باشد؛ و دشمن محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی است که خدا را نافرمانی کند، هر چند خویشاوند نزدیک او باشد. " 🔻 پس معیار اول در اینکه چه کسی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیک تر و اولیٰ است، دانش پیامبر را داشتن است؛ 🔻 مولا علی (علیه‌السلام) در خطبه ۳ نهج‌البلاغه شریف، که معروف به خطبه شقشقیه است، اساساً عدم کفایت خلیفه اول برای جانشینی را ضعف علمی او می‌دانند و اینکه می‌دانست امیرالمؤمنین (عليه‌السلام)، از نظر علمی بر همه برتر است؛ در خطبه سوم می‌خوانیم: " آگاه باشید! به خدا سوگند ابابکر، جامه خلافت را درحالی بر تن کرد که می‌دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، مانند محور آسیاب به آسیاب است، که دور آن حرکت می‌کنند؛ او می‌دانست که سیل علوم، از دامن کوهسار من جاری است و مرغانِ دور پرواز اندیشه ها، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 ارزش یقین 🔰 در حکمت ۹۷ نهج‌ البلاغه این گونه می‌خوانیم که: 💠 (حضرت در نیمه شبی که صبح آن عملیات نهروان علیه خوارج انجام شد، صدای مردی از خوارج را شنید که نماز شب می‌خواند و قرآن تلاوت می‌کرد. حضرت فرمودند:) " خوابیدن همراه با یقین، بهتر از نماز گزاردن با شک و تردید است. " 🔻 از اینجا معلوم می‌شود که خوارج، حداقل بخشی شان نسبت به این مقصد و مسیری که انتخاب کرده بودند -یعنی مبارزه با امیرالمؤمنین (عليه‌السلام)- در شک و تردید سپری می‌کردند. 🔻 مولای ما در حکمت ۳۱ نهج‌ البلاغه، در مورد ابعاد شک این گونه می‌فرمایند که : " شک چهار بخش دارد؛ اول جدال در گفتار، دوم ترسیدن، سوم دودل بودن و چهارم، تسلیم حوادث روزگار شدن؛ آنکس که جدال و نزاع را عادت خود قرار دهد، شب تارش به صبح نمی‌رسد. (می‌دانید که خوارج بر عقیده باطل خودشان، به شدّت جدال می‌کردند؛ یعنی هرگز از تاریکی شبهات بیرون نخواهند آمد.) و آنکس که از هر چیزی ترسید، همواره در حال عقب نشینی است و آنکس که در تردید و دودلی باشد، زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد و آنکس که تسلیم حوادث گردد و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف خواهد داد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 ضرورت عمل كردن به روايات ⚜ امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) در حکمت ۹۸ می‌فرمایند: 💠 " وقتی که روایتی را، سخنی را شنیدید، آن را بفهمید و عمل کنید و با عقل رعایت با آن برخورد کنید، نه با عقل روایت، (یعنی نه اینکه فقط بشنوید و نقل کنید.)؛ زیرا روایت کنندگان علم زیادند، اما رعایت کنندگان علم کم اند. " 🔻 در خطبه ۲۳۹ نهج‌البلاغه، عباراتی می‌خوانیم که معلوم می‌شود رعايت کنندگان واقعی و اصلی علم، خود اهل بیت (علیهم‌السلام) هستند؛ حضرت در این خطبه می‌فرمایند: " خاندان پیامبر، مایهٔ حیات دانش و نابودی جهل اند؛ بردباری شان شما را از دانش آنها خبر می‌دهد و ظاهرشان از صفای باطن و سکوت شان از حکمت های گفتارشان باخبر می‌سازد. هرگز با حق مخالفت نکردند و در آن اختلاف ندارند. آنان ستون های استوار اسلام و پناهگاه مردم می‌باشند؛ حق به وسیله آنها به جایگاه خویش بازگشت و باطل از جای خویش رانده و نابود و زبان باطل از ریشه کنده شد. (سپس می‌فرمایند:) اهل بیت پیامبر، دین را آنچنان که سزاوار بود دانستند و آموختند و بدان عمل کردند، نه آنکه شنیدند و نقل کردند؛ زیرا راویان دانش بسیار، ولی حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندک اند. " 🔻 بنابراین معلوم شد ما تکلیف مان درباره هر خبری، روایتی، دانشی که می‌شنویم، این است که اول در آن تأمل کنیم و سپس آن را خوب قدردانی کنیم و قدردانی اش به این است که به آن عمل کنیم. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع