eitaa logo
🇮🇷 مسابقات به سوی بهشت 🇮🇷
1.8هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
17.4هزار ویدیو
431 فایل
🌺گروه تبلیغی جهادی شهید صالحی خوانساری 💠مطالب کانال: ۱.تبلیغ مسابقات معتبر ۲.برگزیده مطالب گلچین، ناب و جذاب مذهبی، اخلاقی، سیاسی و تفریحی و...با ذکر منبع میکوشیم ازمراجعه به کانالهای متعدد بی نیازشوید mbbehesht.ir 🔵ادمین کانال: @dr_Khalilian
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پذیرش حوزه مشکات (مدرسه صدر)
📌پای درس ✍ در ( ) چند نکته عالی درس آموز درباره زندگی آقا مجتبی از زبان شاگرد ملازم سی ساله شان آموختم 👌 1⃣ خیلی ویژه در کارها به طوری که در طول سالیان غیبت نداشت و حتی یکبار با پیشامد مشکل برای هواپیما، از مشهد تا تهران ماشین گرفت که صبح سر درس حاضر باشد 2⃣ برای پرورش شاگردان و توجه ویژه به ایشان به گونه ای بود که اگر کسی مثلا غیبت می کرد حتما به طوری به او توجه می داد که حواسم بود که نیامدی 3⃣ ویژه نسبت به کارهایش مثلا 🔹برای هر جلسه اخلاق چهارشنبه ها ۶تا ۷ ساعت وقت می گذاشت 🔹عنایت داشت حرف تکراری نزند؛ مثلا بیش از بیست سال قبل ۵ جلسه ای درباره خطبه همام سخن گفته بود و بعد از این همه وقت هنگام شروع بحث روی این خطبه عنایت داشتند آن بحث را ببینند تا مبادا تکراری باشد 4⃣ و ساختارمندی در مباحثش مشهود بود و در ابتدای جلسه فهرست مطالبش را می گفت 5⃣ های را بررسی کرده بود و شیوه بهتر را روش انبیاء می دانست و روی مخاطب تکیه داشت و بیان احساسی کمتری داشت و در طول سالیان طولانی نقل خواب در کلامش انگشت شمار بود 6⃣ در میان شؤون مختلفی که به آن مشغول بود بودن را از همه بیشتر دوست داشت ⭕️ ایشان بود و بسیاری از گرفتاری ها را ناشی از گناهان زبان می دانستند خود ایشان هم مراقبه جدی روی این مهم داشتند 📌 به طور ویژه مورد عنایت بود و بیان گفتگوی خاصش با امام در نپذیرفتن مسؤولیت های پیشنهادی به برنامه فردا شب موکول شد ... ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 درس هایی از برای آن دسته از که در فتنه ها بی عمل و ساکت هستند 📽 بخش هایی تکان دهنده از خطبه منا – که از حضرت امام حسین علیه السلام نقل شده است - از زبان استاد حسن رحیم پور ازغدی 🔴 👇 @bidariymelat
💠حاج اسماعیل دولابی؛ 🔸در جوانی اسبی داشتم. وقتی از کنار دیواری عبور می‌کرد و سایه‌اش به دیوار می‌افتاد، اسبم به آن نگاه و خیال می‌کرد اسب دیگری است. به همین خاطر خرناس می‌کشید و سعی می‌کرد از آن جلو بزند و، چون هرچه تند می‌رفت، می‌دید هنوز از سایه‌اش جلو نیفتاده است؛ باز هم به سرعتش اضافه می‌کرد تا حدی که اگر این جریان ادامه پیدا می‌کرد مرا به کشتن می‌داد. اما دیوار تمام می‌شد و سایه‌اش از بین می‌رفت، آرام می‌گرفت. 🔸در دنیا وقتی به دیگران نگاه کنی، بدنت که مرکب توست می‌خواهد در جنبه‌های دنیوی از آن‌ها جلو بزند و اگر از چشم و همچشمی با دیگران باز نگهش نداری، تو را به نابودی می‌کشد.