میکده چشمانت
واژه ها
جمله ها
غزل ها
به سمت قبله ی نگاه تو اقامه بسته اند
اینان عابدان عاشقند!
خال رویت،کعبه ی قافیه هاست و نگاهت باده ی وصال...
کدام شاعر است که بی طواف آن کعبه،بتواند غزل به پایت بریزد
و واژه ها را عاشق کند و اوزان را مجنون
از میکده چشمانت هیچ مستی،مستغنی نیست،فقیه و شاعر و شاه و گدا و مست!
همه گدای آستان تواند و یک جرعه
از نگاهت می طلبند...
از قبیله ی نابینایانند
آنان که شب را دیده اند و هنگامه ی طلوع خورشید جانان، به آغوش خواب رفته اند
حیف است شاعری،خال رویت را طواف نکند و واژه ها و قافیه ها را در ردیف امیال اهل دنیا بچیند...
صد حیف! که فقیهی،از باده نگاه تو بنوشد باز فتوای به حرمت باده بدهد!!!
یک نظر به خورشید گر گدایان کنند
کم نگردد نه ز گرما و نه ز روشنایی اش...
#جاننوشت
#اللهمعجللولیکالفرج
#آقاجانم_بیا
➯@bshmk33