eitaa logo
کانال سازمان بسیج مداحان استان مرکزی
408 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
66 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت ذاکرین اهل بیت (ع) به اطلاع دوستان میرساند کلیه برنامه های این سازمان در کانال گذاشته میشود #عکس #فیلم https://eitaa.com/yafateme118
مشاهده در ایتا
دانلود
. جمعه ی آخر سالی دل ما را دریاب عج جمعه ی آخر سالی دل ما را دریاب با مِی عشق و وصالی دل ما را دریاب پر پرواز بسوی تو شکسته ست بیا با رسانیدن بالی دل ما را دریاب غصه ی دوری تو برده قرار از دلمان بهترین احسن الحالی دل ما را دریاب پسر حضرت زهرا به کرم محتاجیم به همین جمله خالی دل ما را دریاب جمکران قبله عشق است در آنجا جمعیم در همین حول و حوالی دل ما را دریاب
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل - شهدایی و حال و روزِ حجاب و اقتصاد باید به حال و روزِ این شهرِ پُر از غم زار زد اینـجا که باید یار را بر سینه یِ دیوار زد اینجا که از اخلاص تنها قابِ عکسی مانده ُو... اینجا که دستْ انداخته هر که دَم از ایثار زد فرزندِ آن مردی که جانَش نذریِ ایران شده گاهی به خلوت رفت و بر حالِ نَزارش زار زد از داغِ بابا آب شد هجران برایش شد عذاب وقتی که ناموسِ وطن بی عفّتی را جار زد همـسنگرِ او می گذارد پا رویِ خونِ پدر بازیچه شد دین و مدیری طبل را بی عار زد این اقتـصادِ لعـنتی زالویِ دینِ مردم است باید به سینه از غـمِ فقر و فساد و کار زد تنها نمی ماند ولی سیدعلی جانِ من است او حـرفهایِ این شهیـدان را هزاران بار زد کـوریِ چشمانِ منافق عاشقِ این کشورم سربازِ خـطِّ رهـبـری دَم از دمِ دیـدار زد سازمان بسیج مداحان استان مرکزی
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد شهر مدینه مثل زهرا گریه می کرد وقتی که می رفتند پشت پای آن ها چشمان جبرائیل حتی گریه می کرد پائین پای ناقه مریم گریه می کرد دورِ سر گهواره عیسی گریه می کرد این است آن داغ عظیمی که برایش حتّی میان تشت یحیی گریه می کرد این است زینب بانویی که زیر پایش زانوی لرزه دار سقا گریه می کرد بوسید اکبر دست های مادرش را در زیر چادر، ام لیلا گریه می کرد بر روی دامن مادری در گوش طفلش آهسته تا می گفت لالا گریه می کرد یک کاروانِ گریه شد وقتی رقیه با گفتن بابا، بابا گریه می کرد در زیر پای محمل مستوره ی عشق منزل به منزل ریگ صحرا گریه می کرد وقتی که می رفتند عالم سینه می زد وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد #۲۸رجب
از زادگاه خویش کجا میروی حسین این راه امن نیست چرا میروی حسین با حاجیان کعبه که عهدی نداشتی سوی کدام شهر و بلا میروی حسین آیا که داده وعده‌ی مهمان نوازی ات با خانواده مستِ صفا میروی حسین در روز روشن از که کنایه شنیده ای کاین نیمه شب بدون صدا میروی حسین از مژده ی سفر همه شادند کودکان  مرغان به زیر پر چو قطا میروی حسین گویا دل از مدینه ی جدت بریده ای خود را سپرده ای به خدا، میروی حسین بدرود ای عزیز،  خدا باد همرهت با اشک و، آه و، سوز و،  نوا، میروی حسین
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد شهر مدینه مثل زهرا گریه می کرد وقتی که می رفتند پشت پای آن ها چشمان جبرائیل حتی گریه می کرد پائین پای ناقه مریم گریه می کرد دورِ سر گهواره عیسی گریه می کرد این است آن داغ عظیمی که برایش حتّی میان تشت یحیی گریه می کرد این است زینب بانویی که زیر پایش زانوی لرزه دار سقا گریه می کرد بوسید اکبر دست های مادرش را در زیر چادر، ام لیلا گریه می کرد بر روی دامن مادری در گوش طفلش آهسته تا می گفت لالا گریه می کرد یک کاروانِ گریه شد وقتی رقیه با گفتن بابا، بابا گریه می کرد در زیر پای محمل مستوره ی عشق منزل به منزل ریگ صحرا گریه می کرد وقتی که می رفتند عالم سینه می زد وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من از این وعده ی دیدار بدم می آید اصلاً از دعوت کفار بدم می آید وعده ی باغِ گل و میوه ی کوفیست دروغ زین همه نامه ی بسیار بدم می آید کوفه یکبار سرِ شیرِخدا را بشکافت من از این امت قدّار بدم می آید عهد خود را به ریالی همه پس میگیرند از صفِ دِرهم و دینار بدم می آید حسنم را چقدر غصه به غربت دادند از چنین لشگر جرّار بدم می آید سینه ات جای بهشت است، نه جای چکمه که من از شمر ستمکار بدم می آید زین وداعت به شب تار دلم شور زند وای، از لحظه ی پیکار بدم می آید از مدینه بسوی کوفه ام اینک نبرید که من از کوچه و بازار بدم می آید مردم کوفی و شامی ز حیا بی خبرند من ز چشمانِ خطاکار بدم می آید همه ی عمر اسیرِ غمِ عشقم، اما از اسیری کفِ اغیار بدم می آید همرهَت با همه ی اهل حرم می آیم لیک از غارت کفار بدم می آید شعله و خنجر و شمشیر و سنان میبینم یعنی از آتش و مسمار بدم می آید نکند راسِ تو بر نیزه شود همسفرم که من از سنگِ جفاکار بدم نی آید نکند سایه ی عباس نباشد بسرم که من از داغ علمدار بدم می آید 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بشنو داستان خرمشهر لحظه ای از زبان خرمشهر لطف حق بود ، سوم خرداد فتح شد آستان خرمشهر مدتی چکمه های بعثی شوم بود بار گران خرمشهر شد رها از اسارت شیطان خاک قدسی نشان خرمشهر تا که سیمرغ عشق ، بال گشود در دل آسمان خرمشهر خون مردان پاکباز و دلیر شد مدال و نشان خرمشهر وطن ماست دوستش داریم جان ما هست و جان خرمشهر قدر این خاک را بدانید ای - مردم قهرمان خرمشهر کمیل کاشانی - ۱۳۹۵/۳/۳ سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پشتیبانی از ولایت و رهبری اهـلِ سیاست کارِ ایران سَرسَری نیست چندانِ این وادی چنان هر کشوری نیست اینجا خدا فرمانده و والی ولی است گوشم به حرفِ هیچ کس جز رهبری نیست اینجا نفاق و تفـرقه یعنی خـیانت اینجا منافق صاحبِ بال و پَری نیست یک بار چوبِ تفرقه خوردیم کافیست بهرِ سکوتِ ما مَجال دیگـری نیست با فاطمه هستیم و پایِ فاطمیـّه جز این شعاری در مسیرِ حیدری نیست راهی به جز خطِّ ولایت نیست هرگز اینجا برای هر صراطی مشتری نیست سیّدعلی فرمان دهد ایران بسیج است مانندِ این لشکر به دنیا لشکری نیست این پرچمِ عشق است و جایش دوشِ معشوق خاکِ حسیـنی لایقِ هر دلـبری نیست @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
میلاد یعقوبی: بسم الله الرحمن الرحیم ➖➖➖➖➖➖➖ (امام زمان) موسی بن جعفر (علیه السلام) یاصاحب الزمان (عج)   آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دلها به یاد غصه ی او پر ز آذر است افتاده است بی کس و تنها ، غریب وار مردی که با تمامی خلقت برابر است مرثیه خوان حضرت کاظم خود خداست بانی روضه ،حضرت زهرای اطهر است زندان نگو که گرم مناجات با خداست غار حرای حضرت موسی بن جعفر است مرغی که در قفس ، نفسش تنگ آمده از وی به جای مانده فقط یک بغل پر است از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است   ➖➖➖➖➖➖➖ میلاد یعقوبی