eitaa logo
بسیج‌دانشجویی دانشگاه‌علامه طباطبایی تهران
360 دنبال‌کننده
538 عکس
35 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیج‌دانشجویی دانشگاه‌علامه طباطبایی تهران
🟥 روایتی متفاوت از انقلاب اسلامی 🔹 با حضور در #جماران #حسینیه_ارشاد #مرکز_اسناد_انقلاب_اسلامی 🔻 ب
🔷 روایت سفر یک روزه به اماکن تاریخی انقلاب اسلامی ﷽‌‌‌؛ *یاران همه رفتند افسوس که جامانده منم* *حسرتا این گل خارا همه‌جا رانده منم* به محله جماران رسیدیم باید از کوچه یاران رد می‌شدیم به یاد یارانی که نیستند... رسیدیم به ورودی‌ای که حسن باقری طی می‌کرد تا خدمت امام برسد. ورودی‌ای که شهید رجایی آخرین بار از آن عبور کرده بود. ورودی‌ای که چشمانی پرشور با عبور از آن، رزق راهشان را طلب می‌کردند، از صلابت امام نیرو می‌گرفتند و دفعهٔ بعد، خبر شهادت‌شان به امام می‌رسید. وارد حسینیهٔ جماران شدیم. اینجا کسانی گریه کردند که در خاک‌های شلمچه و فکه آرام گرفتند. زیلوهای ساده و دیوارهای معمولی، نشان از زندگی بی آلایش امام داشت. اینجا فقط باید مرور خاطرات کرد و درس گرفت. از زندگی مردی گفت که انقلاب درونی‌اش انسان‌هایی را همراه کرد که جهان را تغییر بدهند، تغییری که حاج‌قاسم ها و حاج‌احمدها و حسن‌باقری‌ها را ساخت و ادامه پیدا کرد تا روح الله عجمیان و علی وردی‌ای که امام را ندیدند و پای آرمانِ امام ایستادند. آقای شهبازی از امام برایمان گفتند، از ساده‌زیستی که امام فقط حرفش را نمی‌زد، زندگی‌اش می‌کرد. مردمی بود و مردم دلداده او. امام فقط یک مرجع تقلید نبود، تجلی همه آرمان‌ها بود. ما در قدمگاه عاشقان پا گذاشته بودیم، اینجا صدای «ما همه سرباز خدا هستیم نه تو سرباز منی نه من سرباز تو،همه ما قیام کردیم که اسلام را زنده کنیم و به همه ی جاها صادر کنیم»، صدای گریه‌های بعد از شهادت شهید رجایی هنوز هم می‌پیچید. عینک امام، جلیقه ای که به تن داشتند، نامه‌هایی که نوشته بودند و حماسه‌هایی که خلق کردند، صندلی‌ای که احتمالا روی آن نشسته بودند و نوشته بودند: «من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا می‌خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی‌ام،» خودشان برایمان از خمینی بزرگ روایت می کردند. خدا در زندگی خمینی بود و زندگی خمینی جز در راه خدا نبود این را هرکس که به این مکان وارد می‌شد احساس می‌کرد. جماران به ارشاد آقای شهبازی برایمان از جدال دو اسلام گفتند، اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی، یاد کردیم از شهید رجب بیگی دانشجوی مسلمان پیرو خط امام و از فعالان در تسخیر لانهٔ جاسوسی، مشتاق شدیم کتاب‌های جدی بخوانیم، دختر تبریز، جدال دو اسلام و... از فاصله‌مان با انسان انقلاب اسلامی شدن سوال کردیم و برایمان گفتند که هرچه یاد می‌گیریم باید انتقال دهیم، مدام دنبال سوخت گیری نباشیم و بقیه را فراموش کنیم. انسان انقلاب اسلامی جمع گراست. به حسینیه ارشاد رسیدیم به یاد شهید مطهری و دکتر شریعتی، اندیشیدیم به علوم انسانی امروز، مسیری که باید طی کنیم، به تحولی که نیاز است و رسالتی که بر دوش داریم. ما خودمان باید علم اسلامی را استخراج کنیم و آینده را بسازیم. روشن است که راهی بسیار داریم تا انسان انقلاب اسلامی شدن، اما امام ما را از گهواره‌مان باور کرد، امید داریم به آینده، فقط باید حرکت کنیم... ✍ یاداشت دانشجویی 🆔️ @Bsjatu