eitaa logo
اخبار بسیج
233 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
74 فایل
اخبار محلی و اطلاعیه ها و رخدادها و گزارشات خود را جهت انعکاس عمومی برایمان ارسال کنید: ارتباط باما : عضویت در کانال: https://eitaa.com/bsjtakestan
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢⚪️🔴 بخش ۲ رهبر انقلاب در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۱ فرمودند: «البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ ‌اشکالی هم ندارد- دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده- اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهای گوناگون، به اختلاف علنی،‌گریبانگیری، به مچ‌گیری در مقابل چشم مردم منتهی شود... اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسی احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده است. ایشان همچنین اوایل بهمن ۹۱، در دیدار شماری از رؤسای کمیسیون‌های مجلس و برخی مقامات دولتی، ضمن گلایه از فضای مجادله و تعارض، از آنها خواسته بودند اهتمام به امور خطیر کشور را در اولویت قرار داده و حتی مسائل مهم را فدای «اهمّ» که همان مسائل کلان کشور و از جمله دغدغه‌های معیشتی مردم و معضل تورم است، کنند. در پی این رهنمود، جلساتی برای هم‌اندیشی دولت و مجلس برقرار شد، اما برخی طرفین مجادلات به فاصله ۱۰ روز، ماجرای تلخ جلسه استیضاح را پدید آوردند و متعاقب این فضای خود مشغولی و فرسایش، دولتی ‌اشرافی و منفعل در برابر غرب سر کار آمد. 🔵۵) با گذشت بیش از یک دهه، چرا مجددا به اختلافات مجلس و دولت و دیگر نهادها و نیروهای انقلابی دامن زده می‌شود؟ پاسخ اصلی را باید در سلسله شکست‌های غرب دید. آمریکا و غرب در منطقه و جهان، قافیه را باخته‌اند و چاره کار را در اختلاف افکنی، مشغول ‌سازی و تضعیف ایران قدرتمند می‌بینند. اجازه بدهید، از عناوین رسانه‌های غربی کمک بگیریم. چند نمونه از هزاران تیتر و تحلیل مشابه را مرور کنید: «اندیشکده کوئینسی: آمریکا ناتوان از ادامه جنگ در اوکراین است»/ «گاردین: قرن آمریکایی به سر رسیده و نفوذ آمریکا در غرب آسیا مانند پایان خفت ‌بار امپراتوری بریتانیا، رو به پایان است»/؛ نهاد سلطنتی خدمات دفاعی- امنیتی انگلیس: روسیه با الگو برداری از ایران، در حال عبور از تحریم‌های غرب است؛/ «نیوزویک: آمریکا از تحولات جا مانده و خاورمیانه در حال دور شدن از آمریکاست»/ «سناتور لینسی گراهام: خروج از افغانستان، شرم‌آورترین تصمیم در تاریخ سیاست خارجی آمریکا بود»/ «آرون دیوید میلر مذاکره‌کننده سابق، فارین پالیسی: آمریکا میان انواع بحران‌ها مجبور به توافق است. هیچ توافق خوبی با ایران وجود ندارد و این انتخاب، بین بد و بدتر است. برای دولت آمریکا که گرفتار مجموعه از معضلات، از جنگ اوکراین و روسیه تا رقابت با چین است و انتخابات را در پیش دارد، تلاش برای جلوگیری از افزایش تنش، یک بازی هوشمندانه است. آخرین چیزی که بایدن به آن نیاز دارد، تنش با ایران است»/ «اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها: دولت بایدن، تسلیم ایران شد. توافق برای آزادی ۶ میلیارد دلار از اموال ایران، نشانه ضعف دولت آمریکا است». 🔵 ۶) همچنین این عناوین را ببینید: «تامیر هیمن، مدیر موسسه تحقیقات امنیت ملی اسرائیل: امروز هیچ چیزی جز اراده خود ایرانی‌ها نمی‌تواند آنها را محدود کند. آنها بدون سلاح هسته‌ای به بازدارندگی رسیده‌اند و این یعنی همان وضعیت عالی از نگاه ولی‌فقیه در برابر غرب»/ «روزنامه کویتی الرای: تقویت شمار نیروهای آمریکا در منطقه بیش از آن که پیامی به دشمنانش باشد، خطاب به دوستانش است. آمریکا زورش به دشمنانش نمی‌رسد، می‌خواهد دوستانش را از نزدیکی به چین و ایران بترساند»/ «دویچه ‌وله: پیمان بریکس، هژمونی‌ نظم جهانی پس ‌از جنگ جهانی دوم را به چالش کشیده است»/ «بلومبرگ: بریکس، ایران و عربستان و دیگر کشورها را فرا می‌خواند تا بر وزن خود بیفزاید»/ «نشنال اینترست: آمریکا از عهده پهپادهای ارزان قیمت ایران که ستون قدرت نظامی آن کشور در منطقه شده، بر نمی‌آید»/ «اکونومیست: تفاهم با ایران و پاداش دادن به این کشور خطرناک است، اما آمریکا چاره دیگری ندارد»/ «متیو کانتینی تحلیلگر امریکن اینتر پرایز: بایدن با حقارت در حال امتیاز دادن به ایران است»/ «المانیتور: موفقیت‌های ایران، آمریکا را مجبور به توافق می‌کند» /»نشریه نوول ابزرواتور: آمریکا به خاطر بلبشوی پدید آمده در اثر جنگ اوکراین و به هم خوردن ائتلاف‌های قدیمی، مجبور به واگذاری امتیاز به ایران شده است/ «بی بی‌سی: هیچ گزینه‌ای روی میز دولت آمریکا برای فشار به ایران باقی نمانده است»/ «رویترز: جنگ اوکراین، اقتصاد اروپا را به لیگ بازنده‌ها فرستاد»/ «فارن افرز: موقعیت ایران در ماه‌های اخیر بدون توافق با آمریکا بهبود یافته است.»/ «وال استریت ژورنال: رهبر ایران به شکل هوشمندانه، در حال تشکیل خاورمیانه بدون آمریکاست».
🟢⚪️🔴 بخش ۳ و پایانی 🔵 ۷) موفقیت‌ها و پیروزی‌های پیاپی، نباید کسی را در میان نیروهای انقلاب، سرمست و مغرور کند؛ یا از طراحی شبانه‌روز دشمنان غافل سازد. این عبرت بزرگ جنگ اُحُد برای همیشه تاریخ است؛ آنجا که برخی از رزمندگان به توهم پایان جنگ با مشرکان (و جمع‌آوری غنائم)، تنگه راهبردی را رها کردند و دشمن از همان نقطه شبیخون زد. باید مراقب سُکر نعمت و قدرت، و خوابزدگی در خط مقدم بود. اختلاف، همیشه محتمل است، اما مجادلات رسانه‌ای و به حاشیه ‌انداختن موفقیت‌ها، آن هم در آستانه انتخاباتی مهم، اصلا نمی‌تواند طبیعی باشد. در همین موضوع انتخابات، هر چند برخی محافل ‌اشرافی غربگرا ژست مخالف‌خوانی می‌گیرند، اما گزارش‌ها از اقدام پرحجم و در عین حال چراغ خاموش آنها (از جمله ثبت‌نام دست کم ۸۰۰ نفر) حکایت می‌کند. نقشه غربگرایان بر این است که به بروز اختلاف میان جریان انقلابی فرصت بدهند، بلکه از طریق واسطه‌ها یا عناصر کم ظرفیت، به اختلاف دامن بزنند. بروز اختلاف، می‌تواند موجب دلسردی و کاهش مشارکت مردم، یا ریزش کلیت رای نیروهای انقلابی شود. 🔵 ۸) تعامل و تعاون سازنده نیروهای وفادار به انقلاب، موضوعی بسیار فراتر از انتخابات است. کیفیت عبور از پیچ مهم تاریخی جهان و رسیدن به قله‌های پیشرفت و اقتدار، به یک معنا، موکول به همین تعاون یا تقابل و تخاذل نیروهای انقلابی است.این‌جاست که مراقبت از کامل نکردن پازل دشمن اهمیت پیدا می‌کند. در این باره، رهبر انقلاب ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ فرمودند: « گاهی اوقات، دشمن کار را به گونه‌ای ترتیب می‌دهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا می‌خواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون می‌خواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از ۱۰۰ یا ۲۰۰ قطعه تشکیل شده؛ یک قطعه‌اش هم همین حرف حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند. این‌جا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیاری لازم است... چه طور تمایلات دشمن را کشف کنیم؟ چه طور بفهمیم که این کار به نفع دشمن است یا به ضرر دشمن؟ این همان جایی است که به اهتمام کامل، مطلقاً سهل‌انگاری نکردن و هوشیاری و بیداری کامل احتیاج دارد.». 🔵۹) رهبر حکیم انقلاب، همچنین ۲۱ دی ماه ۱۳۸۸، در دیدار فراکسیون انقلاب اسلامی (مجلس هشتم) توجه دادند: «یک مطلب کلی را باید همیشه در نظر داشته باشیم و آن این است که توقع کم گذاشتن در کفه حق را از همه کس باید داشت؛ یعنی انسان نباید بی‌توقعی‌اش بشود. انسان کامل و بی‌عیب و نقصی که آدم هیچ راهی برای ‌اشکال بر او نداشته باشد؛ پیدا نمی‌کنیم به جز معصومین. باید یک مقداری آماده بود برای آنچه که انسان آن را کوتاهی و جفا و بی‌وفایی بنامد... بله این‌اشکال (در دولت یا مجلس) اگر وجود نداشت بهتر بود. حالا که ‌اشکال وجود دارد، چه کار باید بکنیم؟ آرمان‌گرایی باید ما را به سمت بالا بکشاند. جوری نباشد که به خاطر دیدن برخی ناهنجاری‌ها که با آرمان‌گرایی مخالف است، حرکت ما دچار وقفه یااشتباه و انحراف شود، یا از آن مسیری که دارد، به جای دیگری مشغول بشود. اگر منکری می‌بینید، نهی از منکر کنید، اگر چنانچه معروفی هست که بر زمین مانده، امر به معروف کنید. اما این موجب نشود که آدم، این منکر یا این نقطه منفی را بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند، یا فرض کنید که فاصله ایجاد شود، یا تعارض کند یا تخریب کند؛ کما این که بعضی‌ها همین جورند...‌اشکالات را تذکر بدهید مانعی ندارد؛ منتها سعی کنید بیش از آن مقداری که حد و حق این ‌اشکالات است، برایش حساب باز نکنید. اولاً راه حمل بر صحت را به کلی و در مواردی نبندید... ثانیاً وحدت مهم است. البته ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم. این را باید حفظ کرد؛ ولو با اغماض‌هایی. بعضی از اغماض‌ها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند، خوب بکند، ولی آدم باید ببیند حق چیست. یک جاهایی باید برخی اغماض‌ها را برای یک مصلحت بزرگ‌تری انجام داد که حالا در این مورد بحث ما، مصلحت، اتحاد و اتفاق و با هم بودن و یک حرف زدن و یک صدا داشتن و اینهاست».
🟢⚪️🔴رییس اصلاح طلبان بیش از هر زمانی تحت تاثیر تاج زاده سخن می گوید؛ عبور خاتمی از خاتمی بخش ۱ روایت کارگزاران و سیاست‌مدارانی که چون به بیرون قدرت می‌روند «آن کار دیگر» می‌کنند و در قامت «روشنفکرانی عزلت‌گزیده» درمی‌آیند. این داستان همیشگی خاتمی و یارانش است؛ روایتی قدرت‌زده از ایران. به گزارش مشرق، سعید آجورلو، مدیر مسئول روزنامه «صبح‌نو» و سایت «فردا» و از فعالان سیاسی به سخنرانی جدید سید محمد خاتمی که به نحوی عبور از اصلاح‌طلبی بود واکنش نشان داد و نامه‌ای خطاب به وی نوشت که متن نامه به این شرح است: جناب آقای حجت‌الاسلام سید محمد خاتمی با سلام اکنون تردیدی نیست که با زبان مصطفی تاج‌زاده سخن می‌گویید، با اندیشه تاج‌زاده، رئیس جبهه اصلاحات را انتخاب می‌کنید و با رویکرد تاج‌زاده به توصیف و تبیین عرصه سیاست می‌پردازید. برای قرار گرفتن در موقعیت ۱۴۰۲ از سال ۷۶ آغاز کرده و نه با ادبیات چپ سنتی و محافظه‌کاران جناح چپ که با تندترین روایت از دوم خرداد که توسط معاون سیاسی اول وزارت کشورتان ساخته و پرداخته شده از خاتمی رئیس‌جمهور و خاتمی اصلاحات عبور می‌کنید. در سخنرانی اخیر خود در مقام تندترین اپوزیسیون‌های داخلی به ریشه‌های جمهوری اسلامی حمله می‌کنید، طعنه می‌زنید و با روایتی رادیکال، صحنه را توصیف می‌کنید، انگار که تاج‌زاده در حال سخن‌گفتن باشد. بیش از هر زمان دیگر به طیف رادیکال و تجدیدنظرطلب اصلاحات نزدیک شده و اکنون شاید بتوان گفت که زاویه‌ای با این طیف ندارید. چنان‌که آذر منصوری را به ریاست جبهه اصلاحات انتخاب و بهزاد نبوی را به خانه می‌فرستید و در لباس اپوزیسیون همچون رهبران نهضت آزادی سخن می‌گویید. سخنان جدید جنابعالی از چند جهت قابل نقد است. هم روح حاکم بر سخن‌تان و هم اجزای سخن که به چند مورد از آنها اشاره می‌کنم؛ 🟣۱: روایت شما از آنچه در کشور می‌گذرد، یک روایت ناقص، غیرمنصفانه و یک‌طرفه است. شبیه همان روایتی که در دوران عسرت اصلاح‌طلبان در دهه ۷۰ و ۸۰ از آنها شنیده می‌شد. در این روایت، ایران کشوری شکست‌خورده با ملتی از هم گسسته و آینده‌ای موهوم و تاریک تصویر می‌شود و خاتمی و یارانش خیرخواهانی دوراندیش هستند در حال پند و اندرزدادن حاکمان، نه گروهی که حداقل مدیر، کارگزار و رئیس ۶ دولت همین حکومت بوده‌اند و در دو دولت دهه ۶۰ هم عنان کار را در اختیار داشته‌اند و دقیقا در دو دولت و نیمی که بیرون از قدرت رفته‌اند، سرنوشت ایران، سیاه و تاریک شده و طبقه متوسط تضعیف شده و «نابودی‌شان حتمی شده». روایت کارگزاران و سیاست‌مدارانی که چون به بیرون قدرت می‌روند «آن کار دیگر» می‌کنند و در قامت «روشنفکرانی عزلت‌گزیده» درمی‌آیند. این داستان همیشگی خاتمی و یارانش است؛ روایتی قدرت‌زده از ایران. آقای خاتمی بالاخره کدام؛ منزلت روشنفکری یا پیشه و حرفه سیاست؟
در این روایت به این سوالات پاسخ داده نمی‌شود که آیا ایران امروز از ایران سال ۷۰ شمسی قوی‌تر نشده است؟ ایران امروز در زمینه دانش هسته‌ای، در زمینه‌های صنعت نظامی، در حوزه‌های بازدارندگی نظامی، در دانش‌های جدید، قوی‌تر از ۳۰ سال پیش نیست؟ آیا آمریکا به‌راحتی اوایل دهه ۸۰ شمسی می‌تواند ایران را تهدید به حمله نظامی کند؟ آیا اقتصاد ایران مانند دهه ۹۰ مریض و بیمار تحریم است و راه‌های جدیدی برای جبران کسری بودجه نیافته؟ آیا انقلاب‌های عربی آن‌گونه که اصلاح‌طلبان می‌پنداشتند در نهایت به تضعیف ایران انجامید؟ آیا عربستان در جنگ یمن توفیقی کسب کرد؟ آیا رژیم صهیونیستی نسبت به بیست سال گذشته ضعیف‌تر نشده و آیا جبهه مقاومت فلسطینی، قوی‌تر از بیست سال گذشته نیست؟ آیا به میزان نفوذ و قدرت الهام‌بخش ایران در منطقه افزوده نشده است؟ آیا هدف آمریکا در براندازی محقق شده است؟ آیا آن‌گونه که امثال دکتررنانی می‌پنداشتند فروپاشی اتفاق افتاده است؟ این چه روایت یک‌طرفه و بدپندارانه‌ای است که به‌اندازه حتی یک نقطه روشن در ورق سراسر سیاهی که ترسیم شده، دیده نمی‌شود؟ اگر توصیف، سیاست‌مدارانه باشد که توصیفی ناشیانه است و اگر توصیفی روشنفکرانه باشد، حتما از جنس روشنفکری نیهیلیستی است. روایتی که کامیابی‌ها را سانسور می‌کند و چالش‌ها و مشکلاتی را که خود در آن سهیم بوده ناامیدانه برجسته، هر چه باشد، خیرخواهانه و مشفقانه نیست.
یک روایت درست و واقعی، روایتی است که این میزان دشمنی آمریکا و غرب با ایران را اشاره‌ای کند و بر توان جمهوری اسلامی در عبور از این همه بحران، ‌آفرینی هم بگوید و اقتدار ایران در منطقه را بستاید و بعد، از تورم، بیکاری و چالش‌های اجتماعی هم سخن بگوید که مگر دوست‌داران واقعی انقلاب غیر از این می‌کنند؟ مگر انقلابی‌ها چشم بر چالش‌هایی که در حداقل ۶ دولت خاتمی و دوستانش حل نشد، می‌بندند و از بی‌آبی خوزستان و سیستان‌وبلوچستان کارت‌پستال رنگین درست می‌کنند؟ شرط انصاف نیست که جمهوری اسلامی بدون خروج
🟢⚪️🔴 بخش ۲ ترامپ از برجام، بدون دیدن تحریم‌های رنگارنگ آمریکا و غرب علیه ایران، بدون لحاظ تروریسم و خرابکاری مورد حمایت سرویس‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، توصیف و تبیین شود. نقدها را بدون اشاره به کامیابی‌ها گفتن و زبان تند کردن هر چه باشد راه و مرام اصلاح طلبی نیست. 🟣۲: جنابعالی در سخنرانی اخیر خود از «امام نوفل لوشاتو» سخن گفته‌اید. ادبیاتی مربوط به سال‌های گذشته اصلاح‌طلبان که تقریبا بدون پاسخ مانده است. آقای خاتمی قبل از هر چیز به این سوال پاسخ دهند که چگونه فاصله میان دوران نوفل لوشاتو با پایان دهه ۶۰ را که دوران تثبیت انقلاب و شکل‌گیری جمهوری اسلامی بود، نادیده می‌انگارند و جا می‌اندازند؟ چگونه جنگ‌های داخلی و جنگ تحمیلی علیه انقلاب اسلامی را فیلتر می‌کنند که هر یک در شکل‌یافتن جمهوری اسلامی نقش داشت، سخن نمی‌گویند؟ چگونه از نقش خود و دوستان‌شان در دهه ۶۰ در شکل‌دادن به حکومت سخن نمی‌گویند و انگار که پس از ۴۵ سال از خواب اصحاب کهف برخاسته باشند، صحنه را توصیف می‌کنند. و بعد، آموزگار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی جز دوران رهبری امام خمینی (ره) و شخصیت یگانه امام (ره) نبوده است. 
آیا آیت‌الله خامنه‌ای در مبارزه با استکبار آمریکا، معلمی جز امام راحل داشته‌اند؟ و آیا قدمی از راهی که امام (ره) ترسیم نموده، عدول کرده‌اند؟ بر عکس، اتفاقا آنان که عدول کردند، اصلاح‌طلبانی بودند که ذات انقلاب اسلامی و حاکمیت ایالات متحده را آشتی‌پذیر دانستند و واژه «شهید ابراهام لینکلن» را مقابل کریستین امان‌پور به زبان آوردند. اگر از نظر شما دوران رهبری امام در مبارزه با استکبار و مقاومت مقابل ظلم بین‌المللی بدون اشکال بوده، پس اکنون به مدیریت آیت‌الله خامنه‌ای احسنت بگویید و اگر از راه امام بریده‌اید، شهامت کنید و روراست حرف بزنید و پشت واژه‌هایی چون نوفل لوشاتو پنهان نشوید. راه و مسیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، راه و مسیر امام است؛ چه در مقاومت مقابل استکبار، چه در ایستادگی مقابل زورگویان بین‌المللی و چه در دعوت مسلمانان به اتحاد و همدلی مقابل رژیم منحوس صهیونیستی. اتفاقا حاج قاسم سلیمانی برآمده چنین مسیر و مکتبی است که چون صادقانه با مردم رفتار کرد، مردم این‌گونه به او عشق می‌ورزند. دقیقا برعکس خیلی از همراهان شما که الان در واشنگتن، لندن و پاریس نشسته‌اند و مشغول نقشه‌کشیدن برای تحریم بیشتر برای ایرانیان هستند. برآمدگان مکتب خمینی و خامنه‌ای با برآمدگان اندیشه خاتمی یکی نیستند. گروه اول، اهل یقین، ایمان، جهاد و شهادت هستند و گروه دوم ......بگذریم. آقای خاتمی خود می‌دانند که رهبر انقلاب در مواجهه با رأی و نظر مردم مانند امام عزیز معتقد به مردم‌سالاری دینی هستند. چه آنکه پرشورترین و رقابتی‌ترین انتخابات‌های ریاست‌جمهوری چه در سال ۷۶ چه ۸۴، ۸۸، ۹۲، ۹۶ و فراوان انتخابات‌های مجلس در دوران رهبری ایشان برگزار شد و هر آنکه از صندوق بیرون آمد، رئیس‌جمهور و وکیل شد. خود آقای خاتمی می‌دانند که در سال ۷۶ چه‌قدر حفاظت از رأی مردم و انتقال قدرت به رئیس‌جمهور جدید مهم و مثال‌زدنی بود و چه‌قدر دوام‌آوردن آن دولت رادیکال و خام‌اندیش در سیاست داخلی سخت. آن‌که دولت خاتمی را نگاه داشتند و نگذاشتند شعار «خاتمی مثل بنی‌صدر» از سوی برخی طیف‌ها به کرسی بنشیند، فردی جز آیت‌الله خامنه‌ای نبودند وگرنه نه الان اثری از دولت خاتمی مانده بود که حامیانش به آن افتخار کنند و نه فرصتی برای این‌گونه طعنه‌زدن‌ها. در سال ۸۴ هم همین‌گونه بود. اینکه اصلاح‌طلبان چنان سرمست قدرت بودند که به‌مثل خاتمی هم بسنده نکردند و مصطفی معین را به‌عنوان اصلاح‌طلب آوانگارد به میدان فرستادند و حتی از کروبی هم عبور کردند، تقصیر حاکمیت بود؟ اگر سیاست‌ورزی می‌دانستید، ائتلاف می‌کردید تا مثل احمدی‌نژادی به قدرت نرسد که بعد آه و شیون کنید و حتی به‌اندازه نقطه‌ای از بخش‌های مثبت عملکرد اجرایی دو دولتش سخن نگویید. در سال ۸۸ اینکه نامزد مطلوب شما رأی نیاورد و حتی در خفا به کلیدواژه «تقلب» انتقاد کردید هم تقصیر حاکمیت بود؟ آقای خاتمی اگر در دوران رهبری امام راحل، طرف بازنده انتخابات این‌گونه به خیابان لشکرکشی می‌کرد، امام با آنها چه برخوردی می‌کردند؟ و در انتخابات سال ۹۲ مگر اصولگرایان به نتایج انتخابات تمکین نکردند؟ نمی‌توانستند برای آن زیر یک درصد رأی روحانی خواستار بازشماری صندوق‌ها شوند؟ و مگر برجامی که روحانی خواست و مردم از او حمایت کردند، مورد تأیید نظام قرار نگرفت؟ جز آنکه مدعی شوید ترامپ را هم جمهوری اسلامی سرکار آورد تا روحانی و اصلاح‌طلبان شکست بخورند. همچنین در سال ۹۶ که باز هم انتخابات را بردید و طبیعتا نه خبری از انگ تقلب‌زدن بود، نه پیش‌رو تاریک و ترسناک؛ چراکه ایام به کام بود و دوستان در قدرت و نوبت روشنفکری به تأخیر افتاد.
🟢⚪️🔴 بخش ۳ در انتخابات مجلس یازدهم فهرستی ارائه کردید در قواره انتخابات مجلس دهم و بپذیرید که اقبالی به اصلاحات نبود و دولت روحانی چنان بدنه‌تان را مأیوس کرده بود که از جانب شما خبری از «تکرار» نشد. جبهه اصلاحات، کرکره را پایین کشید و عارف سکوت کرد تا زبان رادیکال‌های اصلاح‌طلب باز شود. در انتخابات ۱۴۰۰ حتما صحنه می‌توانست رقابتی‌تر از این شود؛ اما فراموش نکنیم که میزان اقبال آقای رئیسی به‌قدری بود که آن بدنه مأیوس شما را امیدی به غلبه نبود و امیدی به سیاست‌مداران‌تان وجود نداشت، پس هر قدر هم که همتی تندتر از روحانی ۹۲ سخن گفت، شوری در میان مردم نیافرید. گرچه در این میان فهرست شورای شهر مورد تأیید جنابعالی به‌سختی شکست خورد تا آیینه‌ای برای سرمایه اجتماعی اصلاحات باشد. 
امام نوفل لوشاتو یک واژه برای طعنه‌زدن به دوران پس از امام از جانب اصلاح‌طلبان است و نه چیزی بیشتر از این، وگرنه راه و سیره رهبر انقلاب نزدیک‌ترین راه به امام و منش امثال موسوی خوئینی‌ها که مدعی خط امام هستند، در این سال‌ها دورترین منش‌های سیاسی به خط امام است. خط امام واقعی همان خط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. جمله آخر در این بخش این باشد که قانون اساسی که برخی از دوستان شما در نظر دارند، نه از مدل امام نوفل لوشاتو که مانند حرف‌ها و سخنان‌شان عبور از اسلام‌سیاسی و ورود به ساحت سکولاریسم است که هر چه باشد، سنخیتی با گفتار امام راحل ندارد. 🟣۳: در بخشی هم به مجلس خبرگان نقد می‌کنید و به‌گونه‌ای انگار آنها را به سبب نظارت‌نکردن بر رهبری مقصر می‌دانید. پاسخ هیأت رئیسه خبرگان به این ادعا حتما لازم است؛ اما فعلا این ادعا نباید بدون پاسخ بماند. اولا آقای خاتمی پاسخ دهند که در زمان رحلت امام عزیز، چه گزینه‌ای بهتر از آیت‌الله خامنه‌ای وجود داشت؟ آقای آذری قمی؟ آقای موسوی خوئینی‌ها؟ آقای کروبی؟ یا طرح دوباره رهبری آیت‌الله منتظری؟ و غیر از این بود که امام در چند نوبت به نام آیت الله خامنه‌ای برای این سمت اشاره کردند و با وجود تایید امام باز هم ایشان این عنوان را نمی پذیرفتند تا آنکه اصرارها فزون و بر ایشان تکلیف گردید. و در طول این سال‌ها از سال ۶۸ تا ۱۴۰۲ آیا شما فردی لایق‌تر، شجاع‌تر و باتقواتر از آیت‌الله خامنه‌ای سراغ دارید؟ اگر تسلط ایشان بر نفس و تقوا و ایمان مرتب نو شده ایشان نبود، مخالفان سیاسی این‌گونه جولان نمی‌دادند و رجز نمی‌خواندند که هر آنکه ژست غلیظ ‌تر اپوزیسیونی بگیرد، پوزیسیون شود و راحت دولت تشکیل دهد و دولتش دوام یابد. اگر فردی غیر از ایشان به رهبری برگزیده می‌شد، بعید می‌دانم در مقابل دولتی که از تحصن نمایندگان مجلس حمایت کرده و اعضایش نامه استعفا می‌نویسند، تحمل می‌کرد و دو سال بعدش هم حکم حکومتی برای تأیید صلاحیت معین و مهرعلیزاده صادر می‌کرد. اگر فردی غیر از ایشان به رهبری می‌رسید، بسیار بعید بود که با پیشنهاد دوستان آقای خاتمی برای پیوستن به صدام در جنگ کویت و جنگ با طالبان همراهی نمی‌کرد.
دوستان شما که در دوران دوم خرداد به عالم‌وآدم فحش و ناسزا گفتند و بر سر مخالفان موشک فرود آوردند و مثل چپ‌های جوان مارکسیست، گلوله بر سر مرحوم هاشمی می‌ریختند، حالا سخن از مدارا و نقدپذیری می‌گویند. دوستان شما اگر در جایگاه رهبری می‌نشستند، نه از منتقد خبری بود، نه از نقد. شاهد چنین ادعایی، روزنامه صبح امروز و خرداد و حجاریان و اکبر گنجی است که خودتان بارها تندوری شان را نقد کردید. چه کسی است فراموش کند سخنرانی حجاریان پیش از انتخابات مجلس ششم را قریب به این مضمون؛ «اسباب قدیمی را در نزدیکی بهار از خانه بیرون می‌ریزند و اکنون در انتخابات مجلس اسفند همین کار را با نمایندگان جناح راست باید انجام داد و خانه تکانی باید کرد.» آن روز که حجاریان و رفقای عزیزتان مثل روبسپیر بعد از انقلاب فرانسه به‌جای گیوتین با کلمه، سر مخالفان را می‌بریدند، کجا بودید آقای خاتمی؟ حالا به رهبری طعنه می‌زنید و خبرگان را مسئول می‌دانید؟ همین که رهبری ۶ دولت دوستان شما و دو دولت دهه ۶۰ که رأی به ایشان بود و به کام دوستان شما را تحمل کردند، بر وسعت نظر، صبر و مدارای ایشان بهترین شاهد است. خدا به این ملت رحم کرد که از دوستان شما کسی به مقام رهبری نرسید آقای خاتمی و البته نباید از یاد ببریم که با این سطح از مواضع اپوزیسیونی باز هم در صحنه سیاست داخلی فعال هستید و سودای قدرت دارید. در تقوا، پاک‌دستی، تدبیر، شجاعت، ایستادگی بر خط امام و در صدها صفت دیگر بهتر از این رهبر در ایران امروز نیست آقای خاتمی که ایران را از هر جنگی مصون بدارد و این سرزمین بزرگ را حفظ کند، نهاد انتخابات را بیش از ۳۰ سال مراقبت کند؛ اما در رابطه‌ای یک‌طرفه با جناحی سیاسی به‌سر برد که قدرت داشته و مسئولیت نپذیرفته، عامل و بانی برخی مشکلات بوده و آن را به گردن رهبری انداخته، نقد نپذیرفته و دیگران را به نقدناپذیری
🟢⚪️🔴 بخش ۴ متهم کرده، از سوی مردم بی‌اقبال شده و اقبالش را در حمله به حاکمیت جست‌وجو می‌کند. و نظام سیاسی را در کمال بی‌انصافی به دیکتاتوری هم متهم می‌کنید، درحالی‌که بزرگ‌ترین شاهد دیکتاتوری نوع مواجهه دوستان شما با مخالفان‌شان پس از دوم‌خرداد است که به‌تفصیل آمد که یکی از آنها نوع مواجهه با مرحوم هاشمی در انتخابات مجلس ششم بود و البته نمونه تازه آن در انتخاب انتصاب‌گونه خانم منصوری به رهبری جبهه اصلاحات نمایان. یک نمونه دیگر هم مربوط به سال ۸۸ می‌شود که چگونه با رأی اکثریت مقابله کردید و به دنبال دیکتاتوری اقلیت بودید. انگار هر وقت انتخابات به سود شما تمام می‌شود، شمارش سالم و صحیح بوده وگرنه حتما اشکالی پدید آمده. حالا هم دوستان شما با تمام توان مقابل طرفداران مشارکت در انتخابات مجلس ایستاده‌اند و از حمایت جنابعالی هم برخوردار. تا معنی دیکتاتوری چه باشد.
در مقابل این رویکرد اما رهبری همواره بر حیات دو جناح اصلی سیاست تاکید کردند و بیشتر از هر فردی مراقب بودند که اصلاح طلبان تبدیل به نهضت آزادی نشوند. اما گویا اراده ای در آن جناح حاکم است که قصد دارد چالش هویتی و مشروعیت خود را با مشروعیت نظام سیاسی موازنه نماید و رقیب مشارکت در انتخابات شود. آیا چنین رویکردی اصلاح طلبی است جناب خاتمی؟ این چه رفرمی است که داد تحریم برمی آورد؟ 🟣۴: گفته‌اید که یک نفر را بر سر کار بیاورید که جواب مردم را بدهد. چه‌قدر ظاهر فریبنده و چه‌قدر باطن ترسناکی دارد این سخن. آقای خاتمی، جمهوری اسلامی از سال ۱۴۰۰ آغاز نشده است که شما به‌عنوان یک تازه‌وارد مثل اپوزیسیون خارج از کشور ژست می‌گیرید. در ماجرای آبان‌ماه ۹۸ هم مردم برده نبودند که رئیس‌جمهور مورد حمایت‌تان یک کلمه به آنها توضیح نداد و آخر سر هم گفت؛ خبر نداشتم. در ماجرای جهش وحشتناک ارز از چهار به ۱۸ هزار تومان دوستان شما در دولت نباید جواب مردم را می‌دادند؟ در مقابل سه سال بی‌عملی دولت روحانی در انتظار مذاکره با ترامپ کسی قرار نبود جواب مردم را بدهد. فقط این دولت و مجلس باید جواب مردم را بدهند که البته باید هم بدهند؛ اما مجلس دهم در مقابل تورم و رخوت دولت نباید به مردم پاسخ می‌داد؟ و شورای شهر قبلی که از بی‌کارنامه‌ترین نهادها بود، هیچ توضیحی برای مردم ندارد؟ شما چه‌قدر در مقابل عملکرد شهردارهایی که برگزیدید، به مردم پاسخگو بودید؟ آنجا هم تقصیر از برجام بود؟ آیا جناب روحانی که فصل مشترک جنابعالی و دوستان اعتدالی‌تان بود، درباره سقوط طبقه متوسط هیچ تقصیری ندارند؟ تضعیف طبقه متوسط فقط مربوط به این دو سال اخیر است؟ روند مهاجرت معکوس و مهاجرت نخبگان منحصر در این ۳-۲ سال است؟ 🟣۵: و در ادامه گفته‌اید که دست‌وپای ما را بسته‌اند و می‌گویند شنا کن؛ کنایه‌ای به انتخابات مجلس. اگر منظور از دست‌وپا بستن، اجازه‌ندادن به مشارکتی‌های تندرو برای ورود در قدرت است که نامش تدبیر و عقلانیت است، نه دست‌وپا بستن که هیچ سیستمی، فردی که بنیان سیستم را قبول ندارد، مسئول حفظ سیستم قرار نمی‌دهد؛ اما اگر منظور چهره‌های سرشناس اصلاحات مانند جهانگیری، عارف، مجید انصاری، موسوی لاری، محمد صدر و... است که چه‌بسا امکان تأیید صلاحیت آنها زیاد بود، تقصیر ثبت‌نام نکردن آنها برعهده حاکمیت نیست. چه‌بسا هم امکان ثبت‌نام فهرست سرشناسان اصلاح‌طلب وجود داشت و هم امکان تأیید صلاحیت؛ اما انگار مصلحت اصلاحات در این بود که قبل از تصویرشدن بی‌اقبالی مردمی، فاکتور این اقدام برای حاکمیت به‌عنوان هزینه صادر شود وگرنه چه کسی است که نشاندن آذر منصوری بر صندلی ریاست جبهه اصلاحات را مغایر با راهبرد رقابتی‌شدن انتخابات از جانب حاکمیت نپندارد. گویا جناب خاتمی هم مانند دوستان تندرواش به‌جای جناح راست، خود را رقیب نظام سیاسی می‌دانند که بهزاد نبوی را به گوشه‌ای فرستادند و نماینده تحریم‌طلبان اصلاح‌طلبان را به عرصه آوردند و البته این تمام بازی نیست؛ چراکه فهرستی از نمایندگان یقه‌سفید اصلاحات و فراوان چهره‌های نزدیک به اعتدال ثبت‌نام کرده‌اند تا اگر این رادیکالیسم خاتمی، یخ بدنه را شکاند، راهی دوباره به قدرت بجویند و اگر غیر از این شد، در موقعیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی، پا را بر زمین سفت‌تر کنند. هسته سخت اصلاحات که امروز بیان، کنش و سخن خاتمی را در دست دارد، به دنبال نمایندگی طیفی است که در سه انتخابات گذشته رأی نداده است. شبیه سودای اپوزیسیون. هر دو به دنبال نمایندگی «نامشارکتی‌ها» و «تحریمی‌ها» هستند. در مقابل چنین بازی خطرناکی باید به این شکل اصلاح‌طلبی گفت که چرخیدن بر این مدار «نابودی‌تان را حتمی خواهد کرد» چراکه نه اقبالی در میان اپوزیسیون خارجی خواهید داشت و نه حاکمیت را فرصتی دیگر به چنین شعبده‌بازی‌ها روا است.
🟢⚪️🔴 بخش ۵ در پایان شاید از منظر خیرخواهی چنین توصیه‌ای به جناب خاتمی لازم باشد که اولا اگر نیت خیری درباره گفت‌وگو درباره آینده ایران دارید، واقعیت‌های ایران را ابتدا درست درک کنید و سپس به‌نحوی‌که سهم خود را در حدود پنج دهه اخیر پذیرفتید، به میدان گفت‌وگو بیایید تا تفاهمی برای یافتن مسیر توسعه و پیشرفت فراهم شود و البته در این میان، راه را در اصلاح‌طلبی پوپولیستی نجویید که زبان سرخ را مقدم بر اندیشه سبز می‌داند و حقیقت را فدای خوشامد عده‌ای تندرو می‌کند. گاهی خوردن یک شربت تلخ، سودآورتر از نوشیدن شربت شیرین برای بدن یک بیمار است. بدن اصلاح‌طلبی را به این تلخی عادت دهید که در شیرینی ظاهری گروهی تندرو، عافیت و خیر نیست. آقای خاتمی از خاتمی عبور نکنید و به تندروهای اطرافتان که این گونه سخن گفتن را در قالب اصلاح‌طلبی توجیه می کنند اعتماد ننمایید که این نوع سخن گفتن هر چه باشد اصلاح طلبی نیست. ادبیات تحریم طلب و ضد نهاد انتخابات اصلاح‌طلبی نیست آقای خاتمی. 
وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ 
 سوم شهریور ۱۴۰۲
سعید آجورلو، مدیرمسئول روزنامه «صبح نو» و سایت «فردا». پایان پیام. کانال گام دوم انقلاب جهت آگاهی، دریافت و نشر حداکثری تحلیل و محتواهای روشنگرانه، افشاگرانه از چهره ها و جریانات نفوذ و نفاق و فتنه و در راستای تبیین روایتهای واقعی و مستند است. 👈کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308 و گروه گام دوم جهت مشارکت در نشر و دریافت این محتوا و روایتهاست. 👈 گروه👇 https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806 همراهی در نشر این روشنگری جهاد ماست. اسکندری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام ◾موکب مردمی حضرت رقیه (س) شهرستان تاکستان ◾ ان شاالله در عمود ۳۶۱ در مسیر پیاده روی نجف تا کربلا در خدمت همه عزیزان هستیم🌹
🟢⚪️🔴تریبون عبدالحمید چند نفر را عزادار می‌کند؟ عبدالحمید در طی دوران آشوب‌ها هر هفته در خطبه‌های نماز جمعه با سیاه‌نمایی در خصوص وضعیت اهل سنت و بلوچ‌ها در ایران، تلاش کرد دوقطبی مذهبی- قومیتی مدنظر غرب را در وسعت تأثیرگذاری خود ایجاد و پررنگ کند. به گزارش مشرق، از آغاز ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱ در شهرهای کشور، یکی از کانون‌های تحریک و آشوب سخنرانی‌های عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جماعت مسجد مکی زاهدان بوده است. او در طی دوران آشوب‌ها هر هفته در خطبه‌های نماز جمعه با سیاه‌نمایی در خصوص وضعیت اهل سنت و بلوچ‌ها در ایران، تلاش کرد دوقطبی مذهبی- قومیتی مدنظر غرب را در وسعت تأثیرگذاری خود ایجاد و پررنگ کند. نتیجه تحریکات و آشوب‌طلبی‌های او مختلف بود، اما اوج آن رقم‌خوردن جمعه‌ای سیاه در زاهدان در ۸ مهر ۱۴۰۱ بود که طی آن افرادی به کلانتری ۱۶ زاهدان حمله کردند و به گفته فرماندار که از سنگ پراکنی و حمله با اتوبوس شرکت واحد به در کلانتری می‌گوید، «از نوع حمله و سرعت و شدت آن مسلم است که مهاجم قصد تصرف کلانتری را دارد.» نخعی فرماندار زاهدان ادامه می‌دهد: «پس از حمله اتوبوس از ساختمان‌های مجاور به سمت کلانتری تیراندازی می‌شود.» وقتی تیراندازی به کلانتری آغاز می‌شود، نیروهای مستقر در کلانتری هم شروع به تیراندازی می‌کنند. عده‌ای از همین اغتشاشگران هم به نقاط مختلف شهر می‌روند و آنجا هم درگیری مسلحانه ایجاد می‌کنند. یکی از اغتشاشگران اعتراف کرده است یک خودروی پژو در میان جمعیت قرار گرفته و از صندوق عقب کلت و کلاشینکف در میان معترضان پخش کرده است. پس از پایان درگیری‌ها خسارات این اقدام تروریستی ورای تصور بود؛۱۹ جان‌باخته و ۲۰ زخمی. معاون سازمان اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان مورد هدف تیر تک‌تیرانداز قرار گرفت و در بین درگیری‌ها ترور شد. سه کلانتری، دو مدرسه، خودروهای آتش‌نشانی و اورژانس و ده‌ها مغازه به آتش کشیده شد. خطبه‌های نماز جمعه آن روز را عبدالحمید اسماعیل زهی با خبر دروغ تجاوز یک افسر پلیس به دختر ۱۵ ساله در چابهار به پایان رسانده بود و نتیجه ادعای دروغینش این خسارات و خدشه بر امنیت شهر بود. شامگاه جمعه دو جسد شناسایی شد تا فضا روشن شود؛ عبدالمجید ریگی و یاسر شه بخش دو عضو گروهک تجزیه‌طلب جیش‌الظلم در میان کشته‌شدگان درگیری‌های خیابانی بودند. از آن روز تاکنون بارها عبدالحمید اسماعیل زهی تریبون نماز جمعه یا صفحه توئیترش را محمل تهدید نظام و تحریک مردم و توجیه کار تروریست‌ها کرده است و هر بار یا زاهدان برای ساعاتی آشوب را تجربه کرده یا اتفاقی تروریستی رخ داده که هر کدام هم گاه باعث مرگ افراد بی گناه شده است. از جمله با دستگیری مولوی فتحی محمد نقشبندی «به اتهام تشویش اذهان عمومی از طریق سخنرانی‌های کذب، تهمت و افترا به نظام جمهوری اسلامی ایران و اقدام علیه امنیت ملی و تصرف غیر قانونی اراضی ملی»، عبدالحمید در توئیتی نوشت: «بازداشت مولانا فتحی محمد نقشبندی امام جمعه محترم راسک و از چهره‌های مردمی و علمای شاخص به خاطر انتقاد از عملکرد مسئولان باعث گسترش نارضایتی می‌شود و تبعات منفی در پی خواهد داشت. آزادی هر چه زودتر ایشان به نفع همه است.» و چند روز پس از این کد دادن‌ها و تهدید و تحریک‌های عبدالحمید، گروهک تروریستی جیش العدل با حمله به گشت کلانتری سیب و سوران، ستوان دوم علی بیژنی زیبا را به شهادت رساندند. او متأهل، صاحب دو فرزند و ساکن استان مرکزی بود. حال باید پرسید آن تبعات منفی که عبدالحمید با تهدید می‌گوید، قرار است چند نفر را شهید، چند نفر را یتیم و و چند نفر را عزادار کند؟ منبع: روزنامه جوان
🟢⚪️🔴۲ رئیس‌جمهور، ۱ رفتار، ۲ سرنوشت چرا لیدر اصلاح‌طلبان مثل ترامپ زندانی نشد!؟ "دانلد ترامپ"، رئیس جمهور سابق آمریکا، روز جمعه گذشته خود را تسلیم مقامات زندان شهر فولتون در ایالت جورجیای آمریکا کرد. ترامپ به دلیل جرایم سیاسی و ضد امنیتی که در قضیه انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته آمریکا مرتکب شد؛ تحت پیگرد قضایی قرار گرفته و به زندان محکوم شده است. آمریکایی‌ها می‌گویند جرایم او موجب رخدادهای سوئی از جمله ناامنی، تشویق به اغتشاش خیابانی، حمله غیر قانونی به کنگره آمریکا و بی‌اعتبارسازی رئیس‌جمهور منتخب (بایدن) شده است. ترامپ پس از بازداشت موقت در زندان ایالت جورجیا؛ با تأمین وثیقه از پیش تعیین شده ۲۰۰ هزار دلاری، ‌ این زندان را ترک کرد. [1] *اقدامات ضد امنیتی ترامپ و تشویق‌های او به اغتشاش در جریان انتخابات، ما را به یاد اقدامات "سیدمحمد خاتمی" رئیس‌جمهور سابق و لیدر چپ‌های ایرانی در فتنه سال 88 می‌اندازد. رئیس‌جمهوری که پس از طی شدن یک دوره 4 ساله از زمان کنار رفتن خود؛ زیست قانونی را تاب نیاورد، به صحنه فتنه 88 آمد و یکی از سه ضلع علنی و رسمی فتنه 88 شد. خاتمی که اقدامات او و ثمره آنها بسی بیشتر و خسارت‌بارتر از اقدامات ترامپ بود؛ از زمینه‌سازان کشته شدن ده‌ها نفر و ملکوک شدن فضای ایران اسلامی برای چندین ماه شد. لکن همانطور که می‌بینیم خاتمی و ترامپ اگرچه هر دو علیه حاکمیت کشورشان شوریدند؛ اما به یک سرنوشت مبتلی نشدند! لیاقت خاتمی نیز این بود که به دلیل جرایمش مثل ترامپ به زندان برود و مجازات اقداماتش را بچشد اما این پیشرفتگی حکمرانی و سماحت رهبری نظام بود که اجازه نداد رئیس‌جمهور خطاکار ما نیز به سرنوشت رئیس‌جمهور خطاکار آمریکا مبتلی شود. بلکه نسخه نظام اسلامی برای خاتمی و امثال او "تنها ماندن با اشتباهاتشان" و "باز گذاشتن دروازه توبه رسمی" برای آنان بود. اقدامی که اگرچه می‌بایست مورد تشکر و تعظیم اینان قرار گیرد اما متأسفانه هرگز شاهد چنین رخدادی تا این لحظه نبوده‌ایم و ایضا از توبه هم خبری نیست! البته این رخداد به معنی اشتباه بودن کار عقلانی نظام اسلامی در مواجهه با اضلاع فتنه 88 نیست بلکه نظام موظف است در فرایند پیشرفتگی خود همواره با تمام مقولات به سیاق پیشرفتگی برخورد کند و شکرگذار نبودن و توبه نکردن اینان دلیلی بر تغییر رویکرد عقلانی نظام نیست. همچنان چشم‌ها و گوش‌هایی منتظر هستند تا موسوی و خاتمی و کروبی؛ اشتباهات خود در فتنه 88 را بپذیرند و بابت اینکه چرا به روزگار دانلد ترامپ مبتلی نشده‌اند، به مردم توضیح بدهند. امروز دیگر بر همه ثابت شده است که در سال 88 هرگز تقلبی رخ نداد اما آن همه خون‌های بر زمین ریخته، آن حلاوت انتخابات پرشور سال 88 که فتنه‌گران نگذاشتند در کام مردم احساس شود و آن حقی که از نظام اسلامی پایمال شد؛ همچنان جوشش دارد و سه ضلع اصلی فتنه 88 باید در قبال این حقوق بر زمین مانده پاسخگو باشند. گفتنیست خاتمی اگرچه در انزوای سیاسی است اما به تازگی رویکردهای تندی را مجددا علیه نظام اسلامی اتخاذ کرده و گزینه "تحریم انتخابات" را نیز تلویحا تأیید کرده است که این رفتارها می‌تواند او را در مسیر هم‌سرنوشتی با ترامپ نیز قرار دهد زیرا قرار نیست نظام اسلامی با همه جرایم سیاسی این قبیل افراد با نسخه سال 88 برخورد کند.
بسمه تعالی ان هذا القران هی التی اقوم 🌸☘️ اطلاعیه مسابقات قرانی بسیج با سلام و احترام 🌴 به اطلاع کلیه اهالی محترم بویژه بسیجیان گرامی و علاقه مندان به قران کریم میرساند دوره رقابت های قرانی در رشته های حفظ و روخانی و جمع خوانی قران و قراعت صحیح نماز 🌹💐 در سطح داخل روستا برگزار میگردد. زمان :چهارشنبه ۱۴۰۲/۶/۹ ساعت ۱۷ رشته‌های صوت و تجوید و هم خوانی و پنجشنبه ۱۴۰۲/۶/۱۰ ساعت ۱۷ رشته های حفظ و قراعت 🌾 مکان مسجد حضرت حجت بن الحسن عج خورهشت. نفرات اول تا سوم هر رشته به مسابقات حوزه ای و سپاه ناحیه اعزام خواهند شد و جوایزی نیز اهدا خواهد شد . دارالقران بسیج خورهشت.🌴☘️🌸
🌱 نمونه خاطرات روضه خوان👇 📍خاطره اول: می‌گفت: بی‌بنزین مانده بودیم و هر چه کنار جاده برای ماشین‌ها دست تکان دادیم هیچ ماشینی نمی‌ایستاد. از سر ناچاری، پیشنهاد همسرم را پذیرفتم و نوزاد چندماهه‌مان را سر دست گرفتم تا شاید با دیدن بچه... سر دست گرفتن بچه همانا و بلافاصله کنار هم ایستادن ماشین‌ها برای کمک همان. یاد روضۀ شیرخوارۀ امام حسین علیه السلام افتادم. اینکه در کربلا کسی دلش برای او به رحم نیامد. 📍خاطره دوم: می‌گفت: پدر شهید را چند روز بعد از تشییع پسرش دیدم چند کوچه آن سوتر سر در گم راه می‌رفت. گفتم بابا جان، شما کجا اینجا کجا؟ گفت از شهادت پسرم به بعد راه خانه را گم می‌کنم. نوحه‌‌خوان در سرم می‌خواند: گریه‌ها در بین مردم کرده‌ام خیز اکبر خیمه را گم کرده‌ام ✅ برای ارسال خاطرات وارد لینک زیر شوید:👇 https://khan.navayeheiat.ir/submit https://khan.navayeheiat.ir/submit https://khan.navayeheiat.ir/submit
هدایت شده از ناصرشاه محمدپور
✡☠ آتش سوزی های عمدی در جهت ایجاد قحطی مصنوعی با اجرای سند شیطانی 2030 برای کشتار جمعی مردم جهان و برای ایجاد حکومت واحد و یکپارچه جهانی یهود و گلوبال ها 🔴این ویدئو تو شبکه های اجتماعی آمریکا و اروپا بشدت در حال وایرال شدنه ! ‼️ حالا بیشتر مردم فکر میکنن این همه جنگل سبز تو دنیا خودبخود و فقط بخاطر گرمای هوا دچار آتش سوزی میشن !!
فلسفه اینهمه خلاف‌گویی و جعل روایت با این اعتبار علمی از کره جنوبی و تحقیر مردم کشورش و تیکه‌پرانی علیه دولت ناشی از چیست؟ ایران امروز الگوی آزادگان جهان است. ایران امروز رکورددار پیشرفت‌های علمی و فنی در همه حوزه‌های دانش بشری است. ایران امروز نمونه کامل و بی‌شباهت با هیچ کشوری در مورد استقلال سیاسی است. ایران امروز شجاعانه در پرتو رشادت جوانان خود سینه به سینه آمریکا ایستاده است و ایران امروز ... چرا این واقعیت‌ها در ذهن مبارک کسی که یک قطار از عناوین علمی در بزرگترین دانشگاه‌های داخل و خارج را به یدک می‌کشد خطور نمی‌کند؟!
🟢⚪️🔴روایت‌سازی مجعول! ۱ مگر می‌شود مردم کشوری 90 درصد راستگو باشند، 100 درصد شغل داشته باشند، 90 درصد خوش‌قول باشند و 90 درصد مردم، یک جهان‌بینی داشته باشند. این‌همه بزن و بکوب و خشونت زیرسقف خانه‌ها داشته باشند و رکورددار خودکشی در جهان باشند! به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی تحت عنوان «روایت‌سازی مجعول!» در روزنامه رسالت نوشت: الف: دکتر محمود سریع‌القلم، استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و دکترای روابط بین‌الملل از دانشگاه کالیفرنیا در خبر آنلاین، مطلبی تحت عنوان ؛ ۳۰ ویژگی که کشوری را به سمت کره جنوبی شدن می‌برد نوشته که جالب و حیرت‌انگیز است. به فهرست ویژگی‌های کشور کره جنوبی به روایت دکتر محمود سریع‌القلم دقت کنید: ۱- صددرصد مردم می‌دانند برای رشد باید رقابت کنند. ۲- صددرصد مردم فقط یک شغل دارند. ۳- صددرصد مردم برای اعتبار و منزلت جهانی کشور اهمیت ویژه قائل هستند. ۴- ۹۰ درصد مردم آن راستگو باشند. ۵- ۹۰ درصد مردم، یک شخصیت داشته باشند. ۶- ۹۰ درصد مردم شفافیت فکری و رفتاری داشته باشند. ۷- ۹۰ درصد مردم خوش‌قول باشند. ۸- ۹۰ درصد مردم، یک جهان‌بینی دارند. ۹- ۹۰ درصد مردم مرتب کتاب می‌خوانند. ۱۰- ریشه استقلال سیاسی را در تولید ثروت بداند. ۱۱- ... ۳۰- عامه مردم حس مثبتی نسبت به کشور و آینده آن داشته باشند. آقای سریع‌القلم هیچ اصراری ندارند از مدینه فاضله‌ای که در کره جنوبی به دلیل حکمرانی در سئول می بینند برای این ۹۰ درصد و آن ۱۰۰ درصدی‌هایی که گفته‌اند سند و مدرکی ارائه دهند. ب- یک جستجوی ساده در گوگل تصویری متفاوت از آنچه که آقای سریع‌القلم از کره جنوبی می‌دهند، را شاهد هستیم. - در سال ۲۰۱۸ کمیته رفع تبعیض علیه زنان سازمان ملل گزارشی داده است که دولت کره جنوبی بیست و هفت میلیارد وون کره از بودجه ملی را صرف مجازات و پیشگیری از خشونت خانگی و جنسی کرده است. - اسناد و گزارشات مشهود نشان می‌دهد کره جنوبی دوازدهمین کشور در جهان در مورد میزان خودکشی است. خودکشی در این کشور، چهارمین علت مرگ و میر شناخته می‌شود! - خشونت زناشویی رایج‌ترین شکل خشونت خانوادگی در کره است از هر ۶ زوج در کره جنوبی یک زوج بیش از یک مورد خشونت فیزیکی از سوی همسرش را تجربه کرده است! - ۵۰ درصد از بزرگسالان کره‌ای اعلام کرده‌اند که مایل به تماس با پلیس برای خشونت زناشویی نیستند زیرا آن را یک موضوع خانوادگی می‌دانند! - جامعه خبری تحلیلی الف ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ خبری تحت عنوان «جهنم در حومه سئول گرانترین شهر کره جنوبی» می‌نویسد:« در حومه ساختمان‌های سر به فلک کشیده و مجلل و گرانترین محله سئول یک پیرزن ۸۰ ساله به نام گیم اوک‌یند در محله فقیرنشین گوریونگ به اجبار برای گرم کردن خود زغال چوب می‌سوزاند تا زاغه مخروبه خود را در کنار محله‌ای مسکونی با ۲۰۰۰ سکنه گرم کند! این خبر می‌افزاید محله فقیرنشین گوریونگ، نمادی از نابرابری اقتصادی در کشوری است که نیمی از سالمندان آن در فقر به سر می‌برند. و این بالاترین نرخ فقر بین کشورهای عضو سازمان همکاری (OECD) محسوب می شود! خانم گیم از ۳۰ سال پیش پس از مرگ شوهرش همراه با ۵ فرزندش با یارانه زندگی می‌کند. او می‌گوید از اینکه حس می‌کنم در اینجا بمیرم تنم به لرزه می‌افتد. ج- نمی‌دانم با روایت آقای سریع‌القلم چه آنجا که می‌گوید؛ صدردرصد و چه آنجا که می‌گوید ۹۰ درصد مردم کره جنوبی چنین و چنان هستند چه باید کرد؟ او فکر می‌کند مردم ما در دوره قاجار زندگی می‌کنند خبری از اوضاع و احوال دنیا ندارند، هر روایتی را می‌شود به خورد مردم داد! او احتمال نمی‌دهد یک نفر با فشار دادن چند دکمه در اینترنت سر از چندوچون روایت او درآورد. مگر می‌شود مردم کشوری ۹۰ درصد راستگو باشند، ۱۰۰ درصد شغل داشته باشند، ۹۰ درصد خوش‌قول باشند و ۹۰ درصد مردم ، یک جهان‌بینی داشته باشند. اینهمه بزن و بکوب و خشونت زیرسقف خانه‌ها داشته باشند و رکورددار خودکشی در جهان باشند! مگر ممکن است کشوری که آمریکا در آنجا پایگاه نظامی داشته باشد و گاهی اخبار تجاوز آنها به نوامیس کره‌ای منتشر می شود، استقلال سیاسی داشته باشد؟ این چه استقلالی است که ۷ و ۸ میلیارد دلار به ایران بدهکار است اما آمریکا اجازه نمی‌دهد بدهی خود را بپردازد!! ۲- جناب محمود سریع‌القلم، استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است ،عضو انجمن مطالعات بین‌الملل آمریکا ، شورای دستور کار جهانی مجمع جهانی اقتصاد سوئیس ، استاد غیرمقیم دانشگاه اقتصاد و روابط بین‌الملل (ASTRI) ایتالیا است. او دارای دکترای روابط بین‌الملل دانشگاه کالیفرنیا و ... است.
🟢⚪️🔴 ۲ فلسفه اینهمه خلاف‌گویی و جعل روایت با این اعتبار علمی از کره جنوبی و تحقیر مردم کشورش و تیکه‌پرانی علیه دولت ناشی از چیست؟ ایران امروز الگوی آزادگان جهان است. ایران امروز رکورددار پیشرفت‌های علمی و فنی در همه حوزه‌های دانش بشری است. ایران امروز نمونه کامل و بی‌شباهت با هیچ کشوری در مورد استقلال سیاسی است. ایران امروز شجاعانه در پرتو رشادت جوانان خود سینه به سینه آمریکا ایستاده است و ایران امروز ... چرا این واقعیت‌ها در ذهن مبارک کسی که یک قطار از عناوین علمی در بزرگترین دانشگاه‌های داخل و خارج را به یدک می‌کشد خطور نمی‌کند؟!
🟢⚪️🔴یک تحلیلگر جریان چپ اخیراً با اشاره به اقدام چپ‌های تحریمی گفته است: اینکه می‌گویند ما توصیه‌ای برای شرکت در انتخابات نداریم، برای آن است که نامی از "تحریم انتخابات" نبرند. ترس قصابان انتخابات از برخورد امنیتی نظام غلامعلی رجایی، از تحلیلگران اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه پیرامون اقدام تحریمی جبهه اصلاحات مبنی بر سکوت درباره انتخابات و مرحله پیش ثبت نام گفته است: "به نظر می‌رسد اغلب اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت نخواهند کرد. اینکه می‌گویند ما توصیه‌ای برای شرکت در انتخابات نداریم، برای آن است که نامی از تحریم انتخابات نبرند." به گزارش اعتمادآنلاین، او تصریح می‌کند: در روند انتخابات پیش رو، اصلاح‌طلبان در دوراهی حذف-حذف قرار گرفته‌اند. آنها تصور می‌کنند اگر فراخوان گسترده دهند که همه در انتخابات شرکت کنید، از سوی بخشی از مردم که مایل به حضور در انتخابات نیستند حذف می‌شوند و اگر در انتخابات شرکت هم نکنند، از سوی حاکمیت حذف می‌شوند.[1] *صحبت‌های رجایی اعترافی است صریح بر رفتار تحریمی اصلاح‌طلبان ستادی که البته برای گریز از برخورد امنیتی نظام؛ در "بیانیه سکوت" خود پیرامون مرحله پیش ثبت نام، اسمی از تحریم انتخابات نبردند. جالب است بدانید چپ‌های ستادی در جریان 2 انتخابات قبلی نیز به همین منوال عمل کردند و به زعم خود تقلا کردند با نام نبردن از گزینه تحریم؛ هم در تحریم انتخابات موفق شوند و هم از کمند برخورد امنیتی نظام بگریزند که البته موفق هم شدند![2] دقت شود که راه پرده برانداختن از این دسیسه و این خیانت آشکار در حق مردم، نظام اسلامی و امنیت کشور؛ برخورد دوگانه تبیینی_امنیتی است. یعنی از یکسو باید خواصی باشند تا با استدلال؛ توطئه اینان را در نزد مردم آشکار کنند و توضیح دهند که هرکس که رأی ندادن و سکوت را تشویق می‌کند یعنی قصد برداشتن سلاح و هدایتگری آشوب در خیابان‌ها را دارد و به میثاق ملی یعنی انتخابات خیانت کرده است. (زیرا برای اصلاح امور؛‌ غیر از دو راهی صندوق رأی یا شورش مسلحانه هیچ راه دیگری وجود ندارد) و از یکسو سرویس‌های امنیتی هم فریب امثال بیانیه‌های سکوت را نخورند، ترور انتخابات را جرم بزرگ بدانند و هرکس که با ایما و اشاره یا با صراحت در پازل تحریمی اصلاح‌طلبان بازی کرده است را زیر ضربه ببرند و او را در ملأ عام رسوا کنند. در غیر از این مسیر؛ کسانی از مردم فریب خواهند خورد و رأی نخواهند داد. دقت شود که اگرچه میزان مشارکت بالا در انتخابات یک امتیاز است لکن تعیین کننده چیزی نیست و اولویت یک انتخابات همواره بایستی 3 اصل "قانون، عقلانیت و رأی خوب" باشد. نتیجه انتخابات نیز در صورت رعایت قانون؛ با هر میزان مشارکتی لازم‌الاتباع است.
🟥♦️🟨بدمستی چپ‌های تحریمی از بابت مشارکت کم انتخاباتی برای آنها که نامزدشان در انتخابات نیست! محمدرضا تابش، فعال اصلاح‌طلب و از چپ‌های تحریمی که پیش از این نیز بیانیه‌ای را برای حمایت از تحریم انتخابات صادر کرده بود؛[3] به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران پیرامون انتخابات اظهار کرده است: اگر –اصلاح حوزه‌های انتخابیه- تصویب شود مختصر تکانه‌ای را در جامعه ایجاد می‌کند، ولی تکانی نیست که بتواند خیلی زمینه مشارکت گسترده را فراهم کند! او می‌افزاید: برای مشارکت گسترده باید اتفاقاتی بیافتد که شهرهای بزرگ و کلانشهرها به خودشان بیایند. برای آن هم باید بستر حضور تأثیرگذار و عادلانه همه نمایندگان افکار عمومی و نحله‌های فکری فراهم شود؛ که در قانون فعلی این محدودیت وجود دارد.[4] *گرفتن رمق انتخابات و تشویق مردم به مشارکت نکردن در انتخابات از این اظهارات کاملا هویداست. و البته ما امیدواریم که آقای تابش که تمام عمر و زندگی و مال خود را به برکت نظام جمهوری اسلامی دارند؛ اقلا علت اینهمه دشمنی و کینه‌توزی ایشان با مردم، با نظام اسلامی و البته با انتخاباتی که یگانه امید مردم برای بهبود مشکلات است را به مردم توضیح بدهند. آقای تابش گویا نمی‌داند که انتخابات فی‌نفسه یک تکانه است که در کشاکش مشکلات یک کشور می‌تواند ادامه مسیر را بوسیله رأی مردم ترسیم کند. و آنها هستند که انتخاب می‌کنند ادامه وضع موجود –در زمینه‌ای که پیرامونش رأی می‌دهند- را می‌خواهند یا خواستار تغییر هستند. و چه تکانه‌ای بزرگتر و سهمگین‌تر از این؟! لکن همه باید بدانند که عده‌ای چپ تحریمی می‌خواهند مردم از ذات تأثیرگذار و پر هیجان انتخابات دور و تبدیل به سربازان پروژه تحریم انتخابات شوند تا خواب مسلحانه چپ‌های تحریمی برای ایران و ایرانی تعبیر شود. در بحث انتخابات همچنین اشاره به این نکته هم ضروری می‌نماید که اساسا هیچ قانونی و هیچ رخدادی و هیچ مشکلی، به لحاظی فلسفی مانع حضور مردم نیست. چه اینکه انتخابات قانونی یعنی واگذاری تعیین ادامه مسیر به رأی مردم فلذا این رخداد مقدس را نمی‌توان جز در تئوری تحریم؛ به چیزی مشروط و منوط کرد.(اشاره به تئوری مشارکت مشروط حجاریان) پر واضح آنکه حتی در صورت وجود اعتراض به قوانین موجود و همچنین برای کمرنگ کردن مشکلات نیز باید حضور بیشتر و پرشورتری در انتخابات داشت تا بتوان اصلاحات مد نظر را ایجاد کرد. به لحاظ منطق دموکراسی، حتی کسانی هم که مدعی هستند نامزد مطلوبشان در انتخابات نیست؛ باید با حضور در انتخابات از نامزد نزدیک حمایت کنند تا مسیر برای اصلاحات مد نظر آنان نیز باز شود. (نظیر رفتاری که اصلاح‌طلبان در انتخابات سال 92 انجام دادند و با اینکه نامزد مستقیم نداشتند اما از شیخ حسن روحانی حمایت کردند)
🟢⚪️🔴یک شاخصه مهم نظام در نزدیکی قله وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: نرخ امید به زندگی مردم ایران در دوران پهلوی کمتر از ۵۴ سال بود که به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی این مقدار به بیش از ۷۸ سال و بیشتر از میانگین جهانی رسید. به گزارش ایرنا، سیدصولت مرتضوی روز شنبه گذشته در آیین افتتاح و بهره‌برداری پروژه‌های هفته دولت در شهرستان آق‌قلا همچنین گفته است: در سال ۱۴۰۰ خاموشی‌ها علاوه بر صنایع و کارخانجات به منازل مردم رسیده بود اما دولت سیزدهم نزدیک به هشت هزار مگاوات ظرفیت برق کشور را افزایش داد و با مدیریت مصرف رشد برق خانگی را که بیش از ۲ تا سه درصد محاسبه می‌شد به کمتر از یک درصد رساند.[5] *بیان مرتضوی مبنی بر افزایش امید به زندگی ایرانیان در دوران نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کاملا صحیح و منطبق با آمارهای جهانی است. نمودار جدید بانک جهانی درباره افزایش امید به زندگی ایرانیان را در اینجا ببینید. جالب آنکه آمار امید به زندگی فعلی که متأثر از شاخص‌هایی مثل سطح خدمات بهداشتی و درمانی و نیز ارزانی غذا است؛ در وجه دیگر خود بیانگر آنست که ایران اسلامی توانسته به برکت انقلاب سال 57 در اموری مثل غذا و بهداشت و درمان پیشرفت‌های عدالت‌محور چشمگیری داشته باشد. افزایش این شاخص مهم که در 2 بعد عدالت و اقتصاد قابل ابتناست از مصادیق رسیدن ایران به نزدیکی قله‌های بلند پیشرفت است. باید دانست که پیشرفت و قله صرفا برخورداری از موشک و آورده‌های امنیتی و نظامی نیست بلکه کشوری می‌تواند مدعی پیشرفت و رسیدن به قله باشد که شاخص‌های درونی آن نیز قابل ارائه باشد. در این باب همچنین لازم به اشاره است که وجود مشکل و گرانی هرگز به معنی توهم بودن نزدیکی به قله نیست بلکه اولا این مشکلات مبتلی‌به تمام حکمرانی‌ها در تمامی سطوح است و ثانیا هنگامی وجود یک مشکل مؤید توهم قله است که راهی برای رفع آن نباشد! اما در ایران اسلامی به مدد آزادی بیان و انتقاد، حضور نخبگان دغدغه‌مند، انتخابات قانونی و حضور ولی فقیه به مثابه قلب نظام و مردم؛ هیچ بن‌بستی وجود ندارد و در مقابل هر مشکلی راه حلی به چشم می‌خورد که بایستی با شجاعت، جهاد تبیین، رأی خوب و کارآمدی به آن راه حل رسید..
              وقتی ظریف هم سانسور می‌شود! نوید مؤمن: محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه کشورمان درباره عضویت ایران در بریکس تاکید کرده است: «به نظر بنده دعوت از ایران برای عضویت در بریکس خبر خوبی است. سیاست خارجی نباید موضوع اختلافات داخلی باشد». عضویت ایران در بریکس، از یک سو معلول جایگاه انحصاری و رو به رشد این مجموعه اقتصادی - امنیتی و از سوی دیگر، مرهون تلاش‌های اساسی و عمیقی بوده که در ذیل استراتژی تکثیر زمین‌های بازی از سوی دولت سیزدهم انجام گرفته و اکنون بخوبی در حال مدیریت است. در اینجا فارغ از انتقاداتی که به تفکرات و انگاره‌های فکری مسؤولان حوزه سیاست خارجی دولت دوازدهم وارد است، قصد داریم بر واکنش رسانه‌های اصلاح‌طلب نسبت به سخنان نماد دیپلماسی دولت سابق متمرکز شویم. اکثر رسانه‌های اصلاح‌طلب مانند انتخاب، خبرآنلاین و شرق اساسا این خبر را سانسور کردند یا آن را به عنوان گفتاری  غیرقابل اهمیت از فردی عادی مورد استقبال قرار دادند. در اینجا کافی بود وزیر سابق امور خارجه مانند گذشته سخن از تاثیر سلبی قدرت میدانی ایران در عرصه دیپلماسی یا لزوم احیای برجام به عنوان تنها نسخه شفابخش اقتصاد کشور به میان می‌آورد تا سخنان وی به تیتر یک این رسانه‌های طرفدار منافع ملی(!) تبدیل شود. زمانی که سخن از درک واقعیات جاری در حوزه سیاست خارجی و ناکارآمدی بازی در زمین کدخدا می‌شود، حتی امثال ظریف و عراقچی نیز با رعایت پیش‌شرط‌ها و ملاحظاتی در قاب رسانه‌های وابسته به اصلاح‌طلبان و کارگزاران جا می‌گیرند. منافع ملی، حلقه مفقوده‌ای است که در اینجا بیش از پیش حس می‌شود؛ جایی که منافع سیاسی و حزبی بر هر چیزی از جمله موفقیت یک دولت در ایجاد گشایش‌های واقعی در عرصه سیاست خارجی چربش دارد.  سوال اصلی این است: چنین نگاهی مرهون چینش چه عواملی در کنار یکدیگر است؟ در اینجا باید بر پیش‌فرض‌ها و ثوابت ذهنی تطهیرکنندگان ساختار «لیبرال - دموکراسی غرب» متمرکز شویم. واقعیت امر این است که طی سال‌های اخیر، شاهد تقابل 2 گفتمان با یکدیگر در عرصه سیاست خارجی کشور هستیم که یکی از آنها، محوریت واشنگتن و تروییکای اروپا در نظام بین‌الملل را یک فرض ثابت، غیرقابل تغییر و غیرقابل جایگزین تلقی می‌کند. برجام محصول همین نگاه و گفتمان بود. اینکه ایران باید بر مبنای نگاه رئالیستی نسبت به آنچه در حوزه روابط بین‌الملل می‌گذرد، صرفا بر نقش‌آفرینی دولت‌های قدرتمند (آن هم فقط دولت‌های قدرتمند غرب) حساب کرده و از ورود به هر مجرا و چارچوبی که نظم لیبرالیستی مدنظر غرب را به چالش می‌کشد، پرهیز کند. در چنین نگاهی، بریکس به صورت ذاتی مصداق خسارت بوده و برجام مصداق عقلانیت است!  اما در نگاه جاری در حوزه سیاست خارجی کشورمان، شاهد پیشبرد نوعی استراتژی تحت عنوان تکثیر زمین‌های بازی هستیم. تکثیر زمین‌های بازی، متناظر با ثوابت دیگری مانند قدرت تغییر قواعد بازی و برهم زدن نظم نفرت‌انگیز نظام سرمایه‌داری تعریف می‌شود. در اینجا، نه تنها پذیرش نظم مورد ادعای غرب - که آن نیز عین بی‌نظمی و آنارشیسم است - خط قرمز سیاست خارجی کشور محسوب می‌شود، بلکه ایران اسلامی به عنوان یک مولد و تسریع‌کننده، تعریف و چینش  ساختارهای عملیاتی جایگزین را در دستورکار قرار می‌دهد و قطعا بازگشتی از این مسیر وجود نخواهد داشت.  در چنین شرایطی غرب و متعلقات آن - اعم از دولت‌های غربی تا طرفداران پر و پا قرص آمریکا و اتحادیه اروپایی در کشورهای گوناگون دنیا - در برابر هرگونه تغییری که ثوابت مدنظر بازیگران سلطه‌گر غرب را در نظام بین‌الملل به چالش بکشد مقاومت می‌کنند. این قاعده درباره اصلاح‌طلبان و مروجان مکتب  لیبرالیسم و نولیبرالیسم در ایران نیز صادق است. بریکس کابوس کسانی محسوب می‌شود که بر سلطه بلندمدت و ابطال‌ناپذیر غرب بر جوامع بشری در حال و آینده حساب باز کرده‌اند و اکنون، با تزلزل برخی بنیان‌های قدرت غرب در نظم نوین جهانی مواجهند. در اینجا مهم نیست چه کسی از بریکس و ظرفیت بازی آن تمجید می‌کند! هرکس چنین اقدامی صورت دهد با بدترین سانسورها و حتی در برخی محافل خصوصی اصلاح‌طلبان با بدترین دشنام‌ها مواجه می‌شود، حتی اگر این فرد محمدجواد ظریف، وزیر محبوب اصلاح‌طلبان و کارگزاران در دولت‌های یازدهم و دوازدهم باشد!
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند محافظت کننده نظر به اینکه نزدیک به چند میلیون ایرانی و غیر ایرانی عازم کربلای معلی هستند برآن شدیم تا به یاری خدا با خواندن سوره ضحی آنها را بدرقه کنیم از خواص سوره ی ضحی اینست که برای محافظت از مسافر قرائت میشود ختم چند میلیون سوره ی ضحی برای سلامتی میلیونها زائر عازم کربلا سهم شما یک مرتبه تلاوت و ارسال به تمامی گروه ها 🌼سورة الضحى🌼 بسم الله الرحمن الرحيم وَالضُّحَى (1) وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى (2) مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى (3) وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَى (4) وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى (5) أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوَى (6) وَوَجَدَكَ ضَالّاً فَهَدَى (7) وَوَجَدَكَ عَائِلاً فَأَغْنَى (8) فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ (9) وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ (10) وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ (11) لطفا اول قرائت بشه بعد ارسال...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 یادداشت دقیق و کاربردی ⭕️ قیمت بلیط در لندن بیش از ۵۰ برابر و قیمت قریب به ۴۰ برابر ایران است. 💷 قیمت بلیط مترو در لندن ۲/۳۰ پورو هست. یعنی به قیمت امروز پوند که ۶۲۷۵۰ تومان است، بیش از ۱۴۴ هزار تومان می‌شود. این در حالی است که بلیط تک سفره درون شهری تهران ۲۸۵۰ تومان است. 🚞 یعنی قیمت بلیط مترو در لندن ۵۰ برابر قیمت بلیط در تهران است. ⛽️این در حالی است که قیمت بنزین در لندن لیتری ۱۸۸.۷ پنس معادل ۲.۳۲ دلار است. یعنی لیتری ۱۱۸۴۰۹ تومان یعنی قریب ۴۰ برابر قیمت بنزین آزاد در ایران است. 🏡 کرایه متوسط در لندن ماهانه ۱۷۵۰ یورو یعنی قریب به ۱۱۰ میلیون تومان است. 💷 برای حقوق‌های ۱۵۰۱ پوند به بالا ۲۳ درصد حقوق دریافت می‌گردد. یعنی برای حقوق ۱۵۰۱ پوندی که کمتر از اجاره بهای متوسط است باید بیش از ۳۴۵ پوند مالیات بپردازند. یعنی بیش ۲۱ میلیون تومان. برای حقوق‌های بالا مالیات آن تا ۴۰ درصد بالا می‌رود. 🏡 علاوه بر آن عوارض مسکن شهری در مناطق روستایی و شهری ۴۰۰ الی ۹۰۰ پوند است. یعنی ۲۵ تا ۵۶ میلیون تومان است. ❌ در ایران خیلی‌ها از حقوق‌ها در انگلستان و سایر کشورها دم می‌زنند ولی اشاره‌ای به مالیات‌ها و هزینه‌های زندگی نمی‌کنند. ✍️ دکتر محمد حسن قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در ایتالیا 💯قرارگاه سایبری عَمّار 🇮🇷 شماهم یک عمّار👆باشید