👇 یادداشتی از #سید_یاسر_جبرائیلی
🔴 کره جنوبی اگر راه پهلوی را میرفت، اکنون ویرانه بود
🔹اخیرا اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک، در مقالهای که برای هر انسان آگاهی سوگیریهای غیرعلمی آن هویداست، اقتصاد ایران در دوره پهلوی را مشابه اقتصاد کره جنوبی در آن دوره دانسته و نتیجه گرفته است که در دوره جمهوری اسلامی، کره پیش رفت و ایران عقب ماند.
🔹این ادبیات مقایسه ایران و کره جنوبی، که در طول ۴۰ سال گذشته علیه انقلاب اسلامی به کار گرفته شده، و متاسفانه جا افتاده، ناشی از کمکاری ما و حتی بیاعتناییمان به تاریخ اقتصاد سیاسی کره جنوبی است. غربیها نه در ایران بلکه در کل جهان، پیشرفت کره جنوبی را حاصل دوستی با آمریکا و پیروی از مکتب اقتصاد بازار تبلیغ کردهاند، که در حالی که واقعیت دقیقا عکس این است. امروز هم کارشان به جایی رسیده که عملکرد پهلوی را شبیه عملکرد دولت وقت کره میخوانند و میگویند "کره در دهه ۱۹۷۰ همانند ایران تلاش میکرد قدرت صنعتی شود"، اما نمیگویند کره با توان بومی صنعت ایجاد کرد، و پهلوی نفت فروخت و کارخانه وارد کرد!
🔸چندی است که روی چگونگی پیشرفت کره جنوبی متمرکز شدهام و نکات جالبی عایدم شده است. از جمله اینکه برنامههای ۵ ساله توسعه کره در دوره ژنرال پارک چانگ هی- که پدر پیشرفت این کشور است- به فارسی که هیچ، حتی به انگلیسی هم ترجمه نشده است و آنچه درباره پیشرفت این کشور گفته میشود، صرفا روایت مغشوش غرب است. معدودند کتابهایی انگلیسی که توسط خود کرهایها نوشته شده و واقعیات پیشرفت کشورشان در دوره پارک را روایت کرده باشند.
🔹یکی از کتابهای خوبی که در این زمینه نوشته شده، کار خوب خانم کیم هیونگ آ. با عنوان Korea's Development Under Park Chung Hee است. این کتاب محصول مطالعات کتابخانهای و همچنین مصاحبههای نویسنده با سیاستگذاران اصلی کره جنوبی در دوره پارک است. خانم کیم ویژگیهای دولت پارک را اینگونه جمعبندی کرده است:
- نفرت پارک از تکیه کره به کمک آمریکا
-مدل کرهای صنعتی شدن با هدایت دولت
-استراتژی پیشرفت سریع پارک
-نقش ویژه نخبگان حاکم و اراده سیاسی آنها برای پیشرفت
-برنامه هستهای پارک
- توسعه صنایع سنگین و شیمیایی در دهه ۱۹۷۰
🔹امشب در فصل هشتم این کتاب نکته جالبی دیدم که حیفم آمد آن را با شما به اشتراک نگذارم. از اوایل دهه ۱۹۷۰ پیرو تهدیدهای نظامی خارجی، پارک تصمیم به ایجاد کارخانههای اسلحهسازی میگیرد. اما برای تاسیس این کارخانهها سرمایه هنگفتی نیاز است. به هیئت برنامهریزی اقتصادی(EPB) ماموریت اخذ وام از منابع خارجی برای این منظور داده میشود، اما پس از ۱۵ ماه مذاکره با آمریکا، اروپا و ژاپن، دهم نوامبر ۱۹۷۱ هیئت اعلام میکند که کسی به کره وام نمیدهد. در این میان طرحی توسط یکی از مدیران دولتی ارائه میشود که این کارخانهها با استفاده از منابع و فناوریهای موجود در کره و بر مبنای یک تقسیم کار ملی با حمایت دولتی ایجاد شود. طرح آقای "او ونچ اول" روی میز پارک گذاشته میشود و رئیس جمهور میپذیرد. ایجاد صنایع سنگین و شیمیایی کره به عنوان اولین گام در توسعه صنایع نظامی این کشور آغاز میشود و با جزئیاتی که در کتاب تشریح شده، طرح به موفقیت میرسد. پیتر بی وون در مقاله خود با عنوان "صنعت دفاعی و تحول اقتصادی کره در دوره پارک"، نشان داده است که این زیرساختهای صنعتی که برای دفاع ایجاد شدند و فناوریهایی که در این مسیر حاصل شد، چگونه به سایر صنایع سرریز کرده و اقتصاد کره را متحول ساخت.
🔹امیدوارم نخبگان ما این کتاب و نظایر آن را مطالعه کنند تا با توجه به نقش ویژه "نخبگان حاکم" در پیشرفت یک کشور، تجربه تحریف شده کشورهایی نظیر کره که آمریکاییها روایت میکنند، ما را درباره مسیر پیشرفت به بیراهه نبرد.
🌐ما را دنبال کنید؛
بله، ایتا،سروش
🆔 👇 👇
@yazdbso
⭕️آدرس را اشتباه نروید!
🔹آقای رحمانی وزیر صنعت، معدن و تجارت گفته است: "نظام بانکی باید مانع ورود نقدینگی به حوزه مسکن، خودرو و سکه و طلا شود و راهکارها را مدنظر قرار دهد."
🔹این تلقی ایشان درباره هدایت نقدینگی یا ایجاد مانع در برابر نقدینگی کاملا اشتباه است. نهادی که باید مانع هجوم نقدینگی به بازارهای غیرمولد شود، سازمان امور مالیاتی است، نه نظام بانکی.
🔹راهکار نیز کاملا روشن است. سازمان امور مالیاتی اولا باید بر تمامی مبادلات و معاملات افراد حقیقی و حقوقی اشراف کامل داشته باشد. ثانیا با اخد مالیات، سطح سود فعالیت غیرمولد را به زیر سطح سود تولید برساند.
🔹با یک مثال آنجه باید انجام شود را توضیح میدهم. فرض کنید یک سوداگر مسکن یا سکه و خودرو، با صرف ۱۰ میلیارد تومان تعدادی از این اقلام را با هدف سفتهبازی دارایی(property speculation) خریداری میکند. یعنی میخرد تا پس از گران شدن، بفروشد و سود کند. این خرید به نام خریدار ثبت میشود و تحت اشراف سازمان امور مالیاتی قرار میگیرد. وقتی دلال و سوداگر کالای خریداری شده خود را میفروشد، فروش او نیز ثبت میشود و سودش توسط نرمافزارهای سازمان امور مالیاتی محاسبه میشود. فرض کنیم این خرید و فروش در بازه زمانی یک سال اتفاق بیفتد، و قیمت کالاهای خریداری شده، ۲ برابر شود. یعنی ۱۰ میلیارد تومان آن سوداگر تبدیل به ۲۰ میلیارد تومان شود؛ یا به عبارتی ۱۰۰ درصد سود. در اینجا سازمان امور مالیاتی سود تولید در همان بازه زمانی یک ساله را محاسبه میکند و فیالمثل میبیند که سقف سود فعالیت تولیدی در آن بازه زمانی یک ساله، ۲۰ درصد بوده است. یعنی اگر آن ۱۰ میلیارد تومان در فعالیت تولیدی سرمایهگذاری میشد، الان تبدیل به ۱۲ میلیارد تومان شده بود، نه ۲۰ میلیارد تومان. اینجا سازمان امور مالیاتی از آن سوداگر باید بیش از ۸ میلیارد تومان مالیات بگیرد تا سودش از سودی که ممکن بود از فعالیت تولیدی به دست آورد، کمتر شود؛ به عبارتی باید بیش از ۸۰ درصد مالیات اخد کند.
🔹در شرایط کنونی، دلال و سوداگرِ فرض ما، یک ریال هم مالیات نمیدهد! بنابراین، این انتظار وزیر صنعت که سرمایهدار، پولش را به بازار مسکن و خودرو و... نبرد، کاملا نامعقول و غیراقتصادی است.
🔹اگر نظام مالیاتی ما این وظیفه را درست انجام داد و از فعالیتهای غیرمولد، جذابیتزدایی کرد، آن روز، روز هدایت نقدینگی به سمت تولید خواهد بود.
🔹اگر تمامی خرید و فروشها ثبت شد، ما با پدیده احتکار هم مواجه نخواهیم بود و لازم نخواهد بود که قوه قضاییه رهپاه بیفتد انبار احتکار کشف کند. محتکر اگر بداند خرید و فروشش ثبت میشود و سود غیرمتعارفش را باید مالیات بدهد، خودش کالا را وارد بازار خواهد کرد.
🔹اگر این اتفاق افتاد، اثر کنترلی فراوانی روی تورم نیز خواهد گذاشت. دلالها و سفتهبازها که سرمایهشان را در خودرو و مسکن و دلار و سکه و... میبرند، از همه ابزارها برای ایجاد تلاطم در بازار و گران کردن کالاها استفاده میکنند، چون به نفعشان است که کالایی که خریدهاند، گران شود. لذا حوزههای سوداگریشان را متورم میکنند و این تورم به حوزههای دیگ نیز سرریز میکند.
🔺برخی میگویند اگر نظام مالیاتی به این شکل عمل کرد، سرمایهدار احساس امنیت نمیکند! پاسخ این است که تامین امنیت سرمایهای که بناست اقتصاد ما را فلج کند، خیانت است. سرمایهای محترم است که در تولید هزینه شود و چنین سرمایه مشوق هم باید بگیرد.
✍️ #سید_یاسر_جبرائیلی
🇮🇷 @yazdbso