💢حدیثی ساختگی برای مشروعیت خلافت خلیفه اول و دوم
❌اهل سنت برای اثبات خلافت خلفای سهگانه خود، روایاتی را جعل کرده و از این طریق کوشیدهاند به خلافت آندو مشروعیت ببخشند؛ از جمله روایاتی که در فضایل آندو جعل کردهاند روایت مشهوربه «اقتداء» میباشد، متن روایت عبارت است: «قال رسول الله (صلىاللهعليهوآله) اقتدوا باللذين من بعدی أبی بكر وعمر: اقتدا کنید به این دو نفر که بعد از من میباشند ابوبکر و عمر».[1]
✅در مورد این روایت باید به چند نکته دقت داشت، که سبب میشود صحت و درستی آن زیر سوال برود:
1⃣. اگر چنین روایتی وجود داشت، میبایست در جریان سقیفه، هم ابوبکر و هم سایرین به این حدیث علیه انصار احتجاج میکردند و دیگر نیازی به بحثها و کشمکشهای دیگر نبود؛ پس روشن است این روایت بعدها جعل شده است.
2⃣. غالب علمای اهل سنت معتقدند در رابطه با امامت و جانشینی رسول خدا(صلیاللهعليهوآله) هیچ نصّ جلی و صریحی وجود ندارد و فقط «اجماع» یعنی بیعت مسلمین با ابوبکر دليل خلافت اوست؛ بنابراین اين روايت از نظر خودشان هم نمیتواند قابل استناد باشد.
3⃣. ابوبکر و عمر در بسياری از احکام و افعال حتی درزمان حیات خود، با يکديگر اختلاف نظر داشتهاند که با توجه به حدیث اقتدا، تبعیّت همزمان از هر دوی آنان، مستلزم تناقض میشود، زیرا با تبعیّت هر کدام از آندو، مخالفت دیگری لازم میآید.[2]
4⃣. لازمه حدیث اقتدا این است که ابوبکر و عمر، افضل و بهترین اصحاب پیامبر(صلیاللهعليهوآله) باشند. در حالیکه طبق حدیث «طیر»[3] که مورد قبول اهل سنت هم میباشد بهترین خلق بعد از رسول خدا(صلیاللهعليهوآله) امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میباشد.
5⃣. لازمه حدیث اقتدا این است که آندو از لحاظ علمی هم باید افضل صحابه باشند، در حالیکه آندو در بسياری از احکام شريعت و قضاوت جاهل بودند و برای رفع مشکل به اميرالمؤمنين(علیهالسلام) پناه میبردند.[4]
6⃣. اگر نیک تأمل شود لازمه اين حديث، اثبات عصمت برای ابوبکر و عمر است، زیرا اقتدا کردن به طور مطلق و در همه امور از کسی که معصوم نباشد صحیح نیست(اقتدا فرع بر عصمت میباشد) در حالیکه هيچ مسلمانی قائل به عصمت آندو نيست.
7⃣ بدون شک این حدیث صحیح نیست، زیرا اگر رسول خدا(صلىاللهعليهوسلم) آندو را افضل میدانست، در جنگها عمرو بن عاص و اسامةبن زید را بر آندو امیر نمیکرد.[5]
8⃣. اگر این حدیث صحیح بود، امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در شورای شش نفره تشکیل خلافت، وقتی شرط شد که او به سیره ابوبکر و عمر عمل کند[6] میپذیرفت و هرگز با آن مخالفت نمیکرد؛ مگر نه آن است که «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ ».[7]
9⃣. این روایت با احادیث متواتر و مشهور مورد توافق شیعه وسنی مثل حدیث ثقلین[8] و حدیث سفینه نوح[9] و حدیث ولایت[10] و حدیث منزلت[11] و .... در تعارض میباشد؛ که رسول خدا(صلىاللهعليهوسلم) به تمسک به قرآن و اهل بیتش بعد از خود امر کرده است نه به اشخاص دیگری.
📚پی نوشت
[1]. تاریخ دمشق، ابن عساکر، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج33، ص118.
[2]. تاريخ الامم والملوك، طبری، منشورات مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بيروت، ج3، ص280.
[3]. المستدرك على الصحيحين، حاكم نيشابوری، دار الكتب العلمية، بيروت، الطبعة الأولى، 1411ق، ج3، ص141.
[4].الاستيعاب، بن عبد البر، دار الجيل، بيروت، الطبعة الأولى، 1412ق، ج3، ص1103.
[5]. بدايه ونهايه، ابن كثير، دار إحياء التراث العربی، الطبعة الأولى، 1408ق، ج5، ص333. ؛ تاریخ دمشق، ابن عساکر، همان، ج46، ص146.
[6]. تاريخ الامم والملوك، طبری، همان، ج3، ص301.
[7]. المستدرک، حاکم، همان، ج3، ص134.
[8]. همان، ج3، ص160.
[9]. المستدرک، همان،ج2، ص373.
[10]. همان، ج3، ص143.
[11]. همان.
#امام_شناسی #خلفا #ابوبکر #عمر #حدیث_اقتداء
🆔 @kalamema