eitaa logo
اندیشه برتر
12.3هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
40 فایل
مفتخریم که همراه شما هستیم ❤️ کارشناسان ما در زمینه احکام، اعتقادات، ادیان، مشاوره خانواده و... پاسخگوی سوالات هستند. شناسه دریافت سوال: @pasokhgo313 ✅ ارتباط با ادمین: @ahkam1375
مشاهده در ایتا
دانلود
💢کشتار انسان‌ها بر اساس نظریه داروین ❇️داروین گرچه سال‌هاست، که از دنیا رفته است و نظریه فرگشت وی در مجامع علمی مورد نقدهای جدی قرار گرفته و از سوی اندیشمندان مختلف رد شده است، ولی این اندیشه متأسفانه همچنان از سوی بی‌خدایان به عنوان ابزاری در مقابل خداباوران مورد استفاده قرار می‌گیرد، بدون آنکه چنین افرادی به لوازم گفتار داروین توجه داشته باشند، در ادامه به یکی از مهم‌ترین آثار اندیشه داروین در زمینه حقوق بشر اشاره می‌کنیم، که در ظاهر، هیچ‌کدام از بی‌خدایان آن را قبول نخواهد کرد. ❌بر اساس اندیشه فرگشت داروین، نسل برتر بشر باید بر نژاد پست بشر چیره شود، و آنان را از بین ببرد، این تفکر که در دیگر آثار خود داروین به آن پرداخته شده است، توجیه کننده تمام کشتارها و برده‌داری‌های است که در سال‌های متمادی توسط جباران تاریخ انجام شده است، زیرا هر کدام از آنان برای خویش برتری نسبت به دیگر افراد می‌دیده‌اند برای برتری نسل خویش اقدام به کشتار دیگران می‌کرده‌اند. در ادامه به برخی از آثار داروین که به این نکته تصریح دارد اشاره می‌کنیم: 👈داروین در کتاب «اصل انسان» این گونه می‌گوید: «در آینده نزدیک و نه چندان دور در قیاس با قرن‌های گذشته، اجناس متمدن انسان به شکل شبه قطعی، سایر اجناس وحشی را از بین می‌برد و خود جایگزین آنان خواهند شد. و همزمان همانگونه که پروفسور [Hermann Schaaffhausen] این نام‌گذاری را کرده، موجودات شبه آدمی از بین می‌روند. ودر نتیجه شکاف بین انسان و ما بین نزدیک‌ترین هم پیمانانش گسترش یافته به شکلی که به مرحله‌ای بسیار متمدن‌تر منتقل می‌شوند آن‌گونه که ما انتظار داشته و امیدواریم. بلکه این شکاف بسیار وسیع‌تر خواهد بود، اگر بخواهیم آن را بین قفقازی ها[نژاد برتر که همان اروپایی‌های بودند] و میمون‌های پست‌تر مانند بابون که قبلا بوده با زنج‌ها و یا استرالیای‌ها و گوریل‌های موجود ارزیابی کنیم.»[1] 👈وی در قسمتی دیگر از یادداشت‌های خویش، که بعد از مرگش توسط پسرش فرانسیس داروین منتشر شد این گونه می‌گوید: «نژادهای برتر قفقازی‌ها، در نبرد برای بقاء، جنس ترکی را شکست دادند. و با نگاه به جهان و در زمان نه چندان دور، چه مقدار نژادهای پستی که نژادهای برتر در سطح جهان آنان را به بردگی گرفته‌اند.»[2] ـــــــــــــــ 📚پی‌نوشت . Charles Darwin (1871) The Descent of Man, 1st edition, pages 168 -169.[1] متن انگلیسی این مطلب: At some future period, not very distant as measured by centuries, the civilised races of man will almost certainly exterminate, and replace, the savage races throughout the world. At the same time the anthropomorphous apes, as Professor Schaaffhausen has remarked, will no doubt be exterminated. The break between man and his nearest allies will then be wider, for it will intervene between man in a more civilised state, as we may hope, even than the Caucasian, and some ape as low as a baboon, instead of as now between the negro or Australian and the gorilla.” [2]. Francis Darwin, The Life and Letters of Charles Darwin, Vol. I, 1888. New York D. Appleton and Company, pp.285-286 متن انگلیسی The more civilised so-called Caucasian races have beaten the Turkish hollow in the struggle for existence. Looking to the world at no very distant date, what an endless number of the lower races will have been eliminated by the higher civilised races throughout the world.” 🆔 @kalamema
💢راز حیات ◼️⬛️خداناباوران در صدد توجیه نظم هستی بر اساس تصادف اند. این افراد مقوله حیات جانداران را نیز بر همین اساس توجیه می کنند، و در این زمینه می‌گویند: همه جانداران سلول دارند و سلول هسته دارد و هسته نیز مولکولی با نام «DNA» دارد. «DNA» عامل تغییر در جانداران است، به این صورت که تنها چهار نوع مولکول «ATCG» را در خود نگهداری می کند و تفاوت موجودات از تفاوت در ترکیب این مولکول ها پدید می‌آید. هر دسته از ترکیب مولکولی حاصل از این ترکیب ها «ژن» نامیده می شود. موقع به وجود آمدن نسل بعدی تعدادی از این مولکول ها به طور تصادفی جابجا می شوند. به این جابجایی مولکولی «جهش ژنی» گفته می شود که بر اثر آن خصوصیات جانداران تغییر می کند. اینجاست که طبیعت دخالت می کند و مانند یک موجود بینا و هوشمند این تغییرات را کنترل می کند. به این دخالت طبیعت «انتخاب طبیعی» گفته می شود. طبیعت در انتخاب طبیعی سلول یا جاندار نامطلوب را از بین می برد و اگر مطلوب باشند اجازه می دهد که بمانند و به نسل های بعد منتقل می شوند. انتخاب طبیعی به مرور زمان باعث تکامل انواع موجودات می شود که به آن «فرگشت» گفته می شود. ✅در رابطه با این تحلیل به چند نکته توجه نمایید: 1⃣.اکنون به درست بودن یا درست نبودن این فرضیه از نظر زیست شناسی کاری نداریم. بر فرض درست بودن این فرضیه، سوال اساسی این است که از کجای آن، نفی طراح و آفریننده حیات به دست می‌آید؟ آیا شناخت علل و عوامل طبیعی یک پدیده، طراح و ناظم آن را نفی می کند؟ شاید ترکیب بین اعضای «DNA» توسط موجودی دیگر و صاحب عقل و هوش و درایت انجام شود؟ 2⃣. کشف علل و اسباب طبیعی پدیده ها نسبت به هر کدام از دیدگاه تصادف یا طراحی ناظم ساکت است. اینجا باید از محاسبات عقلایی کمک گرفت تا معلوم شود کدام یک ارزش علمی دارند و کدام یک فاقد ارزش علمی اند. 👈فرضیه تصادف از نظر ارزش علمی قریب به صفر است- حتی به اعتراف طرفداران تصادف- چون احتمال تصادف کمتر از یک در میلیاردها میلیارد احتمال است و احتمال طراحی پیشین میلیارها میلیارد منهای یک در میلیاردها میلیارد است. انسان ها در هیچ علمی به چنین احتمال ناچیزی اعتنا نمی کنند. 👈برای محک زدن عقل بشری در توجه به احتمالات، از مصنوعات بشری کمک می گیریم. اگر کسی ادعا کند یک دستگاه کامپیوتر کاملاً تصادفی و از کنار هم قرار گرفتن اجزاء و قطعاتی که بر اثر طوفان از دل دریا به ساحل ریخته شده است، به وجود آمده است، هیچ انسان عاقلی آن را تأیید نمی کند- حتی اگر سازنده‌ی آن یا مراحل ساختن آن را ندیده باشد- و اصرار و آوردن شواهد بر این ادعا نیز فایده ای ندارد. دلیل این انکار این است که عقل انسان به طور فطری و ارتکازی پدیدآمدن نظم هدف‌دار را از تصادف غیر ممکن می داند. این یک قاعده کلی است و اختصاص به مصنوعات بشری ندارد، بلکه هر نظم هدف‌داری را شامل می شود. بی شک نظم هدف‌دار در طبیعت بسیار بیش از مصنوعات بشری است، زیرا همه قوانین به کار رفته در مصنوعات بشری برای انسان شناخته شده است، بر خلاف طبیعت که تا کنون مجهولات بشر نسبت به آن بیش از معلوماتش است. 3⃣. نکته آخر این که این فرضیه از جهش های ژنی و تکامل موجودات و ... سخن می گوید، ولی نکته اصلی را مغفول می گذارد و قادر به حل آن نیست؛ و آن این که چگونه حیات که به معنی بهره مندی از هوش و ادراک و شعور است از اجسام کر و کور و فاقد شعور و ادراک پدید آمده است؟ شروع حیات از نوعی حیات ابتدایی و ساده در جاندار تک سلولی پاسخ این سؤال نیست. همین سؤال دربارة همان حیات ابتدایی نیز مطرح می شود. 🆔 @kalamema
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 پروفسور جیمز تور(James Tour)، یکی از ۱۰ شیمیدانان برتر جهان در علم شیمی از تناقض فراگشت (نظریه تکامل داروین) با علم شیمی می‌گوید... 👈 این کلیپ را بفرستید برای کسانی که منکرین فراگشت را بی‌سواد معرفی می‌کنند. #فراگشت #داروین #نظریه_داروین #جهان_شناسی #هستی_شناسی #خداشناسی 🆔 @kalamema
💢خاطره ی بهترین شام 🔳یک روز آمد توی خوابگاه تا به من سر بزند. آن روزهم شروع کرد به زدن حرف‌های عجیب و غریب. ◼️می‌گفت: ما آدم‌ها از روز اول، از همان بچگی، پیاپی در گوش‌مان خواندن، خدا، خدا، و بازهم خدا. همین شده که باور کردیم خدایی هست. ✳️به او گفتم: عقل کل! لازم نیست کسی به آدم بگوید خدا هست. عقل خود آدم به آدم میگه خدا هست. به هر جا نگاه کنی، رد پایش هست. ◼️گفت: آه چقدر رمانتیک! چقدر شاعرانه! باشد باور کردم، خدا هست و قاه قاه زد زیر خنده. ✳️گفتم: یعنی چی؟ چرا مسخره می‌کنی؟ ◼️گفت: آخر این چه حرفی است که می زنی؟ یعنی چه، همه جا می‌بینیمش؟! ما که توی این دنیا هر چیز را می‌بینیم جز خدا. ✳️گفتم: مثلا. ◼️گفت: مثلا همین موبایل، ساختمان خوابگاه و این میز و صندلی. ✳️گفتم: به او گفتم این موبایل خودش درست شده؟ ◼️گفت: پاسخش معلوم بود، نه. ✳️گفتم: سازندش را دیدی؟ ◼️گفت: نه. ✳️گفتم: از کجا معلوم که انسانی آن‌را ساخته باشد؟ تو که ندیدی. ◼️گفت: خوب معلومه، هر عاقلی می داند که این‌ها خودشان با این ظرافت و نظم درست نشدند. ✳️گفتم: پس ندیدن، نشد دلیل نبودن. ◼️گفت: منظورت چیه؟ ✳️گفتم: خوب این جهان هم خیلی ظریف و دقیق ساخته شده. ◼️گفت: بابا! این را که جواب دادن. پنبه ی این دلیلتون را خیلی وقته زدند. آقای داروین. نظریه ی داروین را نخواندی؟ ما از نسل نوعی میمونیم و بقیه ی موجودات هم، از موجودات دیگر و همین‌جوری تا برسد به ذره ی نخستین. تازه شباهت ما را به میمون‌ها نمی بینی؟ ✳️گفتم: 1⃣. ببینم، داروین خودش اول جهان بوده و دیده؟! عکس و فیلم گرفته؟! 2⃣.راستی گفتی، ما به میمون‌ها شبیه هستیم. این ساختمان‌ها هم، به هم شبیه هستند پس این ساختمان پنج طبقه، باید از آن یکی که چهار طبقه هست، درست شده باشد، قبوله؟! 3⃣از همه‌ی این‌ها بگذریم، اگر هر چیزی داروین گفته، درست باشد، چه دخلی به نبودن خدا دارد؟! داروین می گوید، پیشینه و تاریخ جهان این‌جور است. نمی گوید که خدا نیست. او دارد جهان را توصیف می کند. گزارش می دهد؛ درست مانند توصیف صحنه ی یک تئاتر. اگر کسی بیاید و برای شما از تئاتری که دیده سخن بگوید؛ به طور مثال از بازی‌ها و دیالوگ‌ها، چیزی بگوید، از حرف‌هایش در می آید که بیرون صحنه و سن نمایش خبری نیست؟! چیزی نبوده؟! کارگردان، نویسنده، عوامل صحنه، نورپردازی و ... آیا هستند یا خیر؟ دیده می‌شوند یا نه؟ تاثیر دارند یا نه؟ کمی سرش را خاراند و گفت: شام چه داریم؟ 🆔 @kalamema