#گفتگو
💢نقد تجربه گرایی در یک مناظره
🔳مهدی مومن به خدا بود و حیران یک پوزیتیویست.
✳️ روزی مهدی رو به حیران کرد و گفت: ببینم! حیران! حرف حساب شما چیست؟
◼️حیران: ما معتقدیم که حرف اول و آخر را تجربه و آزمایش می زند. برای اثبات و نفی هر باوری باید دست به تجربه و آزمایش زد؛ اگر از بوته ی آزمایش سر بلند، بیرون آمد، می پذیریم و گرنه خیر روش تجربه و آزمایش جلوی خرافات را می گیرد. مچ همه را باز می کند.
✳️مهدی: من هم با خرافات و آنچه به دروغ به نام خدا و دین، عرضه می شود، مخالفم؛ اما پرسشم این است که آیا با آزمایش تجربی می شود همه چیز را رد یا اثبات کرد؟
◼️حیران: بله.
✳️مهدی: اما من فکر می کنم که شما خودت هم پایبند به این منطق نیستی.
◼️حیران: چطور؟
✳️مهدی: این [با اشاره به میله ی آهنی بارفیکس] آهن، رسانا یا عایق جریان الکتریسیته است؟
◼️حیران: معلومه. رسانا.
✳️مهدی: این میله ی بارفیکس را به آزمایشگاه بردی و با تجربه، رسانا بودنش را دریافتی؟
◼️حیران: این میله را نه؛ اما آهن دیگری را آزمایش کردیم.
✳️مهدی: آهان؛ پس این را تجربه نکردی؟
◼️حیران: بله. منظور؟
✳️مهدی: شما چطور استقراء ناقص را تعمیم داده و با آزمایش چند مورد آهن، همه ی آهنها را رسانا می خوانید؟ می بینی که خود شما هم تنها به تجربه ها اکتفا نمی کنی. راستی خود این مدعا که «هر چیزی که با تجربه و آزمایش تایید شد، اثبات می شود» آیا تجربی است؟ این حکم کلی چگونه تجربه و اثبات شده؟
✳️مهدی: یه سوال دیگه، آیا قبول داری آب، فردا هم در 100 درجه به جوش میاد؟
◼️حیران: بله درسته.
✳️مهدی: شما که آب فردا را تجربه نکرده اید، چطور چنین حکمی میکنی؟ به همین خاطر میگم که شما خودتون نیز به مبنای خودتون پایبند نیستید و گاهی از حکم عقلی هم کمک میگیرید.
◼️حیران: ها!
✳️مهدی: ببین دوست عزیز، تجربه گرایی حتی نمیتونه قوانین فیزیک و شیمی و ریاضیات رو اثبات کنه. این سخنان، هیچ ارزش علمی نداره، اگر حکم کلی عقل نباشه هرگز شما نمیتونید هیچ مساله علمی رو اثبات کنید. شما تنها با عقل است که حکم میکنید تمام آبهای روی زمین در 100 درجه به جوش میاد و آب فردا نیز آب است پس باید در 100 درجه به جوش بیاد. پس تجربه گرایی جواب نمیده.
#معرفت_شناسی #حسگرایی
🆔 @kalamema
💢به گمان خود، یقین دارم
◼️برخی در فضای مجاز به شدت در حال ترویج شک گرایی هستند و میگویند: اصلا یقینی نه در دین و نه در هیچ چیزی وجود ندارد.
✅پاسخ
معرفت شناسی، مطالعه و شناساییِ دانستن است. دانستههای ما چگونه و از کجا شکل میگیرند. یکی از مباحث مطروحه، ذیل این موضوع، شکگرایی (Skepticism) است. حواس، برخی از منابع اطلاعات ما هستند؛ اما خطایشان در درک جهان خارج در کنار خطاهای اندیشه، فضا را برای شک گرایی باز کرد تا جایی که برخی در امور کثیری شک کردند. شکاکیت به سه دوره تقسیم شده است: دورهی اول كه شكاكيت قديم نيز ناميده ميشود، به سه بخش شكاكيت سوفسطايي، پيرهونی و آكادميك قابل تقسيم است. پروتاگوراس و گرگياس از بزرگان شكاكان سوفسطايی هستند. آنان سخنانی در انكار واقعيت و رد جزميت و علم به واقع دارند. ولی نخستين بار شكاكيت توسط پيرهون به صورت مكتب فلسفی درآمد. شكاكيت آكادميك نيز در مكتب افلاطون رشد يافت.[1]
✳️شکاکیت انواعی دارد:
1⃣. شكاكيت عام: به شكاكيتي گفته ميشود كه تمام قلمروهای معرفتي و حوزههای شناسايي را مورد شك و ترديد قرار ميدهد؛ به اين معنا كه هيچ نوع علم و معرفتي در هيچيك از حوزههاي معرفتي، اعم از حوزهی واقع و خارج، حوزه اخلاق و دين و حوزه حوادث آينده براي انسان امكانپذير نيست.
2⃣. شكاكيت خاص: به شكاكيتی اطلاق میشود كه آدمی را در حوزه يا حوزههای خاصی از كسب علم و معرفت ناتوان بداند. در نگاه چنين شكاكي، حوزههاي خاصي وجود دارند كه به دليل ويژگيهاي آنها، انسان نميتواند در آنها به علم و معرفت دست يابد. بنابراين، كسي نميتواند در اين حوزهها، ادعاي علم كند و چارهاي جز سكوت و باز ايستادن از حكم ندارد.[2]
⁉️در مقام نقد این نظریه برخی، ناسازگاری درونی (خودشکنی) این نظریه را به عنوان نقد آن مطرح کردهاند. توضیح آن که شکاکان میگویند که به چیزی نمیتوان علم و شناخت پیدا کرد. یک نقد میتواند چنین باشد که: خود این قضیه «عدم توانایی دستیابی به شناخت و معرفت» آیا یقینی است یا مشکوک است. اگر مشکوک باشد که اصلا مورد اعتنا نیست و به درد نمی خورد و اگر قطعی و یقینی است که نظریهی شما را در هم میشکند. نقد کاپلستون در این باره چنین است: «شکاکان، حتی در همین که می گویند ذهن انسان ناتوان از معرفت مطلق است، در ذهن خود آرمانی از معرفت مطلق دارند، که در قیاس با آن، معرفت انسان ناقص اعلام می شود. همین انکار درک و هوش مطلق در انسان هیچ معنایی ندارد، جز اقرار ضمنی به وجود آن. با این وصف به صرف انکار معرفت به خدا، معرفت ضمنی به او ثابت می شود.»[3]؛
◼️ اما شکاکان در مقام دفاع، میگویند که بین یقین و نبود آن، چیزی به نام باور موجه وجود دارد و ما دارای چنان وضعیتی هستیم. پس نظریهی ما خود شکن نیست.
⁉️در نقد این پاسخ میتوان گفت که بسیار خوب! شما نسبت به این نظریه دارای باور موجه و نه معرفت هستید؛ اما نسبت به این باور موجه دارای چه وضعیتی هستید؟ آیا در مورد این باور موجه هم که حالتی روان شناختی است، دارای معرفت نیستید؟! آدمی شاید نسبت به جهان بیرون، دچار شک و یا عدم قطعیت گردد؛ اما از اوضاع و احوال درون خود که به خوبی آگاه است. کیفیاتی چون شک و یقین، درد و رنج، شادی و شعف به خوبی بر انسان مکشوف میگردد. حتی انسان آن زمان که گمان دارد، به گمان خویش دیگر گمان ندارد و نسبت بدان، دارای معرفت و قطعیت است.
📚پی نوشت:
[1]. http://marifat.nashriy
پی نوشت:
[1]. http://marifat.nashriyat.ir/node/518.
[2]. همان.
[3]. قربانی، رحیم، فصلنامهی رواق اندیشه، شماره 38. (به نقل از پایگاه https://hawzah.net).
#معرفت_شناسی #شکاکیت
🆔 @kalamema
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نحوه ابطال قوانین "عقلی" چه تفاوتی با قوانین "تجربی" دارد؟
✅ پاسخ را از استاد رحیم پور ازغدی بشنوید.
♨️ @andisheyehbartar 👈
#معرفت_شناسی