🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷
نام
شهيد عباس صابري
تاریخ و محل شهادت
4/3/75 فكه
گروه
شهید تفحص
زندگینامه
در هشتمین روز از فصل پاییز غنچه بهاری دیگری در خانواده «صابری » به نام «عباس» شكفته شد هنوز چند ماهی از تولدش نگذشته بود كه در فصل بهار، خزان بیماری او را روانه بیمارستان كرد ولی با كرامت حضرت ابوالفضل (علیه السلام) شفا یافت. او از همان دوران كودكی و در سن 4 سالگی نفرتی عمیق نسبت به خاندان پهلوی داشت تا حدی كه بر روی عكس پسر شاه پا می كوبید و می گفت: این شاه نمی شود! او مبارزی كوچك بود كه در سنگر انقلاب رشد كرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وارد مدرسه شد و همیشه با صوت داوودی اش بر سر صف هنگام صبح قرآن می خواند. عباس از سال 1363 در بسیج مسجد نارمك شروع به فعالیت كرد و در سن 13 سالگی قامت به لباس زیبای بسیج آراست و با تغییر سال تولدش در شناسنامه و ارایه رضایت نامه ای به امضای برادرش«حسن» عازم جبهه شد و در عملیات آبی – خاكی در منطقه فاو عراق شركت نمود. وی به مسائل اسلامی و انجام فرامین دینی اهمیت زیادی می داد و با روحیه و ایمانی عالی همه كارها را فقط برای رضای خدا انجام می داد و دوست نداشت كسی از كارهای او باخبر شود حتی زمانی كه بر اثر بمباران شیمیایی دشمن در شهر فاو مجروح شد به كسی اطلاع نداد. او با توجه به حضور در میدانهای نبرد توانست دیپلم ریاضی را با موفقیت دریافت كند . وی در طول مدت جنگ در عملیاتهای مختلف با عنوان بسیجی با سمت تخریبچی و بی سیم چی شركت داشت و بعد از جنگ نیز با حضور در عملیاتهای برون مرزی ، بحران خلیج فارس و عضویت در كمیته جستجوی مفقودین همیشه در جستجوی شهداء چون عاشقی دلسوخته در تمنای شهادت بارها روانه بیابانهای قلاویزان، فكه، طلائیه و شملچه شد تا محبت الهی را در دل خود به جایی برساند كه به وصال حضرت دوست دست یابد، او پیوسته دعا می كرد تا به برادر شهیدش«حسن» بپیوندد. عباس كه همیشه آرزو داشت در محرم شهید شود، سرانجام در روز هفتم محرم مصادف با 5/3/1375 برای پیدا كردن شهدا در كانالی معروف به «والمری» مشغول به كار شد و پس از لحظاتی، كربلا لبریز عطر یاس شد، نوبت جانبازی عباس بود و او همچون مولایش ابوالفضل العباس(علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یك (فكه) به وصال حق رسیده و از چشمه شهادت جرعه ای نوشید. او در جستجوی پیكر شهدا بود كه در جوار آن ارواح طیبه مأوا گرفت.
#شهید_عباس_صابری
@byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
حاکمیت شیطان در محدوده ضعف و ترس انسانهاست و اگر می خواهی از علائق دنیوی خارج شوی نباید بترسی و این چنین بود شناسنامه مردان جبهه که در آن دشتها جان خود را فدای حقیقت ازلی کردند... خداوندا! بهشت را دوست داریم و چون حسین(ع) و ائمه در آن ساکنند حاضریم جهنمی با شیم ولی عشق به راه حسین (ع) را از ما نگیر خدایا چه می شد حاجت مرا روز تاسوعا و عاشورا و یا بالاخره ایام دهه اول محرم برآورده می فرمودی، عشق من این است که در محرم شهید شوم...
#شهید_عباس_صابری
@byadshohada
🍃💔 💔🍃
🌺🍃(( بسیار جذاب ،کوتاه و خواندنی از شهدای عزیز ))
شهیدی که نشانی قبر خود را داد
#شهید_حمید_حسین_عرب_نژاد
شهیدی که قرضهای شخص بدهکاری را بدون آنکه فرد بدهکار بداند پرداخت کرد.
#شهید_سید_مرتضی_دادگر_درمزاری
شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت
#شهید_محمدرضا_شفیعی
👈 شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت
#شهید_محمود_رضا_ساعتیان
👈 شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند
#شهید_عباس_صابری
👈 شهیدی که روز و ماه تولدش شهید شد
شهید سید مجتبی علمدار و شهید مهرداد مکوندی.
👈 شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد
#شهید_مستجاب_الدعوه_سید_مهدی _غزالی
👈 شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید
#شهید_علیرضا_حقیقت
👈 شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست
#شهید_نادر_مهدوی
👈 شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است
شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله
👈 شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود
شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد
👈 شهیدی که بعد از ده سال قبرش را نبش و تعمیر نموده و دیدند که بدنش کاملا" سالم و حتی خون تازه از آن می آید !
شهید عبدالنبی یحیایی اهل شهر تنگ ارم دشتستان.
👈 شهیدی که سید حسن نصرالله سخنرانی خود را به نام او نامگذاری کرد
#شهید_احمد_علی_یحیی
👈 شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد
#شهید_سید_احمد_پلارک
👈 شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت
#شهید_رجبعلی_غلامی_از_افغانستان
👈 شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
#شهید_علی_اکبر_دهقان
👈 شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد
#شهید_بروجعلی_شکری
👈 شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین
سالم بود
#شهید_محمد_حسین_شیرزاد_نیلساز
👈 شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید
#شهید_مهدی_خندان
👈 شهیدی که با پیشانی بند "یاحسین شهید" به شهادت رسید و ایرانی بودنش محرز شد
از شهدای گمنام هستند
👈 شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود
ایشان از شهدای غواص بودند و دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند
👈 شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید
#شهید_حاج_اکبر_صادقی
👈 شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندن و در وصیت خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در ان دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی
#شهید_حاج_علی_محمدی_پور
فرمانده گردان ۴۱۲ رفسنجان .
👈 شهیدی که باصلابت واستوارومقاوم مانندمولایش امام حسین(ع)سرش راداعشی های خبیث مظلومانه ازتن جداکردند شهید محسن حججی
و چه بسیارند.
🌷 @byadshohada🌷
😊 لبخند شهدایی 😁
💠رسم خاص
🔸وقتی #شهید پیدا نمیشد یه رسم خاص داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و #بزور می خوابوندیم تا با #بیل_مکانیکی رویش خاک بریزن اونم #التماس کنه تا شهدا خودشون رو نشون بدهند تا ولش کنیم ...
🔹اون روز هر چه گشتیم شهیدی پیدا نشد، #کلافه شده بودیم،😟 دویدیم و #عباس_صابری رو گرفتیم. خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس #خاک بریزه ، #استخوانی پیدا شد.😳 دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی عباس بریزیم ...
🔸بچه ها در حالیکه از #شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره شهید! تا دید می خوایم تو رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه #فکه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😂
🔹چون تو می خواستی کنارش #خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!!😂😂
و کلی #خندیدیم ...😁
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
👈شادی روح #شهید_عباس_صابری از شهدای تفحص #صلوات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔰شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند!!!
#شهید_عباس_صابری
🔷جنگ تمام شده بود و پیکرهای پاک بسیاری از شهدا در میان دشت های ایران و عراق باقی مانده و بچه هایی که از قافله دوستانشان جا مانده بودند و عباس هم یکی از آنها بود که با اتمام جنگ و شروع کار تفحص شهدا، آستین همت را بالا زد و برای یافتن دوستانی که در گمنامی به سر می بردند راهی دشت و دیار جنوب و غرب کشور شد.
برای پیشبرد این هدف باید دشت های عراق نیز زیر و رو می شد و هماهنگی میان دو کشور برای این امر صورت گرفته بود.
خوش اخلاقی و مهربانی عباس زبانزد همه بود و این ویژگی اش همه را شیفته او می کرد و این همگان نه تنها برادران هموطن که عراقی ها نیز بودند.
او برای آنکه بتواند عراقی ها را راضی کند تا به خوبی با آنها همکاری کنند هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد؛ از گرفتن هدیه تا خرید آبمیوه و سیگار، و همین رفتارش، کارها را به خوبی راه می انداخت.
🔶 یک بیل دستی برداشت و به همراه یکی از دوستانش برای تفحص راهی دشت ها شدند. عباس میخواست روی کانالی معروف به والمری معبر بزند. گفت امروز به عشق حضرت عباس(ع) کار میکنیم و به من الهام شده که امروز یک شهید پیدا میکنیم .
رو به دوستش کرد وگفت تو اینجا باش تا برگردم. پس از 10 دقیقه صدای انفجار به گوش رسید
وی هرچه عباس صدا زد ، صدایی نشنید.
عباس که شهید شد نه تنها دوستان و آشنایان و فامیل که عراقی ها را نیز در غم فرو برد تا جایی که پول هایشان را روی هم گذاشته و برای عباس مراسم ختم گرفتند.*
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#خاطرات_شھید
💠روایت شهید تفحص، عباس صابری از رویای صادقه اش
●در عالم خواب دیدم که یک عده از بسیجی های آشنا پشت در ورودی مسجد جامع نارمک تهران جمع شده و التماس می کنند که داخل مسجد شوند، ولی اجازه نمی دادند، من و چند نفر از بچه های تفحص وارد مسجد شده، پشت سر امام جماعت نماز خواندیم، سپس پشت سرم را نگاه کرده، دیدم بقیه نیروهای تفحص هم هستند،
●پرسیدم: شما هم آمدید؟
گفتند: بله، بالاخره اجازه ورود دادند، آنجا برگه هایی را امضاء می کردند [وشاید] برای شهادت تأییدشان می کردند. یکبار هم خواب دیدم: سید سجاد به من گفت: عباس تو در فکه شهید می شوی .
●وقتی وارد محور فکه شدم، کتاب حماسه قلاویزان را دیدم با ناراحتی و برای متوجه شدن تعبیر #خوابم به آن کتاب تفعلی زدم واین شعر آمد:
#شهادت تو را خلعتی تازه داد
تو از سمت خورشید می آمدی
✍️راوی: شهید بزرگوار
#شهید_عباس_صابری
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆