💠🔹امیرالمؤمنین علی علیهالسلام⇩
《الدهرُ يَومانِ: فيَومٌ لَکَ و يَومٌ علَیکَ
فإذا كانَ لکَ فلا تَبطَرْ وَ إذا كانَ عَلَیکَ
فلا تَحزَنْ فَبِكِلَيهِما سَتُختَبَرُ》
روزگار دو روز است
روزی به سود تو
و روزی به زیان توست
پس هرگاه به کام تو شد
سرمست مشو
و چون به زیان تو باشد
شکیبا باش
📚نهج البلاغه، حکمت ۳۹۶
#ماملتشهادتیم
#ماملتامامحسینیم
🇮🇷#ایتا👇👇👇👇
https://eitaa.com/fahalonjya
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی / اعتقادات مردم کم شده؟!
🔹کار احساسی بعضی شهروندان برای امام زمان (عج)
#اللّھمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّڪَ_الفَرَج
#ماملتشهادتیم
#ماملتامامحسینیم
🇮🇷#ایتا👇👇👇👇
https://eitaa.com/fahalonjya
🇮🇷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم 🇮🇷
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ.🌹
❇️آیین عبادی سیاسی و وحدت آفرین "نماز جمعه" دارالمومنین طبس ؛این هفته(1401/12/19)
✳️خطیب: حجت الاسلام و المسلمین صاف امام جمعه محترم و موقت شهرستان طبس
✅مدیر آدینه : برادر سید احمد حقانی مسئول ستاد
✅مجری و مکبر :برادر مهدی ناظمی
✅ قاری و موذن : برادر حسین بخشی
✅ مکبر: برادر محمد عرفان درباغی مقدم
✳️ سخنران : جناب آقای شوری ریاست محترم منابع طبیعی شهرستان طبس
⏰ شروع مراسم:ساعت 11:15 (مسجد جامع طبس)
✍روابط عمومی ستاد نماز جمعه
شهرستان طبس
🌴به ما #بپیوندید.❤️
🇮🇷ایتا👇👇👇👇
https://eitaa.com/fahalonjya
هدایت شده از 🇵🇸 کانال رسمی فهالنج 🇮🇷
📣 مسابقه 🌹 قرآن و شهدا 🌹 اسفند ماه ۱۴۰۱
✍ #مهم
لازمه شرکت در مسابقات عضویت در کانال رسمی #فهالنج از طریق👇👇👇
🇮🇷#ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/fahalonjya
می باشد.
🇮🇷 #توضیحات_مسابقه_این_ماه
1⃣ مسابقه این ماه شامل ۵ سوال قرآنی و ۵ سوال شهدایی می باشد.
2⃣ فایل منبع سوالات شهدایی قبلا در کانال بارگذاری شده است.
3⃣ پاسخ به تمامی سوالات الزامی می باشد.
4⃣ هر نفر یک بار فرصت شرکت در مسابقه را دارد.
🔴 #توجه
با توجه به اینکه هر نفر #یکبار فرصت شرکت در مسابقه دارد در پاسخ به سوالات #دقت شود.
🏆 #جوایزاین_ماه
♦️ عزیزانی که به تمام سوالات پاسخ صحیح داده باشند به #قیدقرعه به #پنج_نفر کمک هزینه #سفرقم_جمکران به هر برنده مبلغ #یک_میلیون_ریال از طرف کانال رسمی #فهالنج تقدیم خواهد شد.
⏰ #زمان_وپایان_مسابقه
🏃♂ شروع ۱۵ اسفند ماه ساعت ۸ صبح
🕺 پایان ۲۵ اسفند ماه ساعت ۲۰ شب
🆔 #لینک_پاسخگویی👇👇👇
♦️ از طریق لینک پاسخگویی زیر وارد مسابقه و پاسخ صحیح سوالات را ثبت بفرمایید.
🆔https://www.digisurvey.net/answers?sid=dgbo0C1wRXg96-3ZEZl9sQ%3D%3D
❤️ حتما دوستان و آشنایان رو به کانال دعوت بفرمایید و در تمامی گروهها منتشر کنید.
🇮🇷#ایتا👇👇👇👇
https://eitaa.com/fahalonjya
هدایت شده از 🇵🇸 کانال رسمی فهالنج 🇮🇷
شهید-مهدی-باکری-کامل.pdf
987.5K
شهید-مهدی-باکری-
✍ #منبع_سوالات_مسابقه🌹قرآن و شهدا🌹 اسفند ماه ۱۴۰۱
🔴 فایل پی دی اف باز و مطالعه شود.
🇮🇷 سوالات شهدایی این ماه (اسفندماه ۱۴۰۱) از داخل همین جزوه طراحی شده است.
با دقت مطالعه شود
🔴به پویش #بیداری_ملت بپیوندید.
🇮🇷ایتا👇👇👇👇
https://eitaa.com/fahalonjya
⭕اميرالمؤمنين علىبنابيطالب عليهالسّلام
إِنَّمَا قَلْبُ اَلْحَدَثِ كَالْأَرْضِ اَلْخَالِيَةِ مَهْمَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ قَبِلَتْه
🔺دل نوجوان مانند زمین خالى است،هر آنچه در آن انداخته شود، مىپذیرد.
#ماملتشهادتیم
#ماملتامامحسینیم
🇮🇷#ایتا👇👇👇👇
https://eitaa.com/fahalonjya
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵🍃🌺🍃✵✿✼═┅┄
✍موضوع:
🔶 آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
عمران پسر شاهین از بزرگان عراق بود. وی علیه حکومت عضدالدوله دیلمی قیام نمود.
عضدالدوله با کوشش فراوان خواست او را دستگیر نماید. عمران به نجف اشرف گریخت و در آنجا با لباس مبدل مخفیانه زندگی می کرد.
عمران در کنار بارگاه حضرت علی علیه السلام پیوسته به دعا و نماز مشغول بود تا اینکه یک بار آن حضرت را در خواب دید که به او می فرماید:
- ای عمران! فردا فنا خسرو (عضدالدوله) به عنوان زیارت به اینجا می آید و همه را از این مکان بیرون می کنند. آن گاه حضرت به یکی از گوشه های قبر مطهر اشاره نموده و فرمود:
- تو در اینجا توقف کن که آنان تو را نمی بینند. عضدالدوله وارد بارگاه می شود. زیارت می کند و نماز می خواند. سپس به درگاه خدا دعا و مناجات می کند و خدا را به محمد و خاندان پاکش سوگند می دهد که وی را بر تو پیروز نماید. در آن حال تو نزدیک او برو و به او بگو: پادشاها! آن کسی که در دعاهایت مورد تأکید تو بود و خدا را به محمد و خاندان پاکش قسم می دادی که تو را بر او پیروز کند کیست؟
فناخسرو خواهد گفت: مردی است که در میان ملت ما اختلاف انداخته و او قدرت ما را شکسته و علیه حکومت قیام نموده است. به او بگو اگر کسی تو را بر او پیروز کند چه مژده ای به او می دهی؟
او می گوید هر چه بخواهد می دهم. حتی اگر از من بخواهد او را عفو کنم عفو می کنم.
در این وقت تو خودت را به او معرفی کن. آنگاه هر چه از او خواسته باشی به تو خواهد داد.
عمران می گوید: همان طور که امام علی علیه السلام مرا در عالم خواب راهنمایی کرده بود، واقع شد. عضدالدوله آمد. پس از زیارت و نماز خدا را به محمد و آل محمد قسم داد که او را بر من پیروز گرداند. من نزدش رفتم به او گفتم: اگر کسی تو را بر او پیروز کند، چه مژده ای به او می دهی؟ او هم در پاسخ کند: هر کس مرا بر عمران پیروز گرداند، حتی اگر خواسته اش عفو باشد، او را خواهد بخشید.
عمران می گوید در این موقع به پادشاه گفتم: منم عمران پسر شاهین که تو در تعقیب و دستگیری او هستی.
عضدالدوله گفت: چه کسی تو را به اینجا راه داد و از جریان آگاهت نمود؟ گفتم: مولایم علی علیه السلام در خواب به من فرمود فردا فناخسرو به اینجا خواهد آمد و به او چنین و چنان بگو! من هم خدمت شما عرض کردم. عضدالدوله گفت:
- تو را به حق امیرالمؤمنین قسم می دهم که آیا حضرت به تو فرمود: فردا فنا خسرو می آید؟
گفتم: آری! سوگند به حق امیرالمؤمنین که آن حضرت به من فرمود. عضدالدوله گفت: هیچ کس غیر از من، مادرم و قابله نمی دانست که اسمم فناخسرو است.
پادشاه در همانجا از گناه وی درگذشت و او را به وزارت انتخاب نمود. و دستور داد برایش لباس وزارت آوردند و خود به سوی کوفه حرکت نمود. عمران نذر کرده بود هنگامی که مورد عفو و گذشت پادشاه قرار گرفت با سر و پای برهنه به زیارت امیرالمؤمنین مشرف شود. (که البته همین کار را هم کرد.)
راوی این داستان طهال مقدادی می گوید:
- جد من نگهبان بارگاه امیرالمؤمنین علیه السلام بود. حضرت را شب به خواب می بیند که به او می فرماید: از خواب برخیز و برو برای دوست ما (عمران پسر شاهین) در حرم را باز کن!
جد من از خواب برمی خیزد و در حرم را باز کرده و منتظر می نشیند. ناگهان مشاهده می کند مردی به سوی مرقد حضرت می آید. هنگامی که به حرم می رسد، جدم به او می گوید: بفرمایید ای سرور ما! عمران می گوید: من کیستم؟
جدم پاسخ می دهد: شما عمران پسر شاهین هستید.
عمران تأکید می کند که من عمران پسر شاهین نیستم!
جدم می گوید: شما عمران هستید. الان علی علیه السلام را در خواب دیدم و دستور داد که برخیز و در را به روی دوست ما باز کن.
عمران با تعجب می پرسد:
- تو را به خدا سوگند می دهم که چنین گفت؟
جدم می گوید: آری! به حق خداوند سوگند می خورم که چنین گفت. عمران خود را بر درگاه حرم می اندازد و مشغول بوسیدن می شود دستور می دهد شصت دینار به جدم بدهند.
📚✍بحارالانوار جلد ۱
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِڪَ الفــَرَج
🔴به پویش #بیداری_ملت بپیوندید.
🇮🇷ایتا👇👇👇👇
https://eitaa.com/fahalonjya