خوانشی از یک عکس
این عکس کودکِ زباله گرد با آن گونی پاره را هر رسانهای میتواند براساس جهانی که برای مخاطب خود میسازد، تفسیر و خوانش کند و در نهایت بهره خود را ببرد اما آنچه از این عکس به ذهن متبادر میشود و به طور صریح و آشکار معنایی را به مخاطب القا میکند، غیرت و شعور این کودک نسبت به کشور و پرچم ایران است. شعور و غیرتی که در این چند روز اخیر، عدهای روشنفکر، استاد و کارشناس و دلقک و شومن و سلبریتی و خودباخته و منفعت طلب، فاقد آن بودند و در قضایای پیش آمده حسابی قافیه را باختند.
عدهای که برای سرنگونی و تجزیه این سرزمین، چنگ به هر ریسمان پوسیده سعودی، صهیونیستی، انگلیسی زنند تا شاید در این وادی لقمه نانی نصیبشان گردد.
در ضمن از این عکس، تصویری دیگری به ذهن خطور میکند و آن تصویری ناشاد از بیعدالتی و تبعیض از جامعه طبقاتی است که دستپختِ تفکر لیبرالیستی و پرت و پلاهای آدام اسمیتها و نیلیها و اقتصاددانهایست که تفکرشان را در دانشگاهها نهادینه کردند سپس پایه و اساس آن را در دولتهای کارگزاران و اصلاحات پیریزی نمودند و دولت اعتدال به اوج خود رساندند.
یک روی این تصویر غیرت ایرانی را نمایش میدهد ولی روی دیگرش حتما ناکارآمدی مسئولینی را بازتاب میکند که انقلاب را در موضوع عدالت سالیان سال به عقب کشاندند.
پ.ن:
مقام معظم رهبری: ما دهه چهارم انقلاب را دهه «پیشرفت و عدالت» نامگذاری کردیم؛ «پیشرفت» بهمعنای واقعی کلمه در کشور اتفاق افتاده است. «عدالت» را نمیگویم، درباره عدالت ما عقبمانده هستیم؛ خودمان اعتراف میکنیم.
دانیال بصیر
#عدالت
#غیرت
@cafe_fekr