eitaa logo
کافه تعامل ⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
17 فایل
🌱 اینجاییم؛ برای‌افزایش‌مهارت‌ارتباط‌با‌: 🌷خود 💚خدا 💐دیگران @taamol_jz 👤 ⭕️ تبادل: @ad_tab_fadak 💌 ارتباط با ما: (ناشناس) daigo.ir/secret/530683049
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸نیت خدایی شرط است🌸 ☘فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: «بشکن و بخور و برای من دعا کن». 🌹بهلول گردوها را شکست و خورد ولی دعايی نکرد. آن مرد گفت: «گردوها را میخوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنيدم!» 🌹بهلول گفت: «مطمئن باش اگر در راه خدا داده‌ای، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنيده است!» ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 🌀🌀🌀🌀 🌀🌀 🌀 ☕️ @cafe_taamol | کافه تعامل ☕️
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟥 کشف دستخط امام رضا (علیه‌السلام) در شهر ساوه 🟢یک پژوهشگر خطوط و اسناد و کتیبه‌‌های تاریخی به طور اتفاقی هنگامی که از مسجد جامع ساوه دیدن می‌کرد با یادگار نوشته‌ای مواجه شد که پس از تحقیقات علمی روی آن دریافت که این یادگار نوشته دستخط علی‌ابن موسی‌الرضا، امام هشتم شیعیان است. @cafe_taamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧕🏻 سلااااااام. من ترنم هستم، ٢٠ سالمه. یه پدر و مادر مهربون دارم و دو تا خواهر و دو تا برادر. تمنا که ازم دو سال کوچیک‌تره (١٨ سال) سینا که ازم پنج سال کوچیک‌تره (١۵ سال) سهیل که ازم هفت سال کوچیک‌تره (١٣ سال) و تهمینه که ازم یازده سال کوچیک‌تره (٩ سال) خونه‌ی ما، مثل بقیه خونه‌ها پر از اتفاقات مختلفه که بعضیاش شیرینیه و بعضیاش تلخه. من بعد از دیپلم، مشغول به کار سوزن دوزی شدم و حالا بعد از دو سه سال، یه کارگاه کوچیک دارم. همیشه دوست دارم از نظر رفتار و گفتار، عالی باشم و ارتباطم با همه خوب باشه. 📚 قراره تو رمان من، ماجراهای تعاملی من و اطرافیانم رو بخونید. ღ==ღ==ღ==ღ==ღ==ღ 🗓 با رمان همراه باشید. ✍🏻 به قلم: بنت‌الـﮩـد ﮯ ═══✙❆♡❆✙═══ ☕️ @cafe_taamol ═══✙❆♡❆✙═══
کافه تعامل ⚘
🧕🏻 سلااااااام. من ترنم هستم، ٢٠ سالمه. یه پدر و مادر مهربون دارم و دو تا خواهر و دو تا برادر. تمن
🪴 رمان 📖 اول 🔰 این قسمت: کنکور چشمای تمنا برق می‌زد یا خیس اشک بود؟ نمی‌دونم... فقط می‌دونم که از درون، گُر گرفته بودم و حالم بَد بود. خواهرم رتبه خوبی تو کنکور آورده بود و اون‌وقت، منی که دو سال ازش بزرگ‌‌‌تر بودم، بخاطر اینکه سال اول رتبه خوبی نیاوردم کلاً قید درس رو زده بودم... بغض کرده بودم و دلم می‌خواست مفصل کتکش بزنم... اعصابم خورد بود... رفتم تو اتاقم تا کسی نفهمه چمه، سرمو کوبیدم به بالش و بغضم ترکید... - ترنم... ترنم... ترنم... مامان یک‌ریز اسممو صدا می‌کرد، گمونم وقت شام بود. کاش می‌تونستم با یه دلیل موجه، تا صبح همین‌جا بمونم، اصلاً حوصله شام خوردن اونم تو جمع خانواده رو نداشتم. هر چی باشه، من آبجی بزرگه‌ام، نمیخوام کسی فکر کنه دارم به آبجی کوچیکه حسودی می‌کنم! پاشدم. اول یه آب به صورتم زدم و رفتم سر میز شام. -ای وای، تو چت شده؟ این چه قیافه‌ایه؟ +چیزی‌ام نیست مامان... خسته‌ام خوابم میاد. اما می‌دونستم که مامان، تنها کسیه که نمیشه چیزی رو ازش مخفی کرد و تا حالا حتماً فهمیده چمه! موقع کشیدن برنج، نزدیک بود با تمنا دعوام بشه که با وساطت بابا حل شد. زمان شام خوردن با شیرین زبونی‌های تهمینه، شوخی‌های پسرونه سینا و سهیل - خواهر و برادرام - و مهربونیای همیشگی بابا و مامان گذشت، در حالی که من زیاد نتونستم غذا بخورم، و بهتره بگم داشتم با غذا، بازی می‌کردم. خدا رو شکر کردم که نوبت ظرف شستن با پسرا بود اون شب و می‌تونستم با خیال راحت برم تو اتاقم. وقتی در اتاقم رو باز کردم، مامان رو دیدم که زودتر از من نشسته بود روی صندلی... چقدر خوشم میومد ازش، هیچ وقت بی‌خیال هیچ‌کدوم از ما نمی‌شد و از طرفی اهل گیر دادن و... هم نبود. - ترنم جانم... دراز بکش نفس مامان رگ خوابم رو بلد بود... دراز کشیدم اومد کنار تختم، دستاشو برد لای موهام و با صدای آرومی گفت: میدونی من چقدر به داشتنت افتخار می‌کنم... میدونی هر شب، شیرینی اولین باری که بغلت کردم رو یادآوری می‌کنم و خدا رو از ته دل شکر می‌کنم...؟ ============= احساس می‌کردم یکی داره آب میریزه رو آتیشی که از بعد از ظهر، درونمو می‌سوزوند... دل به دلش دادم و سعی کردم بدون هیچ گارد گرفتن و مقاومتی، ادامه حرفاشو بشنوم. ============= ترنم جانم... ما آدما، طبیعیه که دلمون یه چیزایی رو بخواد اما جور نشه. اصلاً این دنیا، مدلش اینجوریه... هیچ کس رو پیدا نمی‌کنی به همه خواسته‌هاش رسیده باشه... آره... من درکت می‌کنم... من قبول دارم که به هم ریختی... اما توقع دارم بتونی از پس خودت بر بیای... حیف قلب قشنگ تو نیست که پر بشه از حسای بد؟ تو با اون قلب بهاری‌ات... میتونی صاحب بهترین حال خوب دنیا باشی... حیف نیست ترنم نازم؟ ============= همونطور که محو حرفاش بودم با چشمای بسته و کیف می‌کردم از... ✨ ادامه دارد ✍🏻 به قلم: بنت‌الـﮩـد ﮯ ─━━━⊱☕️⊰━━━━─ @cafe_taamol ─━━━⊱☕️⊰━━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خواهش یک شهید از زائران کربلا چون بدون زیارت و با آرزوی زیارت کربلا از این دنیا می‌روم، خواهش می‌کنم که ان‌شاءالله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین ( علیه‌السلام) به کربلا ببرید... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅─────────┅╮ ღ @cafe_taamol ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 حتماً زیاد شنیدید این جملات رو: در غرب، اسلام دیدم اما مسلمان ندیدم! ‏در شرق، اسلام ندیدم اما مسلمان دیدم! 👆🏻‏حالا ببینید اسلام در غرب و مسلمان در شرق را... 👌🏻 بفرست واسه همه ┄┅═✧☫ کافه تعامل ☫✧═┅┄ 🇮🇷@cafe_taamol
بازگشت پرستوها🕊 🔹️۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی گرامی باد 🆔 @caffe_taamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 🌀 سپاه بزرگترین سازمان ضدّ تروریستی در تمام دنیاست رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه: تشکیل سپاه در ابتدای انقلاب یک پدیده‌ منحصر به فرد در بین انقلاب‌های بزرگ تاریخ بود. سپاه در همه جای کشور حضور داشت اما مرکزیت به معنای واقعی کلمه فرماندهی می‌کرد. در طول تاریخ کشور تا آنجایی که بنده اطلاع دارم نمی‌شناسیم هیچ مجموعه‌ نظامی را که تا این حد برخوردار باشند از سلامت معنوی و اخلاقی و سیاسی. امروز سپاه بزرگترین سازمان ضدّ تروریستی در همه‌ دنیاست. یک سازمان مجهّز نظامی است. یک سازمان کارآمد و مستقلی است که کارهایی می‌تواند انجام دهد که خیلی از ارتش‌های بزرگ دنیا نمی‌توانند انجام دهند. _*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_ 🌀 صعود بانوان بسکتبالیست به نیمه‌‌نهایی کاپ آسیا مسابقات بسکتبال کاپ آسیا دویژن B امروز در حالی پیگیری شد که تیم ملی کشورمان برای صعود به مرحله نیمه نهایی مقابل قزاقستان قرار گرفت و با نتیجه ۵۴ بر ۴۱ به پیروزی رسید. حریف بعدی کشورمان برای صعود به فینال اردن خواهد بود. دیدار ایران و اردن روز جمعه برگزار می‌شود. _*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_ 🌀 جهش ۲۹ درصدیِ تامین برق صنعت فولاد مدیرعامل یک شرکت فولادی: وزارت نیرو در تابستان امسال ۲۹ درصد برق بیشتری به صنعت فولاد داده که به رشد تولید ختم شد اما در شرایط رکودی این رشد تولید به افزایش موجودی انبار صنعت فولاد انجامید. ☕️ @cafe_taamol
🏴🕊🏴🕊 🕊🏴🕊 🏴🕊 خداحافظ_محرم.. 🏴مُحَرَّم ؛ خدانگهدارت❗️ نمےدانم دوباره تو را خواهم دید یا نه⁉️ 🏴اما اگر وزیدے و از سَرِ کوے من گذشتے، سلامَم را به برسان❗️ 🏴و اگر این آخرین محرمم باشد، بگو همیشہ برایَت مشڪے به تَن مے ڪرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود❗️. 🏴گر چہ جوانے مے ڪرد، اما از اعماق وجودش تو را از تَہ دل دوست داشت و ارادتمند شما بود... 🏴با چاے روضہ، صفا مے ڪرد و سَرَش درد مے ڪرد براے نوڪرے❗️. 🏴مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مے سپارم و دلم شور مے زند براے صفرے که از "سَفَر" مے رسد❗️!. السلام_علیڪ_یااباعبدالله @caffe_taamol 😔😔😭😭
کافه تعامل ⚘
🏴🕊🏴🕊 🕊🏴🕊 🏴🕊 خداحافظ_محرم.. 🏴مُحَرَّم #ماه_حسين؛ خدانگهدارت❗️ نمےدانم دوباره تو را خواهم دید یا نه⁉️
📪 پیام جدید از شما 💬 سلام وداع محرمتون اشکم رو درآورد.الهی که آخرین محرم عمرمون نباشه و محرم بعدی در ایام ظهور باشه ======== 💌 پاسخ کافه‌دار: دوست عزیز، قدر چشم‌هاتون رو بدونین... این چشم‌ها روز قیامت خیلی به کارتون میاد... 😭 التماس دعا.
🌙 ای دلسوخته شعله‌های سرکش عشق... ┄┅═✧❁▪️❁✧═┅┄ @cafe_taamol ┄┅═✧❁▪️❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 که اگر به «شما» سلام نکنم، روزم شروع نمی‌شود، حتی اگر خورشید، در آغوش آسمان، گرم هنرنمایی باشد... 🌥 🌐 🪴 روزتون پر از تعاملات شیرین. ☕️ @cafe_taamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلاااااام 🌷 🌝 ─━━━⊱☕️⊰━━━━─ @cafe_taamol ─━━━⊱☕️⊰━━━━─
🗣در حرف زدن ها دو تا لحن خیلی مهمه 🔹لحن مهربان و با آرامش 🔸لحن تند و عصبانی ✅ یکی تعاملت رو حفظ می کنه و بیش تر تو رو به هدفت می رسونه ❌ یکی دیگه تعاملت رو خراب میکنه و به هدفت نمی رسی ღ⇝☕️ @cafe_taamol
14.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یعنی واقعا پدر و مادری هستن که این انیمیشن فوق‌العاده رو بعد دو سال به کودک‌شون نشون نداده باشن؟ 💡💔 💌 عشق شرکت در اربعین با این ویدیو در فرزندم ایجاد شد. ღ⇝☕️ @cafe_taamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیر ممکن یه کلمه ی بزرگه که توسط انسان های کوچیک😩 استفاده میشه تو بزرگی و برات هیچ چیز غیر ممکن نیست👌 🔰کافه تعامل ღ⇝☕️ @cafe_taamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا «فرقان/۶۷» و آنان که وقتی انفاق می کنند، نه از حدّ معمول [و متعارف] می گذرند و نه تنگ می گیرند، و [انفاقشان] همواره میان این دو در حدّ اعتدال است. رابطه تعاملی کلیدی🗝 🔻نه زورت بیاد به کسی کمک کنی که بخیل و دوست نداشتنی بشی 😒 🔺نه اسراف و ریخت و پاش کن ღ⇝☕️ @cafe_taamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥پسرم هجده سالشه، اما هیچ کاری ازش برنمیاد، حتی یه خریدِ ساده! 💥دخترم هفده سالشه، هیچ احساس مسئولیتی در قبال خونه نداره، دست به سیاه و سفید نمی‌زنه! 💥چرا بعضی بچه‌ها مسئولیت پذیر نیستن؟ 🔰 کافه تعامل ღ⇝☕️ @cafe_taamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدتیه که به گل و گیاه علاقمند شدم ‌ اگر تو هم دوست داری اطلاعات بیشتری از گیاه آگلونما پیدا کنی ، با ما باش☺️ 🪴کافه تعامل ღ⇝☕️ @cafe_taamol
کافه تعامل ⚘
#برگ_سبز مدتیه که به گل و گیاه علاقمند شدم ‌ اگر تو هم دوست داری اطلاعات بیشتری از گیاه آگلونما پید
اول یه خاطره در مورد آگلونما میگم بعدش میریم سراغ اطلاعات مفیدتر و جذاب تر!👌 پارسال اواخر مهرماه قراربود برام مهمون بیاد منم رفتم توحیاط که سروسامونی بهش بدم🌱🚿 یهو چشمم خورد به جاکفشی دیدم روش خالیه؛ 👀 باخودم گفتم درسته اونجا افتاب مستقیم می خوره ولی یه ساعت که دیگه چیزی نمیشه عاقا جونم براتون بگه یه نگاهی به گلدونا انداختم چشمم آگلونما رو گرفت هرکاری می کردم که ببرمش می گفت:من نمیام اونجا رو دوست ندارم ازاون انکار از من اصرار بالاخره موفق شدم بُردمش بگین تو همین یه ساعت چی سرش اومد؟! تموم برگاش سیاه شد اصلا وقتی دیدمش نمی شناختمش یه نگاهی از روی خجالت 😅بهش انداختم بُردم گذاشتم سرجاش 🪴کافه تعامل ღ⇝☕️ @cafe_taamol
☕️📖 💠چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود🌳 که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. ☕️ هر بار که او آتشی میان سنگ‌ها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگ‌ها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست.🧐 چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگ‌ها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود.🌏 تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. 😱 میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کردو خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: خدایا، ای مهربان، تو که برای کرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم😢 ⚘◉☕️ @cafe_taamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅چرا دشمنان از راهپیمایی اربعین میترسند؟ 1⃣ می‌ترسند: راهپیمایی حسینی پایه گذار تمدن مهدوی شود. 2⃣ می‌ترسند: که سخن پیر جماران محقق شود: راه قدس از کربلا می گذرد. 3⃣ می‌ترسند: که طالبان حقیقت و عدالت خواهی با دیدن این همایش زیر علم "حب الحسین یجمعنا" به پویش عدالتخواهی بپیوندند. 4⃣ می‌ترسند: که بانگ لبیک یا حسین که دیروز استوانه های کاخ سبز یزید را لرزاند به کاخ سفید برسد. 5⃣ می‌ترسند: که اربعین از یک مناسک فراتر رفته و احیاگر فرهنگ ناب تشیع شود. 6⃣ می‌ترسند: چون اربعین طومار نسخه استعماری " تفرقه بیانداز و حکومت کن" را در هم می پیچد. 7⃣ می‌ترسند: که نسخه اسلام آمریکایی که با تاج و تخت فرعون و ثروت قارون و تزویر سامری های زمانه کاری ندارد با جرقه اربعین آتش بگیرد و به تلی از خاکستر مبدّل شود. ღ⇝☕️ @cafe_taamol