| تَبَتُّـل |
-خواننده زن است-
#ذکر_لب: ای خدا ب کی بگم ب کی بگم
ک داره تنهایی آبم میکنه
حیف من زندونی غم بمونم
غم داره خونه خرابم میکنه
چرا هیچکس نمیخواد حرفمو باور بکنه
بارِ این تنهاییو برام سبک تر بکنه
کی میاد و کِی میاد اون ک چشاش
واسه من شبو چراغون بکنه
دست گرمشو توو دستم بذاره
خلوت دستامو بیرون بکنه
چرا هیچکس نمیخواد حرفمو باور بکنه
بارِ این تنهاییو برام سبک تر بکنه
دارم از تنهایی دیوونه میشم
چرا هیچکس ب سراغم نمیاد
نمیخوام دیوونه ی تنها باشم
دیوونه همدم دیوونه میخواد
چرا هیچکس نمیخواد حرفمو باور بکنه
بارِ این تنهاییو برام سبک تر بکنه
از خاک تربتم نفسی میزند غبار
بیدل! هنوز زندهی عشقم، نمردهام...
#بیدل_دهلوی
لو مَل دو پِی، به زبان فرانسه است. معمولاً ترجمه میشود به "غمِ غربت". ترجمهی دقیقترش این است: "غمی بیجهت که با تماشای دشت به دل میافتد."
#لفظ
همه یکسو و تو یکسو، چه بگویم دیگر
تا بدانی که چه اندازه تو را میخواهم
#منزوی_ترین_حسین
کارگرانی در من مشغول کارند
که گذشته را حفر میکنند
و هر بار
دستهایم را پیدا میکنند میان موهایت
موهایت را پیدا میکنند در شیار دستهایم
و مگر شیارهای کف دست
غیر از این است
که تو رودخانههای زیادی بودهای که از من گذشتهای؟
این کارگر که آواز میخواند
به دهانم رسیده است
این کارگر که گریه میکند
دستش را بر قلبم گذاشته است
این کارگر که ایستاده است بر نعش خودش، منم
و آن کارگر که میرود، تو
و آن کارگر که میرود
و آن کارگر که میرود
و آن کارگر...
که هرچه میرود، نرفته است!
#محمد_عسکریساج
تو همون حدس اول رنگ مورد علاقهمو درست گفت!
ولی بین خودمون بمونه، تا وقتی که داد بزنه «زرد» من اصلا رنگ مورد علاقه نداشتم!
وقتی دیدم اونقدر هیجان زده ست و مثل بچهها لبخند میزنه بهش گفتم «درست حدس زدی»
از اون به بعد دیگه هيچوقت به زرد مثل قبل نگاه نکردم.
حالا دیگه زرد تو همه چیز هست، یه جورایی میتونم تو اين رنگ زندگی کنم!
#تیاگو_کریا