eitaa logo
| تَبَتُّـل |
1.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
332 ویدیو
5 فایل
وَ "سلام" بَر‌اندوهی‌کھ‌ قلبمان ‌را ‌وطن‌ برگزید🖤🌱 • • تَبَتُّل←بُریدھ از "جہان" بُریدھ از "مردم"... •• میرسد به دستم ↓ https://harfeto.timefriend.net/16655774622952 +تافوروارد هست،زندگی ‌باید کرد‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
تو تنها می توانی آخرین درمانِ من باشی و بی شک دیگران بیهوده می جویند تسکینم
برای بہ دست آوردنت زمین و زمان را باھم طی کردم ھزاران قدم را دویدم کیلومترھا راہ را در بھترین لحظات زندگیم در میان شکوفہ ھای بھار آمدم در زیر باران برروی خش خش برگ ھا انگشت نمای مردم شدم و برایم ھم مھم نبود من برای رسیدن بہ تو دویدم درحالی کہ تو قدم از قدم بر نداشتی جز ادعا! میدانی از چہ حرف میزنم محبوبم؟ از خواستن!از خواستنت در اوج بھترین لحاظاتم من شاد نیستم محبوبم میدانی؛ نہ اینکہ نرسیدہ باشم نہ چون رسیدم۔۔۔اما دیر آنقدر دیر کہ دستت قفل شدہ بر دستی بود عشق از نرگس ھای ترت شرہ میکرد آنقدر دیر کہ ثمرہ عشقتان مقابل من روی تاب ھای پارک لبخند میزد پدرش ھولش میداد و تو ھربار عطرنارنگی را درھواپخش میکردی من رسیدم محبوبم اما خیلی دیر۔۔۔دیرتراز آنچہ کہ ھمگان بفھمند گاھی رسیدن از ھر نرسیدنی سخت تراست!
یه وقتایی هم هست حالت خوبه،اصن هیچی نشده ها یه هو دلت میگیره... بی دلیل! بعد هی میخوای علت این حالتو پیدا کنی ولی هیچی پیدا نمیکنی! این لحظه خیلی بده... میدونی، وقتی دلیل حال بدتو میدونی میتونی یه کاری کنی ولی وقتی ندونی چته هیچ کاری از دستت بر نمیاد... و تلخ ترین قسمت داستان اونجاست که خودت نتونی واسه خودت کاری کنی! خودت نتونی خودتو درک کنی! خیلی لحظه گنگیه...
فروغ یه‌ جا توی نامه‌هاش به گلستان میگه: « قربانِ بودنت بروم »
[در بر]
بقول خودش که میگه: چقدر سخت است حال عاشقی که نمیداند محبوبش نیز هوای او را دارد یا نه!....
[ما شبيه هم ترانه ميخوانديم..]
داشتم متنی می‌خواندم، نوشته بود کوتاهترین کلمه‌ی جهان یک واژه‌ی سرخپوستی‌ست: "Manihlapinatapei" این واژه در زبان مادری سرزمین آتش به این معناست: «در چشمان یکدیگر نگریستن، به امید آنکه دیگری اولین قدمی را که هر دو در آرزویش هستند بردارد، اما هیچ‌یک عزم آن نمی‌کند.» آدمیزاد موجود عجیبی‌ست، حتی برای زمان تردید و درماندگی‌اش هم کلمه‌ای دارد تا با آن عمق استیصالش را نشان دهد.
هر لحظه بدون او هزاران سال است ای نوح من از تو هم کهنسال‌ترم