و از بین تمام روسری هایت، باد را بیشتر از همه دوست دارم، به موهایت می آید..!
#حمید_جدیدی
+ این آهنگی که برات فرستادمو
گوش کن خیلی قشنگه!
- برای من فقط "تویی که قشنگی"
بقیه ی چیزا نهایتا میتونن
خوب باشن...
#حمید_جدیدی
تو بوی مِه میدی!
بوی مهای که از وسط یه جنگل افرا گذشته باشه. یا نه... بوی ابر! از اون ابرا که واسه یه دشتِ خشک، بارون چشم روشنی میبرن. گاهی بوی نم میدی! جامونده رو موهای زنی که تازه از حمام در اومده. بوی دمنوشهای گیاهی. بوی یه نهر زلال «ولی آب زلال که بو نداره» باور کن داره... اصلاً تمام بوهای خوب از تو آب میخوره! حتی وقتی گریه میکنم، اشکام بوی تو رو میده...
#حمید_جدیدی
یکبار هم به من گفت: «عزیزترینم»!
تا آن زمان هیچ واژه ای نتوانسته بود تا این حد برایم جاودانه بماند و کلمات فقط مشتی کلمات بودند در اقتضای زمان و مکانی محدود.
ولی «عزیزترینم...!» فکرش را بکنید که در میان تمام عزیزانی که دارد، تو، « ترینِ » آنهایی!
#حمید_جدیدی
یکبار هم به من گفت: «عزیزترینم»!
تا آن زمان هیچ واژهای نتوانسته بود تا این حد برایم جاودانه بماند و کلمات فقط مشتی کلمات بودند در اقتضای زمان و مکانی محدود. ولی «عزیزترینم...!» فکرش را بکنید که در میان تمام عزیزانی که دارد، تو، «ترینِ» آنهایی! این یعنی مرا کاملا آزاد و شرافتمندانه دوست میداشت آنهم در کمالِ دارایی نه از روی ترس و تنهاییاش.
#حمید_جدیدی
+به صدای قلبت گوش کن
و هر کاری گفت همون کارو انجام بده
-الان گوش کردم، میشه بغلت کنم؟!
#حمید_جدیدی
تو از چیِ این مرد خوشت اومده؟!
خیلی انتخابای بهتری داری!
وقتی میشینی توی اتوبوس یا قطار،
می تونی هرجایی رو واسه نشستن انتخاب کنی...
توی راهرو، به دستشویی و مهماندار نزدیکتری!
صندلی های جلو تو پیاده و سوار شدن کمتر اذیتت میکنن، و صندلی های آخر برای خوابیدن مناسبن...
راستش من کنار پنجره و ردیف وسط رو انتخاب میکنم...
امنه، سر و صدا کمتره، و مهم تر اینکه می تونم سرمو به پنجره تکیه بدم و از سفر لذت ببرم...
میدونی،
وقتی سرم روی شونه هاش بود
من واقعا داشتم از زندگی
لذت می بردم...
#حميد_جديدی