در من چه وعدههاست
در من چه هجرهاست
در من چه دستها به دعا مانده روز و شب
اینها چه می شود؟
آخر چگونه اینهمه عشاق بیشمار
آواره از دیار
یک روز بیصدا
در کوره راهها همه خاموش میشوند؟
باور کنم که دخترکان سفید بخت
بیوصل و نامراد
بالای بامها و کنار دریچهها
چشم انتظار یار، سیه پوش میشوند؟
باور کنم که عشق نهان می شود به گور
بیآنکه سر کشد گل عصیانیاش ز خاک؟
باور کنم که دل
روزی نمیتپد؟
نفرین برین دروغ، دروغ هراسناک!
#سیاوش_کسرایی