چه برایت بنویسم که هرگاه خواستم برایت بنویسم، احساس کردم که قلبم از جایش کنده خواهد شد تا در سینه تو بنشیند..! #غسان_کنفانی

ماذا أكتب لكِ؟ و أنا كلما حاولت أن أكتب؛ شعرت بأن قلبي سيقلع من مكانه ليسكن صدرك. چه برایت بنویسم؟ که هرگاه خواستم برایت بنویسم، احساس کردم که قلبم از جایش کنده خواهد شد تا در سینه تو بنشیند. #غسان_کنفانی

“تو”اما وارد رگ هایم شدی و همه چیز تمام شد،خیلی سخت است که بخواهم از تو شفا یابم. #غسان_کنفانی

کاش بچه‌ها نمی‌مردند برای مدتی کوتاه به آسمان می‌رفتند و آن‌گاه که جنگ تمام شد سلامت به خانه برمی‌گشتند و وقتی پدر و مادرشان می‌پرسیدند کجا رفته بودید؟ می‌گفتند رفته بودیم با ابرها بازی کنیم #غسان_کنفانی