جمعه را باید کمی لم داد و آرامش گرفت
بی خیالِ هر چه ما را مبتلا تر می کند ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
باران که میبارد
منطقیترین و بیاحساسترین
آدم دنیا هم که باشی
دلت هوس میکند
عاشق باشی..
دلت یکی را میخواهد
یکی که تمام خیابان را
با تو قدم بزند!
#نرگس_صرافیان_طوفان
ما روزهای سختمان را
بدون یاریِ آدمها پشت سر گذاشتیم،
ما خودمان با دست های خودمان
دیوارهای سرد و سنگین مقابلمان را
شکافتیم و به روزنه های امید رسیدیم،
ما خودمان هم درد و انگیزه ی روزهای سخت
خودمان بودیم و رسیدن روزهای خوب را
به خودمان وعده دادیم و طاقت آوردن را
از خودمان وعده گرفتیم و طاقت آوردیم
ما روز های سخت را یک تنه حریف شدیم
یک تنه جنگیدیم، یک تنه درد کشیدیم
و درد، از ما آدم دیگری ساخت...
دیگران اما، هیچگاه نفهمیدند
چرا این آدم از یک جایی به بعد
سکوت کرد و شبیه به قبل نشد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
آدم ها را لبریز نکنیم !
همیشه نمیشود نادیده گرفت ،
آستانه ی تحملِ هرکس اندازه ای دارد .
هر آدمی از یک جایی به بعد خسته میشود ،
از خوب بودن دست می کشد ،
قسمت های آزار دهندهی زندگی اش را جدا میکند و برای همیشه دور می ریزد.
با خودخواهی و غرورهای بیجا، صبرِ آدم ها را لبریز نکنیم.
آدم های این روزگار به قدری فکر و مشغله دارند که حوصله ندارند پای حرف و برداشت های اشتباهِ ما بنشینند ،
حوصله ندارند خودشان را با اخلاق و طرز تفکرِ ما عوض کنند
کاری به کارِ آدم ها نداشته باشیم !
آدم ها سرشان به کارِ خودشان گرم است ،
آدم ها دل و دماغِ سابق را ندارند ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
حتما تو هم به من فکر میکنی، حتما تو هم دلت برای من تنگ میشود، حتما تو هم شبها که به ماه و ستارهها نگاه میکنی یاد من میافتی، حتما تو هم به اشتیاقِ اینکه من دوستت دارم، عمیقتر میخندی، بیشتر تلاش میکنی و دلایل محکمتری برای زیستن داری.
حتما تو هم دل خوشی به اینکه در جهان دیگری کنار منی.
حتما تو هم هرکجا که حس کردی دوست نداشتنی و تنها و غمگینی، آغوش مرا تجسم میکنی و لبخندهای مرا تجسم میکنی و صدای مرا که میگویم: «دیوانه! به درَک که نمیفهمند تو چقدر بینظیری، من که دوستت دارم!» و آرام میگیری.
حتما تو هم دلت میخواهد تا آخر عمرت به من فکر کنی و بیهیچ تظاهری دوستم داشتهباشی.
حتما تو هم آخرین پناهگاه انتزاعی جهانت منم.
#نرگس_صرافیان_طوفان
می خواهی بروی ؟! برو ...
جلویِ راهت را نمی گیرم نگرانِ من نباش ، نخواهم مُرد !
شبیهِ تمامِ آدم هایی که از رفتنِ هیچ کسی نمرده اند. شبیهِ همه ی آن هایی که شعار نمی دهند. بعد از تو چیزی تغییر نخواهد کرد ، فقط من دیگر "عاشق" نخواهم بود ، همین .
می شوم یک آدمِ عبوس و بی احساس ، که از همیشه دوست داشتنی تر است، من کسی را از دست می دهم که سودایِ رفتن در سر داشت ،
تو ببین "چه کسی" را از دست دادی !
کسی که برایِ ماندن آمده بود، کسی که از تمامِ جهان گذشته بود ، و تو تنها انتخابش بودی، کسی که با تمامِ آدم هایِ دنیایِ تو فرق داشت .
برو ؛ دیگر رمقی برایِ اصرار ندارم ...
منِ خوش خیالِ احمق با چه اشتیاقی آمده بودم عاشق باشم تا عاشقم باشی و "سکوتِ تو" بدترین اتفاقِ ممکن بود !!!
خسته ام ، می خواهم بخوابم ؛ اصلا حوصله ی تماشایِ رفتنت را ندارم ، باور کن و بی صدا تر از همیشه برو. من آن قدر می دانم که هر کجایِ جهان هم بروی؛ غرورِ لعنتی ات؛ از پسِ حسرتِ نداشتنِ من بر نخواهد آمد !
از نظرِ من اشکالی ندارد، برو ...
فقط قبل از این که بروی چراغ ها را خاموش کن، این نورِ خوش خیالِ سِمِج ؛ حالم را به هم می زند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
آبـــان
آبــانِ من
آبــانِ مــا
آبانِ بیتکرار!
خوشیمن باش اینبار
مشتی بزن محکم
بر قلب استکبار...
#نرگس_صرافیان_طوفان